خالکوبی که در گذشته به آن کبودزنی میگفتهاند و این روزها تاتو (و بعضی کلمه فرنگی تتو و تتو کشیدن) را برایش بکار میبرند پیشینهای دراز دارد. کشیدن نقش بر بدن گویا نخست برای تزیین بوده آن هم در زمانی که هنوز انسانها لباس نمیپوشیدهاند.
اجساد مومیایی شده نشان میدهد که خالکوبی در مصر باستان هم رواج داشته است. در ایران به باور باستانشناسان، به دوره هخامنشی بازمیگردد. اما چرا خالکوبی؟ برای بعضی خالکوبی جنبه دینی داشته و جزو شعایر و آیینهای مذهبیشان بوده است. در یونان باستان امتیازات طبقاتی را با خال نشان میدادهاند و خالکوبی بردهها و اسیران زن یا مرد برای مشخص کردن صاحبان آنها بوده و در برخی از جوامع افریقایی هنوز نشان وفاداری یا وابستگی قبیلهای است. کوبیدن خال و یا گذاشتن خال مصنوعی برای آرایش در جوامع سنتی بویژه در میان زنان رواج داشته و هنوزهم در کشوری مانند هند بسیار رواج دارد. در ژاپن پس از ممنوعیت طولانی این رسم در قرن ۱۹ دوباره رواج یافت و در جنگ جهانی اول این کار در میان سربازان و ملوانان انگلیسی رسم شد و بعد به ملاحان و ملوانان دیگر رسید و در دهه گذشته در غرب به صورتی گسترده شایع شد.
در متون فارسی قدیم کبودزن به معنی خالکوب بوده و برای خود شغلی محسوب میشده و اشارههای بسیاری به آن هست. نگاه به خالکوبی در دورههای مختلف در جامعه ایران متفاوت بوده. گاه آن را امری پسندیده و گاه ناپسند و مکروه و ویژه بزهکاران و مجرمان تلقی میکردند. اما به نظر میرسد هیچ گاه ممنوعیتی قانونی نداشته است. البته خالکوبی برای قشرهای خاص بوده مثل پهلوانها، کلاه مخملیها و جاهلها بیشتر برای نشان دادن قدرت یا وفاداری. برای برخی اقشار اما خالکوبی، که با درد بسیار همراه بود، نشانه شجاعت و جسوری و تحمل درد هم بود.
تاتو و خالکوبی در جوامع امروزی معنای گذشتهاش را از دست داده و به گفته طرفدارانش "آذین تن" محسوب میشود و نقش بر روی پوست فرد برای "دیگر بودن" است که به او شخصیتی متفاوت و اعتماد به نفس میدهد. برای برخی هم آمادگی برای بازشدن بخت و اقبال هم میتواند باشد.
ابزار خالکوبی نیز در حال عوض شدن است. اگر در گذشته از خار تا استخوان و سنگ و آهن داغ تا سوزن و سوزن لحافدوزی برای خالکوبی استفاده میکرده اند٬ امروزه اما فن خالکوبی رو به گسترش است و کسانی که از آنها به "صنعتگران خالکوب" تعبیر میشود با ابزارهای نو و تکنولوژی جدید و ایدههایی تازه روز بر پوست مشتریانشان هنرنمایی میکنند.
خال یا نقش یا داغ روی پوست نیز مثل گذشته نیست. دوستداران خال، انتخاب و کوبیدن نقشهایی مثل شاپرک، دلفین، پرنده، مار یا نقوش تخیلی را در پیوند و ارتباط مستقیم با "ذهنیت افراد" و "حس زیباییشناسی" آنها میدانند. البته نقش و طرحهای انتخابی نه تنها با ذهنیت، بلکه با توانایی مالی افراد در ارتباط است.
عدهای معتقدند "تاتو فرد را خاص میکند و هرکسی باید یک طرح برای خود و منحصر به خودش داشته باشد. ولی "گاهی افراد فقط دوست دارند خالی بر بدن داشته باشند، حالا هرچه که باشد. بهر حال "خال چه بزرگ باشد چه کوچک، چه ظریف باشد، چه پرنقش و نگار، چه سیاه و سفید باشد و چه رنگی، بهتر است در جایی قرار بگیرد که کمتر دیده میشود چرا که خال ابدی است و ممکن است باعث خستگی و پشیمانی صاحبش شود که در این صورت از بین بردنش ساده نیست."
در ایران بعد از سالها استفاده از نقش٬ روش و شیوههای غربی٬ کسانی که به حرفه خالکوبی مشغولند میگویند به دنبال بومی کردن طرحها و اشکال آن هستند و میخواهند با تلفیق عناصر فرهنگ ایرانی مانند مینیاتور و گل و مرغ و ترکیب آن با خط نستعلیق سبکی را به نام ایران به ثبت برساند و بتوانند هنر خود را در فستیوالهای جهانی به تماشا بگذارند. آرزویی که به نظر میرسد تا جامهعمل پوشیدن آن هنوز فاصله زیادی وجود دارد.
اگر چه فن خالکوبی به سبک و با ابزار و تکنیک مرسوم در کشورهای غربی در ایران هم رایج شده، اما دستاندرکاران میگویند هیچگونه آموزشی برای انجام این کار ندیدهاند و هرآنچه در چنته دارند از طریق اینترنت و نوارهای ویدیویی کسب کردهاند. از همینرو کسانی که میخواهند روی پوستشان خال یا تاتو کوبیده شود یا نقش کشیده شود٬ باید در انتخاب خالکوب دقت کنند تا مایه سرایت امراض خونی به خود نشوند. شاید از همین رو خیلیها به نقشها و تاتوهای موقت مثل عکسبرگردان روی میآورند که پاکشدنی است. چون پاک کردن تاتو که بر پوست نقش بسته باشد آسان نیست و چنان که گفته اند پشیمانی هم سودی ندارد.