در فهرست بلندبالای قربانیان نهضت ساختمانسازی، افزون بر سکوت و آرامش شهر و زیست بوم زیبای آن، هویت تاریخی و میراث فرهنگی نیز به چشم میآید. اوراق هویت تهران یک به یک پراکنده و نابود میشوند: یک روز باغهای به هم پیوسته شمیران و روز دیگر خانههای تاریخی ارزشمندی که مقرّر شده جای خود را به مجتمعهای بزرگ تجاری بدهند؛ و حالا دامنه تخریب به زیر زمین کشیده شده است: همان جایی که تونل مترو ریشه درختان کهنسال را میخشکاند و رشته صدها ساله قناتها را پاره میکند؛ همان جایی که عملیات حفاری شرکت آب و فاضلاب، بیآنکه نظارتی در کار باشد، لایههای خاک را در باستانیترین نقاط شهر پریشان میسازد.
تهران اما، سخت جانتر از این حرفهاست. هرچقدر مدیران شهری میکوشند که هویتش را نادیده بگیرند، درعوض، اسناد تازهتر و خیرهکنندهتری را رو میکند؛ اسنادی که میتوانند در عرض چند روز، ۴ هزار سال بر عمر ۳۲۰۰ سالهاش بیفزایند!
گویی تهران منکران هویتش رابه سخره گرفته؛ زیرا انتشار این اوراق هویتی را معمولا به دست همانها میسپارد. در اواخر دهه ۱۳۴۰ بساز و بفروشهایی که در تپههای قیطریه خانهسازی میکردند، با گودبرداریهایی که انجام دادند، پرده از چهره تمدن ۳۲۰۰ سالهای برداشتند که تا آن زمان ناشناخته بود. و اینک حفاری شرکت آب و فاضلاب در مرکز تاریخی تهران، به کشف آثار ۷۰۰۰ ساله منجر شده است.
اعضای هیأت باستان شناسی «مسافر چشمه علی» از راست به چپ: بهنام قنبری- اشکان پوریان اولی- حامد ذیفر- بابک کوفکر- محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار- فرشید مصدقی امین- مهسا وهابی
میتوان حدس زد در همه این سالها، در خلال ساخت و سازها، آثار زیادی رخ نشان داده که صدایش را درنیاوردهاند و از ترس معوق ماندن کار به اداره میراث فرهنگی خبر ندادهاند. مثلا چند سال پیش در خیابان مولوی، یک مجتمع تجاری و یک پارکینگ بزرگ ساخته شد که برای احداث آن، شاید نزدیک به ۱۰ متر گودبرداری کردند اما به رغم پیدا شدن سنگ قبرها و استخوانها و تکه سفالهای بیشمار کار را ادامه دادند و صدایی هم از کسی درنیامد. اکنون در چند متری همان محل، در عمق دو متری، آثار فراوانی از دوران متأخر اسلامی (صفویه به بعد) کشف میشود و در عمق چهار متری به آثار ۷۰۰۰ ساله برمیخوریم.
حالا اگر این یکی را نتوانستهاند پنهان کنند، باید به حساب اقبال بلند تهران و دوستداران میراث فرهنگیاش گذاشت؛ زیرا میبایست برای حفاری در این ناحیه که جزئی از بافت تاریخی تهران است، اجازه مخصوص میگرفتند که نگرفتند؛ و میبایست وقتی به استخوان و تکه سفال و سنگ قبر رسیدند، به میراث فرهنگی خبر میدادند که ندادند. و بعد در این بلبشو، یک دانشجوی باستانشناسی برای کاری بسیار دورتر از آنچه در توان و تخصص اوست، از آن حوالی رد میشود و شش دانگ حواسش را به آنچه در اطرافش میگذرد، جمع میکند و مابقی قضایا که داستانش موضوع گزارش ویدئویی این صفحه است.
با آرزوی کامروایی بیشتر
پاینده باشید.
1. نیروی گارد محافظی که ازهیچ کس وهیچ چیزی نترسد و تامین باشد.
2. مردم آگاه وشکم سیر باشند. مردم دراثر گرسنگی اشیاء باستانی را می دزدند.
شنیده ایم که مسئولین رده بالا هم علاقه خاصی به باستانشناسی دارند؟ امیدوارم واقعیت داشته باشد...وشایعات درست نباشد که آن هاهم برای طلا واشیاء قیمتی جذب حفاری شده باشند. ازهر باستانشناس متعهدی که بپرسی علت این همه غارت تخریب آثار باستانی چیه.