۲۲ نوامبر ۲۰۱۱ - ۱ آذر ۱۳۹۰
علی فاضلی
نوشتهاند وقتی قابیل هابیل را کشت، نمیدانست با مردۀ برادر چه کند. آن گاه کلاغی آمد و زمین را با چنگالهایش کند و قابیل دانست که چه کند. اما هیچجا نوشته نشده که او بر خاک مزار برادر نشان و علامتی هم گذاشت یا خیر. شاید هم زمین را هموار کرده که بر جنایتش سرپوش بگذارد.
آدمها وقتی عزیزانشان را در خاک پنهان میکنند، دوست دارند روی آن نشانی بگذارند؛ علامتی که مشخصۀ متوفایشان است. کسی نمیداند این کار چهطور آغاز شد. شاید پیشینیان که یکجانشین نبودهاند، میخواستند مقبرهها را دوباره بیابند. شاید این کار جزئی از آئینشان بودهاست. به دور از ذهن هم نیست که برای محفوظ داشتن اجساد از دستبرد حیوانات و دزدان، سنگ روی مقبرهها میگذاشتند.
شکل و شمایل سنگها به اندازۀ تنوع فرهنگها و سنتهای بشری متفاوت است. رابطۀ مستقیمی وجود دارد میان تمول آدمها و سنگ قبرهایشان. شاید بتوان گفت هیچ سنگ مزاری معروفتر از آرامگاه پادشاهان باستانی مصر نباشد که در آنها جسدهای مومیایی شده آنها نگهداری میشده و با زر و زیور به خاک سپرده میشدند. اهرام مصر هم که به چنین شهرتی جهانی رسیده و یکی از عجایب هفتگانه جهان نامیده میشود، گویا آرامگاه فراعنه باشد.
بر کسی پوشیده نیست که سنگهای باکیفیت و زیبا و گرانقیمت صاحبانی دارند که در دوران حیات وضعیت مالی مناسبی داشتهاند.
آدمها با هر بینشی که نسبت به آخرت داشته باشند، دوست دارند جایی در همین زمین باشد که بتوانند گاهی با عزیزشان نجوایی کنند، حرفی بزنند، برای همین است که سعی دارند هر چه بیشتر خانۀ آخرت درگذشتهشان سر و شکلی بهتر داشته باشد. آن را تزیین میکنند با انواع نهالها و گلها و گیاهان، سنگ مزاری مناسب با اشعاری از غم و اندوه و گاهی متنهای شاعرانه، اشکال کندهکاریشده از قلب و شمع و پرنده و کتاب و طومار... همه و همه برای نوعی تقدیر است و شاید آرامشی درونی.
اگر تمامی دیوان حافظ را جستجو کنید، کلمهای از سنگ مزار یا سنگ قبر نمیتوان یافت، بلکه حافظ از آن با کلمه "تربت" یا "خاک" یاد میکند:
برسر تربت من با می و مطرب بنشین / تا به بویت ز لحد رقصکنان برخیزم
و یا:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه / که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
متنهای سنگ گور امروزه گاهی در توصیف فداکاری و از خودگذشتگی و در وصف نیکی شخص است، از زبان باقیماندگان:
از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز / ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی
و گاهی در بیان عمق اندوه باقیماندگان که با کلماتی چون "پدرم"، "مادرم" و "فرزندم" آغاز میشوند:
پسرم دست اجل زود تو را پرپر کرد / مادرت گریهکنان شال عزا بر سرکرد
حکاکی تصاویر مختلف روی این سنگها آب و رنگی دیگر به آنها میدهد. در گذشته خطوط مستطیل شکل به همراه یک عدد شانه روی سنگ قبر نشان از جوان بودن متوفی داشت. امروز مردم دوست دارند تصویر خود شخص روی سنگها کندهکاری شود.
در پیشۀ سنگتراشی به حکاکهای تصویر "عکاس" میگویند. شاید به این خاطر که با عکس متوفی سروکار دارند. عکاسها امروز دیگر قلم و تیشه به دست نمیگیرند، بلکه با متههای برقی ظریف نقشها را پیاده میکنند.
نوشتهها با خطوط نستعلیق، کوفی، نستعلیق شکسته و غیره و تصاویر و طرحهای گوناگون با کندهکاری و رنگآمیزی خطوط این روزها نمای قبرستانها را عوض کرده. به گونهای که گورستان بیشتر شبیه یک نگارستان بزرگ است با طرحهای نسبتاً یکسان.
در گزارش مصور این صفحه قدم به دنیای سنگتراشها میگذاریم.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب