لالهزار٬ این خیابان باریک قاجاری٬ برای این کشیده شد که مانند شانزه لیزه در پاریس جایی باشد برای گلگشت و تماشا. گرچه نه پهنای شانزه لیزه را داشت و نه انسجام معماریاش را٬ اما در فرهنگ ایران برای خود جایی افسانهای پیدا کرد و وارد ادبیات ایران شد. چون٬ این محله نوبنیاد تهران خیلی زود هم پاتوقی شد برای روشنفکران و نوآوران که در گوشه و کنارش به مفاهیم مدرن و تجددگرایانه میپرداختند و تحولات فرهنگی و اجتماعی را پیریزی میکردند٬ و هم مکانی شد که در آن کالاهای نو غربی در مغازههایش برای نوجویان به نمایش در میآمد و به فروش میرسید.
سرگذشت لالهزار با فراز و نشیبهای فراوان هم همراه بوده است. بازشدن فضای فرهنگی و اجتماعی و گاهی سیاسی در برهههایی از دوران پهلوی لالهزار را حتا به کانون فعالیتهای سیاسی هم بدل کرده بود. در هر حال لالهزار نبض فرهنگی ایران شده بود و نمادهای فرهنگ مدرن در آنجا در دسترس بود، از کتابفروشیها گرفته تا سینما و تئاتر و باشگاههای موسیقی وبارها و کافهها.
کافه واژهای است فرانسوی به معنی قهوه. در زبان فارسی معمولا کافه به محلی گفته میشود که در آن نوشیدنیهای سرد و گرم، بخصوص قهوه و چای با تنوع به مشتریان عرضه میشود. کافهها بعد از جنگ جهانی دوم در ایران گسترش یافتند و بیش از هر جا در تهران سر کشیدند که پرچم "مدرن شدن" را به دوش میکشید و به رقابت با قهوه خانههای سنتی پرداختند که حداقل از دوره صفویه در ایران رواج داشتند. از این زمان قهوهخانه و کافه به عنوان دو نماد سنت و مدرنیته در کنار هم در جامعه ایرانی جا باز کردند. کافهها٬ در کنار قهوهخانه های سنتی، بخشی از روشنفکران و شهروندان نسبتا مرفه جامعه را به سوی خود جلب میکرد.
با گسترش تهران فعالیتهای فرهنگی لالهزاربعد از سالهای ۱۳۴۰ به بخشهای دیگر و بویژه شمالیتر تهران رفت٬ و لالهزارکانونی شد برای تجارت و تماشاخانههای رقص و آوازعامهپسند. با آمدن انقلاب این گونه مکانها هم بسته شدند و جای آن را سوداگری گرفت و حالا لالهزار یک منطقه صرفا تجاری است. اگر سری به لالهزارکنونی بزنید گویی آن سابقه تاریخی و فرهنگی در میان انبوه سیم و کابل و صدای موتورها به تاریخ سپرده شده است.
یکی از کافههای موفق اطراف لالهزار که در آن بسیاری از روشنفکران مانند "صادق هدایت" و "جلال آل احمد" و دیگران جمع میشدند٬ "کافه نادری" بود که شهرت بسیاری کسب کرد اما در سالهای اخیر آن رونق و مرکزیت گذشته را دیگر ندارد.
اخیرا "سید حجت شریفی" با همکاری چند نفر دیگر به فکر ایجاد کافهای مشابه با کافه نادری افتادهاند و "کافه کتاب لالهزار" را در تهران تاسیس کردهاند. کافهای که هم محلی برای صرف نوشیدنی باشد و هم مرکزی برای فروش کتاب و روزنامه و هم مکانی برای گفتگو و تبادل نوآوریهای فکری.
در چنین فضایی تاسیس این "کافه کتاب" در لالهزار میتواند نقبی باشد به پیشینه فرهنگی این منطقه و سنتهای گذشته آن و مکانی برای گردآمدن اهل قلم و هنر و روشنفکران و شاید هم طلیعهای برای ارزش نهادن به امور غیرتجاری در یک منطقه کاملا تجاری.
انگیزه بنیانگزاران این کافه کتاب بیشتر یک حس خاطرهانگیز تاریخی به مرکز تهران قدیم است که بخش بزرگی از تغییر و تحولات در کشور از آنجا شروع شد. به گفته آقای شریفی: "حس نوستالژیکی که لالهزار برای من داشت باعث شد که در اینجا در فکر ایجاد یک محیط فرهنگی باشم. در آن زمان بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و روشنفکران و تحصیل کردهها در کافهها جمع میشدند و بسیاری از آثار ادبی در همان دوره و در همین کافهها رشد کرد و بخش بزرگ از پیشرفت ادبی ایران مدیون فرصتی است که کافهها در آن زمان فراهم کردهاند".
کافه کتاب لالهزار در مدت کوتاه عمر خود فعال بوده و در کنار فعالیتهای فرهنگی مانند برگزاری بزرگداشتهایی برای مفاخر فرهنگی ایران به نمایش فیلم، معرفی نویسندگان جوان، رونمایی کتابهای تازه، معرفی صنایعدستی ایران هم پرداخته و به گفته حجت شریفی دست به ابتکارات متفاوتی در این راستا زده است: " تمام میزهای ما به نام بزرگان ادب و موسیقی و هنر نامگذاری شده است. مثل احمد شاملو، ملکالشعرای بهار، فرخی یزدی، علی تجویدی، حسن کسایی و در کنار آن شرح زندگی این بزرگان را هم در اختیار مراجعین قرار دادهایم. همه هدف من این است که تمایلات و علایق مختلف اهالی فرهنگ و هنر را در نظر داشته باشم و پاتوق مناسبی برای نشستهای تنهایی و نشستهای جمعی دوستداران فرهنگ و هنر ایران در این محل به وجود بیاورم".
کافه کتاب لالهزارهمچنین میکوشد با استفاده از تکنولوژی مدرن جنبههای بیشتری از فرهنگ و هنر مناطق مختلف ایران را به نمایش بگذارد مانند تورهای گردشگری تهران و ایران، و همچنین برگزاری شب و هفته مناطق مختلف مانند اصفهان، آذربایجان، شیراز و گیلان و مازندران و عرضه جاذبههای فرهنگی و خوراکهای ویژه برای شناخت بهتر اقوام ومناطق مختلف ایران.
در گزارش تصویری این صفحه حجت شریفی درباره روند شکلگیری کافه کتاب لالهزار و فعالیتهای آن میگوید.