جدیدآنلاین: اخیراً در تهران نمایشگاهی از مجسمههای یاسمین سینایی برگزار شد با نام "اسرار حوا". پیش از این نمایشگاه دیگری از کارهای این هنرمند با نام زنان عاشق برگزار شده بود. در گزارش تصویری این صفحه باهم به دیدن مجسمههای او میرویم و در متنی که در زیر میخوانید خانم سینایی از انگیزه پرداختن به حوا برایمان میگوید:
حوا ! فریاد کشید: پس اینجا بهشت نیست، چرا که بهشت جای جاهلان نیست.
آدم گفت: نمیدانم! نمیدانم!
حوا پرسید: ما تا وقتی جاهلیم، در بهشتیم؟
آدم گفت: گمانم بر این است که ابلیس در ما سخن میگوید.
حوا گفت: پس وسوسۀ یافتن چراهایی را که درون من و توست، چه کسی بر ما نهاده است؟
کنجکاوی حوا او را از بهشت راند و محکوم به زندگی بر روی کرۀ خاکی زمین کرد. آدم به همراه او رانده شد. کنجکاوی حوا را وسوسه نامیدند و این راز قرنها و قرنها در دل حوا ماند.
داستان حوا همیشه برایم رمزآلود و جالب بود. حوایی که گناهکار است؛ حوایی که باعث شد آدم هم از بهشت رانده شود.
بعد از نمایشگاه زنان عاشق باز هم به دنبال داستان زنان بودم و نتوانستم آنها را رها کنم.
اولین زن عالم، حوا که بیدغدغه و شاد و خرّم در کنار آدم در بهشت میزیست، با خالصترین و پاکترین و زنانهترین خصلتها که آفریدگار در وی نهاده بود، تا به امروز گناهکار مانده است. وقتی در کتابفروشی نشر چشمه، کتاب کوچکی به نام آدم و حوا را پیدا کردم، فکر نمیکردم این کتاب کوچک قصهٔ حوا را برایم اینچنین جذاب و شیرین نقل کند.
جواب سوال خود را در مورد گناه حوا در این کتاب کوچک یافتم. حوا با کنجکاوی و بازیگوشی و ناباوری این که شیطان هم میتواند در بهشت حضور داشته باشد، سیب درخت ممنوع را کند و آدم که شیفتهٔ حوا بود به دنبال حوا وسوسه شد و با او از بهشت رانده شد.
اما دغدغهٔ دانستن را که در وجود حوا بود، میتوان گناه نامید؟ و آیا آدم از کنجکاوی و دغدغهٔ حوا نترسید؟ اما حوا تا به امروز گناهکار است، با همهٔ نقشهایی که دارد و همهٔ سختیهایی که در طول تاریخ متحمل شدهاست.
اسرار حوا داستان زنان است که در سلولهایی جعبهوار نقشهایی را در زندگی و تاریخ ایفا میکنند. گاهی نقشهایی پررنگتر و گاهی کمرنگتر را به او دادهاند. در بهشت من حوا آزاد نیست و فرشتگانم نگران او هستند؛ چون میدانند بار گناه بر دوش او خواهد ماند.
قصههای زنان از قصهٔ گناه حوا آغاز شد.
باز هم به دنبال اسرار حوا خواهم گشت. باز هم داستان زنان را در پیکرههایی که میسازم، دوباره خواهم یافت و باز هم در مکانی قصهٔ آنها را برای دیگران نقل خواهم کرد.
شوکا صحرایی در گزارش تصویری این صفحه ما را به دیدن نمایشگاه میبرد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.