"این بار مجسمه هایم از همیشه به خودم نزدیکترند. زنانی که شجاعت عاشق بودن را دارند."

آبادان هم بندرگاهى بود براى صنعت نفت و هم دروازه اى براى آمدن فكر و فرهنگ نو به ايران.

خالکوبی گاهی برای تفنن و زیبایی و گاهی به نشانه وفاداری و یا قدرت نمایی است.

هنرمندی ایرانی چهره های شناخته شده را می شکافد، تا ما با نگاهى تازه آنها را ببينيم.

آدینه هاشم آوازى حزين داشت و از شيفتگی اش براى میهن می خواند.

در چین مردم از گوآنشی خود هیچ کمکی را دریغ نمی دارند، اما نه به افراد بيرون از آن.

می نمی نویسم تا غرب را از شرق آگاه کنم. من برای مردم خودم، روس ها، می نویسم.

روستاهای کویری یا خالی می شوند و یا شهرک؛ و روستاهای ییلاقی پرمی شوند از شهریها.

ماهواره ابزاری است برای تماشای برنامه هایی جذاب تر از تلویزیون های محلی.

"رکود غم انگیز بازار کتاب در ایران را نباید فقط به پای سخت گیری مصادر امور نوشت.

"بى سوادهاى اروپا در هزارى ده نفر است و... با سوادهاى ايران در هزارى ده نفر!"

معناى كلمه تفریح براى اكثر مردم در افغانستان ناشناس است.

"بوق تاکسی من را از دنیای خیال به شهری پرت می کند که مطالعه در آن ارزش نیست."