حسن سربخشيان، عکاس ٣٨ ساله ايرانی، به خاطر عکس های خبری که برای "آسوشيتد پرس" گرفته بود مشهور شد و بسياری کسان عکس هايش را ديدهاند.
می گويد برخلاف خواهر و برادرش، تا هشت سالگی هيچ عکسی از خودش نداشته و شايد به همين دليل، نياز به ثبت و ماندگار کردن وقايعی خاص، او را از بچگی به وادی عکاسی و فيلمبرداری کشانده است.
زمانی که تمام همسن و سال هايش در تبريز مشغول درس خواندن برای کنکور دانشگاه بودند، او اولين فريم عکس خود را از موشکباران تهران، انداخت. سال آخر دبيرستان هم شوق و مشغوليت عکاسی باعث شد که مردود شود و گرفتن مدرک ديپلم اش را به بعد از دوران سربازی موکول کند.
حسن سربخشيان از سال ١٣٧٦ بعد از فارغ التحصيلی از رشته عکاسی دانشگاه آزاد، به طور جدی وارد مطبوعات شد.
او بر اين باور است که زنده ياد "کاوه گلستان" و "عباس عطار" تاثير پررنگی در نوع نگرش او در عکاسی داشته اند. می گويد ١٠ روزنامه ای که در آن ها کار کرده، همگی تعطيل شده اند و ديگر رغبتی برای کار در روزنامه ندارد.
او تا بحال جوايزی را در مسابقات دانشجويی (۱۳۷۴)، مسابقه عکس سال ايران (۱۳۷۴)، جشنواره کودک و نوجوان سوره (۱۳۷۵)، جشنواره مطبوعات کشور (۱۳۷۸-۱۳۷۹-۱۳۸۱) مسابقه عکس مطبوعاتی کاوه گلستان(۱۳۸۳) و مسابقه عکس گفتگو(۱۳۸۳) به دست آورده است.
آقای سربخشيان در گيرودار عکاسی خبری، از پرداختن به دلمشغولی های شخصیاش دست بر نداشته و مشغول تهيه دومين مجموعه عکس خود است. پيشترکتابی از او با نام "نبض زمان"، که تجربه هشت سال عکاسی اش است، منتشر شده است.
دومين مجموعه که بهانهی ساختن اين گزارش چند رسانهای است، مراسم عروسی اقوام مختلف ايرانی است. تضادها و نکات ظريفی که او از مراسم عروسی در مناطق کلات نادری، تالش، خوزستان، خرم آباد و درگز ثبت کرده، علاوه بر زيبائی تصويری يک بررسی در آداب اجتماعی ايرانی ها نيز به حساب می آيد.
حسن سربخشيان به گوشه و کنار ايران سفر می کند و از دريچه دوربينش سنتها و فرهنگهای اقوام ايرانی را به تصوير می کشد و اميدوار است که صد سال بعد، وقتی مردم به اين تصاوير نگاه می کنند، همان حس غريب و تعريف نشدهای را داشته باشند که خودش امروز هنگام نگاه کردن به عکس های دوران مشروطه دارد.