معمولاً یکی از پرطرفدارترین اخبار، بعد از اخبار سیاسی و اقتصادی در دنیای امروز، زندگی خصوصی و دنیای افراد مشهور است. خوانندهها، هنرپیشهها، مدلها، ورزشکاران، مجریان تلویزیونی و بسیاری از این قبیل ، افرادی هستند که همواره در صفحۀ اول مجلات و روزنامههای زرد دیده میشوند که از قضا بسیار هم پرطرفدار هستند.
این پدیده در همۀ نقاط دنیا روی می دهد. با اینکه یک موج جدیدی است که در میان طبقۀ افراد مشهور پديد آمدهاست. رسانههای جمعی با پوشش گسترده و بزرگنمایی زندگی افراد، سعی در تأثیر گذاشتن بر افکار عمومی یک جامعه را دارند. زیرا این راه، یکی از بهترین راههای به شهرت رساندن افراد است. آنچه که در سالهای اخیر اتفاق افتاده، این است که عدهای بدون داشتن استعداد خاصی و تنها به مثابه داشتن ظاهر زیبا، توسط رسانههای جمعی مشهور میشوند.
نکتهای که توجه من را در این موضوع به خود جلب کرد، نداشتن معادل دقيق فارسی برای کلمۀ انگلیسی celebrity است. این بدان جهت است که خود این پدیده در دنیای غرب به وجود آمده و هنوز در کشورهای شرقی جای خود را، به همان معنا که در غرب هست، باز نکردهاست.
چندی پیش در شهر لندن، نمایشگاه نقاشی و عکاسی با نگاه انتقادی به این فرهنگ و ماهیت آن برگزار شد. این نمایشگاه که با عنوان "فرهنگ شهرتپروری و بازماندۀ هستی"* در تالار شهرداری منطقۀ استردفورد لندن برگزار شد، شماری آثار رنگروغن، سرامیک و عکاسی را به نمایش گذاشت. مرکز هنری روزتا (Rosetta Art Centre) سازماندهندۀ آن بود. در واقع عکسهای این نمایشگاه از گذشتهها با ما سخن میگویند و از شهرتهای گذرا؛ و بناچار بيننده را به تعمق بيشتر سر موضوع شهرت و شهرتطلبی وامیدارند.
به باور آنانی که در مورد اين موضوع پژوهشهايی هم انجام دادهاند، دو رویکرد نسبت به این موضوع وجود دارد که يکی جامعهشناختی و دیگری نمادشناختی است. رویکرد جامعهشناختی، به شهرت و افراد مشهور نگاهی مثبت دارد و از آنها و آنچه که باعث ارتقاء آنها میشود، به عنوان یک پدیده نگاه میکند. در صورتی که دیدگاه نمادشناختی، ستارهها و افراد مشهور را بر اساس دستاوردها و کارکردشان بررسی میکند. در سالهای اخیر این دو دیدگاه درآميختهاند و نوعی نگرش روانشناختی را پدید آوردهاند.
اگرچه مفهوم شهرت و فرد مشهور، به خودی خود موضوع جدیدی نیست و از هزاران سال پيش وجود داشته، با این حال، آنچه که امروز به عنوان شهرتپروری شناخته میشود، از قرن بیستم میلادی شکل گرفتهاست. در گذشته اگر سیاستمداران، ادیبان و دانشمندان به عنوان مشاهیر شناخته میشدند – افرادی که در حالت عادی دسترسی به آنها کار ساده نبود – در حال حاضر با تغییر مفهموم شهرت، افراد عادی اجتماع هم میتوانند در دایرۀ افراد مشهور قرار گیرند. به عنوان مثال، میتوان به فردی اشاره کرد که در یک برنامۀ تلویزیونی پرمخاطب شرکت میکند و به خاطر رفتارهایش مورد توجه قرار میگیرد. یا مجرمی که به دلیل پوشش رسانهها، به یک چهرۀ مشهور تبدیل میشود.
در کل آنچه که سبب شهرت یک فرد یا گروهی میشود، تنها به خاطر خود او و یا مشخصههایش نیست. در واقع، این رسانههای دنیای امروز هستند که موجب برجسته شدن آنها میشوند. برنامههای تلویزیونی، گزارشها، گروههای طرفداران در اینترنت و تارنماهای اجتماعی همچون فیس بوک نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا میکنند.
در اینجا شاید بتوان به تغییر ماهیت سرگرمی در دنیای غرب اشاره کرد. اگر در گذشته یک فیلم کمدی یا یک کنسرت موسیقی به عنوان برنامههای سرگرمکننده شناخته میشدند، در سالهای اخیر، برنامههایی در مورد زندگی شخصی افراد خاص و یا برنامههای تلویزیونی چون برادر بزرگ - Big Brother در طبقۀ برنامه های سرگرمی قرار گرفته اند.
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که بخش مهم دیگر این روند، مخاطب است. مسئلۀ هواداران، موضوعی است که روز به روز اهمیت بیشتر مییابد، تا آنجا که حتا زندگی شخصی بسیاری از افراد مشهور را تحت تاثیر قرار دادهاست. بسیاری معتقدند که این خواست و نیاز مخاطبان است که موجب بزرگنمایی یک فرد یا گروه میشود.
در واقع، مجموع رسانهها، هواداران و خود ستارهها و ماهیت برنامههای سرگرمی، و البته رابطۀ آنها باهم، اسباب شهرت و فرهنگ مربوط به آن را فراهم میکند.
*Celebrity Culture & Residue of existence
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.