Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
نفت، شهر، خاطره
فاطمه جمال‌پور

هر وقت با پدربزرگم که کارگر بازنشسته شرکت نفت بود، از کنار محله‌ها رد می‌شدیم، داستانی برای تعریف داشت؛ داستان نام آن محله که همیشه آغازی یکسان داشت: "اینگلیسیا که اومدن" و بعد داستانی که همیشه به نفت و خاطره‌های پدربزرگ گره می‌خورد.

با کشف نفت در "مسجدسلیمان" ودیگر شهرهای خوزستان و احداث پالایشگاه آبادان، شرکت‌شهرهایی ایجاد شدند که همه چیز آنها متأثر از صنعت نفت و امکانات مدرنی بود که نفت با خود آورد و بر تمام جنبه‌های زندگی مردم این شرکت‌شهرها سایه انداخت و در این میان مسجدسلیمان و آبادان سرنوشت مشابهی داشتند.

مردم این شهرها به استخدام شرکت نفت درآمدند؛ زندگی سابق خود را فراموش کرده و زندگی جدیدی را آغاز می‌کردند، در خانه‌های کارگری و کارمندی شرکت نفت ساکن می‌شدند، برای تفریح به سینماها و باشگاه‌های شرکتی می رفتند...

آنها، از کودکان تا پیران، حتا گویش مخصوص به خود را داشتند. گویش مردم شرکت شهرها با دامنه‌ای پرکاربرد از لغات انگلیسی که با لهجه‌ای متفاوت بیان می‌کردند. به بیمارستان شرکت نفت می‌گفتند "هاسپیتال"، به سرپیچ می‌گفتند "هولدر"، مهمان‌خانه را "گست هاوس" می‌نامیدند، تیر چراغ برق را "تیل برق" می‌نامیدند، به یخ زدن "فریج شدن" می‌گفتند، به خیابان می‌گفتند لین... شاید بهتر آن است که بگوییم می‌گویند.

مردم مسجدسلیمان هم جامعه‌ای شده بود از هفتاد و دو ملت از بختیاری‌های بومی گرفته تا مهاجران هندی، ارمنی و انگلیسی. محله‌هایی را که چاه نفت در آنها ساخته شده بود، به شمارۀ چاه نفت می‌خوانند. به محلۀ چاه شمارۀ یک می‌گویند "نمره یک"، به محلۀ چاه شمارۀ دو می‌گویند نمره دو و غیره.

بعد از حفر چاه‌ها که کم کم خانه‌ها یا همان بنگله‌های شرکتی کارگری و کارمندی با معماری متفاوت ساخته شدند، این بار هم نام محله‌ها متأثر از تأسیسات نفتی بود، مانند محله‌های پنج‌بنگله، هشت‌بنگله، افرمبی، ریل ویل (منطقه‌ای که قطار از آن عبور می‌کند)، کمپ کرسنت، کمپ اسکاچ، نرس هاستل (محله‌ای که اقامتگاه پرستاران در آن واقع شده بود) و غیره.

اما آبادان با تأسیس پالایشگاه، رشد پرشتاب‌تری نسبت به سایر شرکت‌شهرها پیدا کرد و نام‌ها همچنان متأثر از صنعت نفت بود. در آبادان خیابان‌های منطقۀ کارگری با توجه به ایستگاه‌های سامانۀ حمل و نقل شهری شرکت نفت به نام‌های ایستگاه ۱، ایستگاه ۲ تا ایستگاه ۱۲ نامیده می‌شوند. محله‌های دیگری به خاطر وجود منبع‌های آب شبکۀ آب‌رسانی در آن محله‌ها به نام‌های تانکی ۱، تانکی ۲ و غیره خوانده می‌شوند.

محلۀ "انکس" به سبب حضورباشگاه و سینمای سابق کارمندان شرکت نفت چنین نامیده می‌شود. محلۀ الفی، یا به قول آبادانی‌ها، دروازۀ ورود فرهنگ غرب به ایران، به خاطر حضور میدان توزیع مجلات و روزنامه‌های روز دنیا و کتاب‌فروشی‌هاست. دیگر نام‌ها مانند بریم، بوارده، کفیشه و غیره هر کدام داستان خود را دارند.

اما شرکت‌شهرهای نفتی هر کدام به دلیلی شاهد مهاجرت عمدۀ ساکنان‌شان شدند و از مدنیت گذشته‌شان فاصله گرفتند. مسجدسلیمان با بهره‌برداری نادرست از چاه‌ها و کاهش ذخیرۀ نفتی، عدم توفیق حکومت پهلوی در تبدیل این شرکت‌شهر صنعتی به شرکت‌شهر نظامی و بی‌توجهی مسئولان، به فراموشی سپرده شد.

این زوال در آبادان با جنگ و پالایشگاهی که با گذشت بیش از بیست سال از پایان جنگ هنوز به دو سوم تولید پیشین هم نرسیده، مهاجرت مردم به خاطر جنگ‌زدگی و باز هم بی‌توجهی مسئولان رقم خورد.

...و این روزها نام محله‌های قدیمی تنها یادآور خاطرات گذشته‌ است. شاید بتوان گفت صنعت نفت به خاطرات مردم این شهرها کوچ کرده.

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2011/08/09
دست شما دارد نکنه. آهنگی که روی کلیپ گذاشتید خیلی قشنگ و نوستالژیک، میتونم اسم آهنگ و خواننده رو بپرسم ازتون لطفآ و اینکه از کجا میشه این آلبوم رو خرید یا بارگیری کرد؟ خیلی ممنون
- مهشید، 2011/03/15
دلم گرفت...
- یک کاربر، 2011/02/12
من آبادان به دنيا آمدم و تا نه سالگی آنجا بودم. فکر می کنم هيچ جای دنیا آبادان نمیشه
- یک کاربر، 2011/01/26
ai kash raje be mahshahr ham mineveshtid .
- یک کاربر، 2010/12/26
khili jaleb bud khatereha ro zende kard merc
- یک کاربر، 2010/12/17

آبادان با هیچ بارانی ردپایت از کوچه های قلبم پاک نمی شود.
- فریبا، 2010/12/15
فاطمه جان گزارش زیبایی‌ بود ، سه ساله از درگذشت پدرم که یکی‌ از کارکنان شرکت نفت بود، می‌گذرد و تو با این گزارش زیبات یادو خاطراتش را که همیشه از شرکت نفت مسجدسلیمان و انگلیسیها بازگو میکرد، برام زنده کردی. ازت ممنونم.
- یک کاربر، 2010/12/15
Dorud bar Abadan va Abadaniha, khungarmtarine Iraniha
- esi، 2010/12/12
che vasfe kootah vali ziba ama dust dashtani bud az shahre faramush shude mersi
- یک کاربر، 2010/12/10
من جمشید اباد آبادان به دنیا امدم، توی دبستان کمال الملک درس خوندم . سالهاست که در کانادا زندگی میکنم. هنوز بوی آبادان، بوی اروند و صمیمیت مردم آبادان توی قلب و جونم هست. بعد از انقلاب آبادان پژمرد و دیگه هیچوقت آبادان نشد. فقط ۱۰ سال داشتم که مجبور شدیم به خاطر جنگ از آبادان بریم. من رؤیاهای کودکیم رو توی کوچه پس کوچه های آبادان جا گذاشتم. گم کردم. زیباترین رؤیاهای زندگیم مال آبادان هست. بعد از جنگ وقتی به آبادان برگشتم، رفتم کنار اروند گریستم، زار زار گریستم... یاد و خاطرۀ آبادان همیشه در دل و جانم باقی میمونه. درود بر شما با این کلیپ زیباتون. زنده باد آبادان، زنده باد ایران
- یک کاربر، 2010/12/10
واقعأ خاک زادگاه چه خاصیتی داره که منی که فقط تا پنج سالگی توی آبادان بودم، حالا بعد حدود سی سال که این گزارش رو می بینم ، اشک تو چشمام جمع می شه! دستتون درد نکنه
- elyas، 2010/12/10
mersi az zahamatetun, khanom jamalpur
- یک کاربر، 2010/12/09
بسيار زيبا و نوستالژيك بود. ممنون از گزارش هاي زيباي وبسايتتون؛ مخصوصا اين گزارش.
- سینا، 2010/12/07
تک تک جملاتش با آدم حرف میزد. واقعأ زیبا نوشته شده بود. یاد پدر خودم افتادم..
- یک کاربر، 2010/12/07
بسیار زیبا و نوستالژیک بود. از خانم جمال پور به خاطر حفظ خاطره ها سپاسگزاریم. کاش در مورد اهواز هم می توشتید.
- جنوبی، 2010/12/07
بسیار زیبا بود.
- آرش، 2010/12/07
گزارش جالب و دلنشینی بود... مخصوصأ اینکه از صدای مردم محلی استفاده شده بود...
- صدف، 2010/12/07
مرسی از اینکه از خوزستان و نفت نوشتید. واقعأ گزارش جالبی بود. امیدوارم باز هم از چنین گزارش هایی در باره مردم خوزستان داشته باشید.
- محمد، 2010/12/07
گزارش زیبایی بود، به زیبایی آبادان قبل از جنگ تحمیلی
خسته نباشید
- سایه، 2010/12/07
این تصاویر و روایات مرا دوباره به رمان زویا پیرزاد -چراغ ها را من خاموش می کنم- برد. سپاس
- هاله، 2010/12/06
خیلی خوب بود. من را هم برد به روزهای خوب آبادان. ولی دلم هم گرفت برای بلایی که به سر آبادان آمده
- حسيني، 2010/12/06
خانم جمال پور، گزارشتان پر از آگاهي‌هاي سودمند و ديرياب بود. منتظر كارهاي بعدي‌تان هستم.
موفق باشيد
- عادل، 2010/12/06
این گزارش آدم رو یاد سرنوشت شهر درسدن طی جنگ جهانی میندازه. بیان یه بغض چندین ساله تو یه متن کوتاه قطعاً کار مشکلیه. حق مطلب رو خیلی خوب ادا کردی. خسته نباشی.
- شکوه، 2010/12/06
واقعأ خوب بود. با اینکه کوتاه بود، ولی یاد و خاطرۀ جنوب و علی الخصوص آبادان را برام زنده کردید! ممنون!
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.