رضا درخشانی که خود را "یک کوچی عاشق و دیوانۀ خلاقیت" میداند، یک هنرمند تمامعیار است که تقریبأ به همۀ انواع هنر به گونهای دل باختهاست و در ساز و آواز و طراحی گرافیک و خوشنویسی و دیگر هنرهای بصری تبحر دارد. اما آنگونه که در زندگینامهاش میخوانیم، وی "رهایی و کمال راستین" را همانا در نقاشی معاصر یافتهاست.
"گزیدۀ آثار رضا درخشانی" کارهای ۱۱ سال اخیر این نقاش برجسته را گرد هم آوردهاست که اخیرأ در مزایدۀ آثار هنری معاصر عربی و ایرانی در مؤسسۀ حراج آثار هنری "ساتربیز" لندن رونمایی شد. این کتاب مصور که انتشارات "پتریک کرامر" در ژنو آن را منتشر کردهاست، ۱۱ مجموعه آثار را دربر دارد. از میان این آثار تابلوی "ضیافت در باغ / شب آبی" به قیمت ۳۱ هزار و ۲۵۰ پوند و "انجیرهای سفید و سیاه و نقرهای و یاقوتی" در ازاء ۳۹ هزار و ۶۵۰ پوند به فروش رفتند.
رضا درخشانی که اکنون ۴۸ سال دارد، در منطقۀ سنگسر در شمال شرق ایران به دنیا آمد و همانجا در یک چادر سیاه بزرگ شد. باد روزگار او را به کلانشهرهای تهران و نیویورک برد. وی به مدت ۱۶ سال هنر آموخت، سپس به ایتالیا رفت و از آنجا به ایران برگشت. اما احساسات و درک هنری او از اوان نوجوانیاش ریشه گرفت؛ زمانی که از سوراخ خیمه اش به آسمان نگاه میکرد و ستارهها را میشمرد و صور فلکی را به ذهن میسپرد.
در آمریکا از مکتب "اکسپرسیونیسم انتزاعی" تأثیر پذیرفت و شگردها و جلوههای بصری، چون لایههای ترکیبی را در نقاشیهایش به کار برد و بیباکانه برای بیان احساساتش از عنصر رنگ بهره گرفت.
درخشانی میگوید: "رنگ در کار من نقش مهمی دارد... میان وزن موسیقی و رنگها پیوندی هست". او به عنوان یک هنرمند چندبعدی، در حال نشان دادن آن پیوند است.
افسون منطقۀ توسکانای ایتالیا رنگهای زرین و سیمین و اُخرایی را وارد کارهای او کرد. ولی به مانند لایههای ترکیبی در نقاشیهایش، نفوذ هنر خارجی نه تنها سبک و اسلوب نقاشی او را تحتالشعاع قرار نداد، بلکه بر غنای آن افزود.
درخشانی در مورد تاریخ ایران، به ویژه فرهنگ سرزمینش که اکنون مایۀ دلتنگیاش شده، حساس است. "همیشه به خودم میگویم: دریغا که تاریخ و فرهنگمان دارد از دست میرود".
مضامین ایرانی در بیشتر آثارش نهفته است. درختهای انار و انجیر و چهرههایی چون خسرو و شیرین از زیر لایههای رنگین حالتنمایانه یا اکسپرسیونیست تابلوهایش نمایان میشوند. یک زن محجبۀ ایرانی شکل رخنههای نور از پشت یک لوح سیاه را دارد؛ در تنگناست، اما هنوز حاضر و ناظر.
به هر روی، این نقاش مجرب کمتر نگران سوژه است و میگوید: "کار من در بارۀ رویداد یا مسئلۀ روز نیست. و بیشتر کارهایم غیرسیاسی است و امیدوارم غیرسیاسی بماند. من برای بُعد فنی کارم واقعأ ارزش قایلم و برایش وقت و نیروی زیادی هزینه میکنم."
کارهای رضا درخشانی که تلاشی برای "تجربه کردن" نقاشی ایرانی در محیط هنری معاصر است، نگاه دقیق و طولانی از نزدیک میخواهد. به گفتۀ سوسن بابایی در مقالهای در این کتاب، "کار او تنها به خاطر بیان اندیشه آفریده نشده که بتوان بدون دیدن کارش اندیشهاش را نقل کرد".
رضا درخشانی چهار ماه پیش ایران را برای دومین بار ترک کرد. این جدایی فرهنگی از زادبوم روی آثار او چه تأثیری خواهد گذاشت؟ او معتقد است که دوریاش از ایران او را به واقعیتها نزدیکتر خواهد کرد: "از بیرون میشود اوضاع را بهتر دید و توضیح داد، چونکه در درون میتوانی گرفتار احساسات شوی و اشتباه کنی".
شاید همین رابطۀ او با زمان و مکان است که درخشانی را به عنوان یک هنرمند متمایز میکند. در حالی که دیگران را تب و جوّ سیاسی فورأ میگیرد، درخشانی منتظر "گذر زمان" و "افتادن آبها از آسیاب" میماند، تا هنری را از درون آن رویدادها دربیاورد.
در گزارش مصور این صفحه رضا درخشانی از تابلوهای منتشر شده در "گزیدۀ آثار"اش میگوید. در این گزارش نوای تار و آواز رضا درخشانی به کار رفتهاست.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.