هرات، شهر کتاب و هنر
منصور خراسانی
مسافر پس از نگاه به کتاب ها از کتابفروش پرسید که کدام کتاب را دارید؟ کتابفروش سرش را بلند کرد و در پاسخ گفت که تنها یک نسخه. از قضا کتاب روی دست فروشنده همانی بود که مسافر ما دنبالش می گشت. سراسیمه پرسید: "قیمت این کتاب چند است؟" فروشنده گفت: " تنها نسخه ای که دارم همین است و این هم فروشی نیست. چون خودم دارم می خوانمش." مسافر که حدیث عشق هراتی ها به کتاب و کتاب خوانی را شنیده بود، خودش واقعیت آن را لمس کرد.
شاید شوق و ولع مردم هرات به کتابخوانی در گذشته پربار فرهنگی این منطقه ریشه دارد که به هزاران سال پیش برمی گردد. در عهد هخامنشیان به این منطقه "هریوا" می گفتند و بن واژه آن برگرفته از نام رود "هری" است که در زبان ایرانی باستان به معنای "تیز و شتابان" است.
هرودت، پدر تاریخ یونانی، از وادی بارور هرات به عنوان "سبد نان آسیای میانه" نام می برد. چه پیش از اسلام و چه بعد از آن هرات از مراکز علم و فرهنگ و قدرت در منطقه بوده است. بعد از ورود اسلام چهره های برجسته ای چون خواجه عبدالله انصاری، عبدالرحمان جامی، علیشیر نوایی، شاه عباس صفوی، ملکه گوهرشاد، کمال الدین بهزاد و بسیاری دیگر در این شهر زاده و پرورده شده اند.
هرات روزهای ما، به مانند همه دیگر شهرهای افغانستان، در حال بیرون آمدن از زیر گرد و غبار جنگ های طولانی است. با وجود این، در هیچ شهر دیگر افغانستان نمی توان این همه دکان و فروشگاه های کتاب، کتاب خانه ها و مردم مشتاق کتاب خوانی را دید.
حتا در سال های تاریک سلطه طالبان که تحصیل زنان و دختران ممنوع بود، زن ها در هرات به طور زیرزمینی تحصیل و تدریس می کردند و حتا گواهی نامه انتقال از یک کلاس به کلاس دیگر را صادر می کردند.
با وجود این، درصد بالای بی سوادی (بر اساس برخی آمار: نزدیک به هفتاد درصد جمعیت بالای پانزده سال) و فقر، از عوامل عمده این حقیقت تلخ است که افغانستانی ها از جمله ملت های کم خوان جهان به شمار می آیند.
آمار قابل استنادی از میزان کتابخوانی در سال های بحرانی افغانستان وجود ندارد، همچنان که در حال حاضر نیز بیشتر آمار، برآوردی است؛ اما شاید تعجب کنید اگر گفته شود در دوره طالبان - که بسیاری از مردم افغانستان آن را سیاه ترین فصل تاریخ کشور خود می دانند - کتابخوانی، بیشتر در میان افغانستانی ها رواج داشت.
کتاب و دیگر هیچ
در آن دوره، حوزه سرگرمی های مردم افغانستان، به ویژه جوانان، بسیار محدود بود. طالبان فعالیت تمام رسانه های دیداری را ممنوع اعلام کرده و رسانه های شنیداری را در کنترل خود داشتند.
موسیقی در آن دوره حرام پنداشته می شد و از فعالیت سینماها و سالن های نمایش تئاتر هم جلوگیری می شد. حتی روزنامه ها و مجلات هم، باید بدون عکس چاپ می شد. طالبان اینترنت را نیز پیش از اینکه نامی از آن به گوش افغان ها برسد، به دلیل اینکه توان کنترل آن را نداشتند، ممنوع کردند.
در چنین وضعیتی، کتاب در ردیف سرگرمی های معدود جامعه قرار داشت. زنان و دخترانی که از کار و فعالیت اجتماعی، و مهم تر از آن از تحصیل بازمانده و خانه نشین شده بودند، مردانی که به فعالیت های اقتصادی، از جمله کار در بازار و فروشندگی مشغول بودند و پسران دانش آموز که موضوعات تحصیلی آنها، از سوی حاکمان جامعه، بیشتر به مضامین دینی محدود شده بود، اوقات فراغت خود را با کتاب می گذراندند.
البته، ناگفته نباید گذاشت که کمیت کتابخوانی در آن دوره، اگرچه در اثر جبر زمان گسترش یافته بود، اما کیفیت مطالعه چندان قابل توجه نبود. بیشتر کتاب هایی که در آن دوره در افغانستان خرید و فروش و دست به دست می شد، آثار عامه پسند پلیسی و عشقی نویسندگان دهه های چهل و پنجاه ایرانی بود.
اقبال جامعه افغانستان نسبت اینگونه آثار، باعث شده بود که چاپخانه های افست پاکستانی، دست به بازچاپ انبوه کتاب هایی از این نوع، از روی نسخه اصلی آنها بزنند که البته، کیفیت چاپ و کاغذ مورد استفاده آنها در مقایسه با نسخه های اصلی، بسیار پایین بود.
انفجار رسانه ای
پس از طالبان، درهای جامعه تاریک و بدون صدا و تصویر افغانستان، به یکباره به روی رادیوها و تلویزیون های تفریحی، روزنامه ها و مجلات رنگارنگ با عکس هایی جذاب از هنرپیشه های هندی، غربی، ایرانی و عربی، تلویزیون های ماهواره ای و فیلم های ویدئویی گشوده شد. این هجوم رسانه ها، جامعه افغانی را ذوق زده کرد و کتاب را به حاشیه راند.
اکنون شش - هفت سال از آن انفجار رسانه ای در جامعه افغانستان می گذرد و هیجان اولیه جوانان دختر و پسر افغانستانی به آثار تفریحی ظاهراً به سرحد اشباع رسیده است. در این اواخر، می توان شاهد بازگشت کتاب به سبد خرید آنها بود.
در هرات، شهری که شاهد بیشترین فعالیت های فرهنگی در افغانستان، پس از کابل است، کتابفروشی به حرفه پردرآمدی تبدیل شده است. "کتابخانه عامه" این شهر رنگ و روی تازه ای به خود گرفته، به هیات کتابخانه های مدرن درآمده و حتی با کمک اینترنت، به کتابخانه های جهان خارج پیوند یافته است.
از همه مهم تر، کیفیت کتابخوانی نیز رشد کرده است. اگر در زمان طالبان، بیشترین توجه به کتاب های عشقی و پلیسی بود، اکنون کتاب هایی در حوزه های دانش کامپیوتر، زبان انگلیسی و اندیشه های نو، خریداران زیادی دارد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
مدتی است که سایت شما صحنه نزاع های لفظی شده لطفا در انتشار نظرات دقت بیشتری به خرج بدهید بدلیل اینکه نشر این گونه نظرات از زیبائی های گزارش هایتان می کاهد هر چند این را هم می دانم که نظر ما خوانندگان هم برای شما ارزش دارد و به پاس احترامی که می گذارید نظرات را متنشر می کنید برای نمونه درگزارش شعر عرب.
با تشکر آرزو بهرامی
ضعیف بود امیدواریم گزارش های بهتری ببینم در آینده از سایت شما .
جديدآنلاين:
خانم لیمه،
اگر شما در هرات زندگی می کنید مى توانيد عکس بگیرید و براى ما بفرستید تا منتشر کنیم.