قالی بافی از هنرهای دیرینه مردم ایران زمین است که با گذر از یک منطقه به منطقه ای دیگر در نوع بافت، طرح و رنگ آن تغییرات بسیاری پیدا کرده است.
شاید یکی ازعمده ترین دلایل این تنوع (که تا به حال هفتاد نوع آن شناسایی شده) ناقل فرهنگ بودن فرش ایرانی است که هنرمندان قالیباف با در نظر گرفتن قرینه ها و ملاحظات فرهنگی منطقه خویش، آن را بر دل قالی نقش می زنند.
فرش ایرانی معروف ترین و نفیس ترین فرش در جهان به شمار می رود و قدیمیترین نمونه به دست آمده از این هنر، فرش معروف به پازیریک است که در دومین مرحله کاوش های باستانشناس روسی، رودنکو، در سال ۱۹۴۹ میلادی و در منطقه پازیریک به دست آمد.
هرچند شاید بتوان گفت که در دوران تسلط مغولان بر ایران (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) به ویژه در زمان حکمرانی غازان خان فرش بافی از حیث تکنیک و زیبایی پیشرفت های بسیاری کرد، اما دوران شکوفایی و اوج این هنر(که از آن به نام رنسانس فرش ایران نیز یاد می شود) را باید مقارن با سلطنت صفویان (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) دانست.
در عهد صفوی به ویژه در زمان حکومت شاه عباس در کنار قصر شاه و بزرگان و در مراکز قالی بافی ایران مانند تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، و یزد کارگاه های بزرگ قالی بافی راه اندازی شد که این خود یکی از دلایل رشد این هنر در آن دوران به شمار می رود.
در همان دوران بود که طراحان و تذهیب كاران برجسته ایرانی طرح ترنج و لچک در وسط فرش را وارد نقشه قالی کردند.
به طور کلی فرش های ایرانی از نظر طرح و نقشه به دو دسته تقسیم می شوند: ذهنی بافی (بدون نقشه) و شهری بافی (با نقشه).
کم کم در اوایل قرن نوزدهم فرش های نفیس ایرانی مخصوصا فرش های منطقه تبریز به اروپا راه یافت و مورد استقبال قرار گرفت. با توجه به استقبال فراوانی که از این دست بافته ها شد پس از مدت کوتاهی نمایندگان این کشورها برای خرید و انتقال این آثار هنری به ایران رو آوردند .
هنوز چندی از حضور نمایندگان کشورهایی چون انگلیس، آمریکا و آلمان در ایران نگذشته بود که به دلیل محدود بودن تولید، این نمایندگان بر آن شدند تا کارگاه های بزرگ تولید فرش را در مناطق مختلفی از جمله تبریز، اراک و کرمان برپاکنند.
بدین ترتیب انحصار تولید انبوه فرش دستبافت ایران در دست چند کمپانی خارجی قرار گرفت تا بالاخره در ۱۴ بهمن ۱۳۱۴ خورشیدی (دوران حکومت پهلوی اول) و بنا به دستور دولت این اختیار از آنان سلب شد و در اختیار شرکت سهامی فرش ایران که به همین منظور تٱسیس شده قرار گرفت.
اما در طول این دوران، با وجود فراز و فرودهای بسیاری که بر فرش ایران گذشته استادان مجرب بافنده فرش بودند که این هنر را زنده نگاه داشتند. یکی از این بافندگان مجرب و زبردست معاصر سیدابوافتح رسام عرب زاده بود.
سیدابوافتح رسام عرب زاده در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در شهر تبریز و در خانواده ای هنرمند چشم به جهان گشود. پدرش که یکی از شاگردان کمال الملک بود از کودکی وی را تشویق به یادگیری یکی از هنرهای تجسمی کرد.
او سرانجام در ۱۴ سالگی آموختن هنر بافت قالی را آغاز کرد و رفته رفته با گذر ایام و کسب مهارت های لازم دست به ابداعاتی در این زمینه زد.
از نوآوری های او میتوان به گره آویز (نوعی شیوه گره زدن در بافت فرش که در آن از چهار گره به جای یک گره استفاده می کنند) و استفاده از بافت دو نوع فرش با عناوین رجشمار توامان (فرشی با رجشمار بزرگتر داخل فرش دیگری با رجشمار کوچکتر) و نوع بافت توامان(قسمتی از دستبافته به صورت فرش و قسمتی دیگر به صورت گلیم بافته شود) اشاره کرد.
ابوالفتح رسام عرب زاده در سال های پایانی زندگیش ۶۶ تخته فرش را که هر یک به یکی از آثار و یا تفکرات بزرگان ایران مانند متن منشور کورش کبیر، شاهنامه فردوسی، اشعار سعدی، مولوی، خیام و ... اختصاص یافته به ملت ایران تقدیم کرد که هم اکنون در موزه ای در خیابان پاسداران تهران که به نام خودش نامگذاری شده نگهداری می شود.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.