Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
حسینیۀ آقاخان در محلات
مهتاج رسولی

مجموعه عکس
از آقاخان محلاتی در محلات تنها یک حسینیه ماندهاست که نام آن را هم در سالهای اخیر عوض کرده، "سیدالشهدا" گذاشته‌اند. به همین جهت، از هر کس که در بارۀ حسینیه آقاخان پرسیدم خبر نداشت، تا آنکه در پایین خیابان امام خمینی که سابقأ نامش "پهلوی" بود، کسانی حسینیه را نشان دادند و گفتند، همین است که نامش را تغییر داده‌اند و با نیشخند اضافه کردند: "تعجب نکنید، اینجا نام همه چیز را عوض می‌کنند".

پس از دیدار از حسینیه با خود فکر کردم، تغییر نام حسینیه چیزی بر سیدالشهدا نیفزوده و نمی‌توانست افزوده باشد، اما به یقین از ماهیت حسینیه کاسته‌است. لابد نیت تغییردهندگان نیز همین بوده‌است. شکسپیر می‌گفت: اگر نام گل را سنگ و نام سنگ را گل بگذارند، در ماهیت آن تغییری پیدا نمی‌شود. اما این حرف اگر در بارۀ اشیاء موجود در طبیعت درست باشد، در بارۀ بناهایی که به دست بشر ساخته می‌شود، صادق نیست. در مورد بشر همه چیز کم کم فراموش می‌شود. چنانکه امروز در محلات هیچ نامی از آقاخان نیست. نام آقاخان از محلات به کلکته و بمبئی و حتا شاید لندن کوچ کرده‌است.

حسینیه اما همچنان با وقار و استوار به زندگی خود ادامه می‌دهد. حتا نخلی که به هنگام عزاداری روز عاشورا پیشاپیش دسته‌های عزاداری حرکت می‌دادند، بر سر جای خود باقی‌ست. چنانکه می‌گویند، نخل "انجدان" هم بر سر جای خود باقی است.

اَنجُدان (به فتح اول و ضم دوم) گفتم، برای اینکه پایگاه اسماعیلیۀ ایران پیش از محلات در آنجا بود. وقتی هلاکوخان مغول در سال ۶۵۴ بر الموت فائق آمد، اسماعیلیان پراکنده شدند، اما بعد آهسته آهسته گرد آمدند و آذربایجان را مرکز فعالیت خود قرار دادند. در دورۀ تیمورلنگ که همه شیعیان را به دم شمشیر گرفت، به شهر بابک رفتند. در اوایل قرن نهم و آغاز دورۀ صفویه که دیگر شیعیان را به جرم برگشتگان از دین نمی‌شد کشت، مقر امامت آنها به انجدان در استان مرکزی امروزی انتقال یافت. 

انجدان در ۳۷ کیلومتری شرق اراک، از روستاهای کوهستانی که همواره مورد علاقۀ اسماعیلیان بوده، مرکز تجدید حیات اسماعیلیه شد و تا سال ۱۰۹۰ قمری مقر امامتشان ماند. ولی با درگذشت شاه خلیل‌الله، فرزند او شاه نزار مرکز امامت را از انجدان به کهک برد که در فاصلۀ نزدیک‌تری به محلات قرار دارد.

از این جا تاریخ اسماعیلیۀ ایران با محلات ارتباط می‌یابد که در زمان قاجار پایگاه فرقۀ اسماعیلیه شد. داستان از این قرار است که شاه خلیل‌الله با بی‌بی سرکاره، دختر محمدصادق محلاتی، ازدواج کرد و از این همسر امام بعدی، آقاخان اول، در ۱۲۱۹ / ۱۸۰۴ در کهک به دنیا آمد. فرهاد دفتری در "تاریخ و عقاید اسماعیلیه" می‌نویسد: "در ۱۲۳۰ شاه خلیل‌الله به یزد نقل مکان کرد. انگیزۀ این تصمیم به احتمال قوی آن بود که امام میل داشت به پیروان خود در هند نزدیک‌تر باشد. زیرا اینان برای دیدار امام پیوسته به ایران می‌آمدند".

اما در یزد شاه خلیل‌الله در جدالی توطئه‌آمیز که به تحریک یکی از علمای شیعۀ دوازده‌امامی برپا شد – و این امری بود که از دورۀ صفویه سابقه داشت – کشته شد. همسر او (مادر آقاخان اول) دادخواهی نزد فتحعلی‌شاه برد که با شاه خلیل‌الله روابط حسنه داشت. فتحعلی‌شاه مسببان قتل وی را به نحوی مجازات کرد، در پی دلجویی از خانوادۀ وی برآمد و فرزند و جانشینش حسنعلی‌شاه را به دامادی پذیرفت و به وی لقب "آقاخان" داد. این اولین بار بود که امامان نزاری لقب آقاخان گرفتند؛ چیزی که در خاندان‌شان موروثی شد.

شاه خلیل‌الله آخرین امام نزاری است که تمام عمر خود را در ایران گذراند. آقاخان اول، بعدها در دورۀ محمدشاه با صلاحدید قائم‌مقام به حکومت کرمان منصوب شد. اما سرکشی آغاز کرد و عزل شد. البته سرپیچی کرد و به جنگ با قوای دولتی برخاست و به ارگ بم پناه برد، ولی سرانجام شکست خورد و با شفاعت فریدون میرزا، حاکم شیراز، تسلیم شد. او را به کرمان منتقل کردند و مدت هشت ماه در اسارت به سر برد. با وجود این، اجازه داشت که وجوه و دیون مذهبی را که از سوی نزاریان خراسان، بدخشان و هند برای او فرستاده می‌شد، دریافت کند.

وقتی محمد شاه در اواخر سال ۱۲۵۴ از لشکرکشی بینتیجه خود به هرات بازگشت، او را عفو کرد و اجازه داد به سر ملک و املاک خود در محلات بازگردد. فرهاد دفتری در همان کتاب نوشتهاست:

"آقاخان بعد از توقف کوتاهی در قم به محلات رفت که در آنجا مجموعۀ مسکونی مفصل و مستحکمی برای سکونت تعداد زیادی از اعضای خانواده‌اش و وابستگان و خدمتکارانش ساخته بود".

آقاخان مدت دو سال در نهایت آرامش در محلات زندگی کرد. اما بعد به بهانۀ رفتن به مکه از محلات خارج شد و به یزد رفت و در جایی که پدرش کشته شده بود، به کمک مریدانش بار دیگر علم طغیان برافراشت. این بار بهمن میرزا بهاء الدوله، از نوادگان فتحعلی‌شاه که حکومت یزد را داشت، به جنگ با او برخاست. آقاخان بار دیگر به کرمان رفت، اما چون آنجا هم نتوانست کاری از پیش ببرد، در سال ۱۲۵۷ از راه قندهار به هند رفت و این پایان دورۀ امامت اسماعیلی نزاری در ایران بود.
 
هر دو فرقۀ شیعه، اسماعیلیان و دوازده‌امامی‌ها، به نهضت امام حسین دلبستگی تام و تمام داشتند. اسماعیلیان به پیروی از همین نهضت موفق شدند سلسلۀ خلفای فاطمی مصر را بنیان‌گذاری کنند. دوازده‌امامی‌ها پس از بارها قیام، سرانجام به دست آل بویه بغداد را فتح کردند و در روز دهم محرم ۳۵۲ / ۹۶۳ عاشورای حسینی را با عزاداری عمومی برگزار کردند. به نوشتۀ کتاب "احیای فرهنگی در عهد آل بویه"، بازارها تعطیل و کسب و کار متوقف شد. زنان با گیسوان آشفته، چهره‌های سیاه‌کرده و جامه‌های ژنده به صورت دسته‌جمعی حرکت می‌کردند و با حالتی سوگوار بر سر و روی خود می‌زدند. سوگواری اشکبار برای درگذشتگان از رسوم سنتی دیلمیان بود. اسماعیلیان نیز از زمانی که المهدی حکومت شیعی خود را در شمال آفریقا برقرار کرد (۲۹۷ قمری)، آئین‌های شیعی را گستراندند و اذان را با نام امام اول شیعیان رایج کردند. عزاداری را نیز که تا آن زمان مخفیانه انجام می‌شد، علنی کردند. به نوشتۀ ابن زولاق، مورخ مصری، برای اولین بار در محرم ۳۶۳ هجری قمری گروه عظیمی از مردم به خیابان آمده و در ماتم روز عاشورا نوحه سر دادند. 

اسماعیلیان پس از رحلت امام و خلیفۀ خود المستنصربالله به سال ۴۸۷ قمری به دو گروه بزرگ مستعلویان و نزاریان تقسیم شدند. نزاریان به ایران رو کردند و مستعلویان در آفریقا ماندند. نزاریان بعدها به همت حسن صباح و پیروانش بر قلعۀ الموت دست یافتند و سلسلۀ خداوندان الموت را بنیاد گذاشتند که تا سال ۶۵۴ دوام آورد.

قصد از این مقدمۀ طولانی آن است که بگوییم، اسماعیلیان که شیعیان متعصبی بودند، در برپا کردن حسینیه و عزاداری در ایران سوابق مشعشعی دارند و مانند دوازده‌امامی‌ها در تمام طول تاریخ در این زمینه کوشیده‌اند. اگر آقاخان در محلات و پیشینیانش در انجدان حسینیه‌های بزرگ ساخته‌اند، به دلیل همین اعتقادات است. اما بین این دو گروه شیعی همواره رقابت‌هایی نیز جریان داشته‌است. شاید به دلیل همین رقابت‌های بین دو گروه است که نام حسینیۀ آقاخان تغییر یافته‌است.

البته به غیر از این باید اشاره کرد که آقاخان‌ها بعدها تحت حمایت انگلیسی‌ها قرار گرفتند که در ایران دولت محبوبی نبودند. احتمالأ این نیز به نوبۀ خود در زدودن نام آقاخان‌ها تأثیر گذاشته‌است.

به هر حال، همۀ این مسایل سبب شده‌است که در محلات نام آقاخان دیگر نیست، اما حسینیه بر جای است و هنوز در ماه عزاداری نخل آن پیشاپیش نخل‌های دیگر حرکت می‌کند و مورد احترام است.

حسنیۀ آقاخان در کنار امام‌زاده‌ای قرار دارد که بنای آن نوسازی شده، اما خود حسینیه همچنان در دست بازسازی است و کار به آهستگی پیش می‌رود. حسینیۀ آقاخان حیاط بزرگی دارد و درختان کهن نشان از قدمت آن دارند. روی‌هم‌رفته بنای جالب توجهی است و ستون‌ها و سقف بلند چوبی آن با نقش و نگارهای فراوان از مختصات آن است. شاید کمتر حسینیه‌ای در ایران بتوان یافت که تا این حد باشکوه باشد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2016/06/17
ازتحقیقی که انجام داده اید خوشحال شدم و امیدوارم درتحقیقات بعدی بیشتر به روش تحقیق بپردازید هرچند روش تحقیق علمی تر و مستندتر باشد بیشتر مورد توجه اندیشمندان قرار می گیرد.
- یک کاربر، 2016/03/12
خوب بود. تشکرازتوضیحاتتون. من زیاد انجدان و محلات میرم.
- حسین، 2013/07/13
اسماعیلیان فرقه های باطلی هستند که روز به روز سستی اعتقاداتشان آشکارتر می گردد.
- یوسف، 2012/12/16
نوشته ای نیکوست. متشکرم. همچنان مراسم علم بندان در محلات توسط فرزندان و باقی مانده نسل آقا خان قبل از تاسوعا و عاشورا بسیار با شکوه برگزار می گردد.
- جمال اسد آبادی، 2012/05/06
سلام پیگیری خوبی انجام دادید ولی مطلب به خوبی ادا نشده. جالب است بدانید انجدان شامل بناهای کهن بسیاری بوده که متاسفانه در حمله محمود افغان به کل ویران شده.
- محمد صادق، 2010/12/18
مقاله بسیار عالی بود. آن قدر خوب که آن را برای چند نفر از دوستانم فرستادم.
- سيد اسمعيل، 2010/12/09
توضيحاتي که در "مجموعۀ عکس" کنار هر تصوير مي آيد، بسيار دقيق و گوياست، و نشان دهندۀ حرفه ای بودن گزارشگری است که صادقانه سعی در تفهيم مطالبش به بينندگان عکسها و خوانندگان شرح عکسها و به خصوص اشياء مختلفی دارد که در تصاوير ديده می شود. با درود و با آرزوی توفيق بيشتر.
- یک کاربر، 2010/12/09
آقاخان تا دوران شاه با ایران رابطۀ خوبی داشت و حتا در المپیک 1964 از طرف تیم ملی ایران در مسابقۀ اسکی شرکت کرد.
- یک کاربر، 2010/12/08
این نوشته من رو یاد اون داستانی میندازد که هیتلر با تفنگ حسن موسی کشته شد. خود نویسنده هم از این همه شاخه عوض کردن توی نوشته هاش گم شده. اصلأ هدف این نوشته چه بوده؟ حسینیه آقاخان؟ یا سیدالشهدا؟ یا اسماعیلیان؟....
- یک کاربر، 2010/12/08
از ديدن چنين نوشته های تاريخی و بی طرفانه ای بسيار خوشحال ميشوم.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.