تا به حال شدهاست که به جادوی زبان و افسونگریاش بیندیشید؟ همۀ ما با اینکه هر کدام در گوشهای از جهان روزگار میگذرانیم، یک ویژگی مشترک داریم که ما را به هم پیوند میزند و الفتی و مهری در دلمان بر میانگیزد که با هیچ چیز دیگر عوض شدنی نیست. و آن ویژگی مشترک، همان زبانِ یگانه داشتن است. شیرینی زبان فارسی و توصیفاتی اینچنین که میگویند از دایرۀ سخن ما بیرون است. آنچه هست زبان، زبانی یگانه است که با آن میتوان شرح روزگار و ایام را به بند کاغذ و دوات و قلم گرفتار کرد. این زبان است که با آن میشود سالیان تلاش و کوشش، سالیان جنگ و گریز و تیرهبختی و اندک شادی و سرخوشی را به کاغذ کشید و در قالب کلمات مجسم کرد؛ همزبانی تنها در صورت و ظاهر نیست، تنها در یک زبانِ واحد داشتن نیست، بلکه نشان از فرهنگ و ادب و رسمهای مشترک دارد و در عین حال از پیشینۀ تاریخی قومی و فراز و نشیبهایی که از سر گذراندهاست، خبر میدهد.
در گذشته گسترۀ زبان فارسی و افرادی که به آن سخن میگفتهاند، بیش از این بودهاست و مرزهای آن فراتر از آنچه امروز است، بوده. برای نمونه، افغانستان و تاجیکستان سالها پیش بخشی از ایران بزرگ بودهاند؛ از این رو هماکنون زبان و ادب و فرهنگ این دو کشور با ایرانیان پیوند تنگاتنگی دارد. در حقیقت فارسی تاجیکی یا فارسی فرارودی و یا "زبان تاجیکی" به گويشی از زبان فارسی میگویند که در آسیای میانه، به ویژه در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان رایج است.
تاجیکها پیش از انقلاب اکتبر به خط فارسی مینوشتند و پس از آن به مدت کوتاهی (برای ده سال) به خط لاتین، و سرانجام خط سیریلیک را برگزیدند. الفبای تاجیکی گونهای از الفبای سیریلیک روسی است. خود این الفبا که منسوب به سیریل قدیس است، ۳۲ حرف دارد و بر پایۀ الفبای یونانی است. الفبای روسی، بلغاری و صربی صورت کنونی سیریلیاند. در تاجیکستان فراخور زبان فارسی تغییرات اندکی در این الفبا انجام گرفت و برای آن دستور خط ویژه ای تدوین شد. این شیوهنامه پس از تأیید و تصویب جمهوری تاجیکستان به تاریخ سوم سپتامبر ۱۹۹۸ و با هزینۀ "کمیسیون تطبیق قانون زبان جمهوری تاجیکستان" منتشر و رایگان در دسترس مردم قرار گرفت. در تاجیکستان از آن تاریخ به این سو این دستور نگارش را به صورت رسمی برای نوشتن متن فارسی به کار میبرند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران در اقدامی نیکو این دستور نگارش را به فارسی برگرداندهاست و در مواردی توضیحاتی بدان افزوده. درکتاب" دستور خط فارسی تاجیکی" در آغاز الفبا، ترتیب و نام حروف و آوانگار آن بیان شده و پس از آن در بخشهای دیگر کتاب طرز نوشتن پارهای از واکه (مصوت)ها و صامتها و روش نوشتن اسم، صفت، عدد، ضمیر و فعل، قید، عناوین و القاب و غيره آمدهاست.
این کتاب برای نسخهشناسان، مصححان و شارحان و دیگر دوستداران زبان و ادب فارسی میتواند سودمند افتد و یکی از ابزارهای کار ایشان به شمار آید. با آموختن چنین توانایی نه تنها راه ارتباط و همدلی با دیگر پارسیگويان هموارتر میگردد که دایرۀ دانش نیز گستردهتر می شود. چراکه بسیاری از کتابها، مقالهها، تارنماها و تارنگارها به این خط آمدهاست. موارد بسیاری پیش میآید که به سادگی نمیتوان واژه، حرف و یا تلفظ حرفی را دریافت و تنها با کمک خطی اینچنین میتوان شبهات را رفع کرد و از بند دشوارخوانی و کژخوانی رها شد. برای نمونه، میتوان دریافت تاجیکها "همچنان" (ҳамчунон) و "همچنین" (ҳамчунин) را چهگونه می خوانند و "آنگونه" (онгуна) را چهطور. حتا در مواردی "واو" معدوله و یا "واو" و "یا"ی مجهول و معروف نیز خواندنی میشود؛ مانند: تاریک (торик)، دود (дуд)، دوست (дӯст). در نتیجه آنان که خطشان تاجیکی نبوده، میتوانند این حروف را به صورت دقیق و فراتر از آن به همان گونه که آن کلمه بودهاست، با همان آهنگ ادا کنند. همان گونه که میدانید، بسیاری از متون ادب فارسی به این خط برگردانده شدهاست؛ از این رو هر کجا در خوانش متنی با مشکلی روبرو شدید، درنگ نکنید حتمأ متن تاجیکی آن را از دیده بگذرانید.
بسياری از صاحبنظران تاجيک اما معتقدند که رسمالخط سيريليک کوتاهیهای فراوانی دارد که باعث تخريب تلفظ واژهها پس از چند نسل شدهاست. علامت "o" برای بيان صدای "آ"، نبود علامت ويژه برای "ای"ی کشيده در وسط واژه، يکی بودن علامت "у" برای ادای صداهای بلند و کوتاه "اُ" و "او" از جملۀ مواردی است که به باور کارشناسان تاجيک، روی زبان فارسی فرارود تأثير منفی و ويرانگر داشتهاست. اين ديدگاهها باعث شده که برخی از روشنفکران تاجيک خواستار باز گشتن به رسمالخط فارسی عربی شوند که به گفتۀ آنها، با هنجار زبان فارسی نوين بيشتر از هر خط ديگری میخواند و مرز تصنعی ميان فارسیزبانان فرارود و فراتر از آن را از بين خواهد برد.
اما تا زمانی که اين تغيير رخ نداده، "دستور خط فارسی تاجيکی" کتاب مفيدی است برای کسانی که دوست دارند از نوشتههای فارسیزبانان آسيای ميانه سر دربیاورند.
برگرداندن و نویسهگردانی اين کتاب بر عهدۀ حسن قریبی بودهاست که هر کجا مجال و نیازی بوده، توضیحات مفیدی افزودهاست. عهد میبندم با خواندن این کتاب در یکی دو نشست و دانستن و به یاد سپردن الفبای تاجیکی به آسانی از عهدۀ خواندن هر متن به خط فارسی تاجیکی برآیید. بیگمان همزبانی از درد غربت و تنهایی انسان می کاهد: نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم...
اما بهتر آن است که پارسی زبانان حوزه های تمدن ایرانی از یک شیوه نگارش یگانه برخوردار باشند
به نظر من خط چیزی قرار دادی است. تاجیک ها از حرف های روسی استفاده می کنند و ما ایرانی ها ازرسم الخط عربی. بنابراین هر دو لهجه ایرانی وتاجیک با حروف بیگانه می نویسند و به نظر من این اصلا مشکلی ندارد. چون زبان پدیده ای زنده است و در هر الفبایی روح وجان پیدا می کند. همانگونه که اکنون اکثر زبان های ترکی با حروف لاتین نوشته می شود. اما با توجه شناختم به لهجه تاجیکستان الفبای سیریلیک برای این زبان مناسب است و ربطی به تعصب و خود باختگی ندارد.
چه خوش بی مهربانی از دو سر بی
که یک سر مهربانی درد سر بی
شاید ما ایرانیها هم اگر سعی کنیم کمی همسایگان و هم زبانان را بشناسیم برایمان خوب باشد و اندکی از خود شیفتگی مان بکاهد.