گرافیک به شرط چاقو
عليرضا يزدانى*
كتاب سال گرافيک ايران، شايد به دليل اين كه از سوى يك ناشر خصوصى چاپ و منتشر شده است، مىرود كه به يكى از پرحاشيه ترين و بحث انگيزترين كتاب هاى سال ۸۷ تبديل شود و گونه اى صف آرايى فكرى در ميان طراحان گرافيک و صاحب نظران اين حوزه ايجاد نمايد.
اما آنچه اين كتاب را تبديل به كتابى پر گفت و گو كرده است ايده اى بوده كه در ارتباط با نحوه ارائه آن و بخش تبليغاتى كتاب مطرح شده و در همان گام هاى اول بر روى كتاب سال، پرتو افكنده است.
اين ايده كه در قالب كتابى تحت عنوان " به شرط چاقو" شكل گرفته است، زمانى به طور جدى تبديل به مسئله اى پر حاشيه شده است كه ابراهيم حقيقى به عنوان عضو شوراى هنرى كتاب سال در برابر آن موضعگيرى كرده و طى نامه اى به ناشر (محمود رضا بهمن پور)، دلايل مخالفت خود را با گرفتن عكس در كنار هندوانه تشريح نموده است.
در كتاب " به شرط چاقو"، "شئ" و معنا و ارزشى كه هر شيئ در هم آميزى اش با محيط خود به دست مى آورد، محور گفت و گوى ناشر و ابراهيم حقيقى را تشكيل مى دهد. حقيقى نه تنها طرح هندوانه را تهديدى براى كاسته شدن از ارزش كتاب سال گرافيک نمىداند بلكه مىگويد: "ظرفيت بصرى و معنايى در خورى براى موضوع گرافيک دارد ."
اما طرح تقابل حقيقى در برابر ايده ى هندوانه از اينجا نشأت مىگيرد كه وى معتقد است زمانى معناى درخورى از ايدهى هندوانه حاصل مىشود كه هم آميزى آن با ديگر اشياء درست اتفاق افتد.
از اينجا به بعد است كه حقيقى راه خودش را از بهمن پور (ناشر) وسيامك فيلى زاده (طراح) جدا مىكند و با تكيه بر پيشداورى نسبت به امرى كه هنوز اتفاق نيفتاده است، عقيده ى خود را اينگونه ابراز مىكند:" هندوانه كه داراى اين همه بار معنايى است با عكاسى در كنار انسان تا حد فقط يك خوراكى تنزل مى يابد و فقط تبديل به هندوانه مىشود، كه به كار خوردن مىآيد."
حقيقى سپس مىافزايد: " اما قصد از به كار بردن نشان هاى تصويرى براى تبديل كردن به رمزگان فرهنگى در نوع ساختن و پرداختن آنها فراخور انديشه است نه شكم."
آنچه حقيقى در نوشته هايش آورده ، بيانگر اين است كه وى اساسا اين نوع رفتارها را ساده انگارانه و سطحى مى داند و ريشه هاى آن را در زخم و درد پنهان و ناگفته اى جست وجو مى كند كه گريبانگير نسل امروز شده است، و ناشر را متهم مى كند كه براى معيشت و كسب و كار بهتر است كه تن به چنين رفتارهايى مى دهد و آن را دامن مى زند .
اما آنچه مسلم است كتاب و نوع رفتارى كه در آن روى داده است را مى توان از زواياى ديگرى نيز مورد نقد و بررسى قرار داد. مى توان فرصت هايى را كه اين كتاب براى تفكر و تأمل طراحان گرافيک فراهم ساخته است به عنوان نكته اى مثبت ارزيابى كرد، چرا كه در آن تجربه اى جديد (حداقل در ايران) صورت گرفته است و گنجينه تصويرى اين حوزه را غنى تر و الهام بخش تر نموده است.
كتاب" به شرط چاقو " را بايد همچون فرصتى نگريست كه در اختيار طراحان گرافيک گذاشته شده و كيفيتى را كه به بار آمده هم بايد به حد توانايى و خلاقيت آنان ارتباط داد و نه چيز ديگر.
در اين مجموعه عكس ها شاهد هستيم كه هر هنرمندى در مواجهه با هندوانه رفتار خاص خود را داشته است. اين رفتارها را قطعا مى توان از زواياى مختلفى مورد تجزيه و تحليل قرار داد، اما آنچه در ارتباط با بخش حرفه اى حوزه گرافيک مى توان مطرح كرد اين است كه با توجه به حضور پررنگ عكس در گرافيک معاصر كاربرد اين گونه خلاقيت هاى تصويرى را در طراحى گرافيك می توان به خوبى تصور نمود.
مثلا عكسى كه سيامك فيلى زاده در خيابان انداخته است به گونهاى اشاره به گرافيک خيابانى دارد كه در آن يك فرد غير متخصص در امر گرافيک چگونه موفق مىشود هر رهگذرى را در خيابانهاى شلوغ و پر ازدحام متوجه وانتى پر از هندوانه كند كه در فاصله اى دورتر ايستاده است.
در حالى كه بسيارى از طراحان گرافيک قادر نيستند بر روى يك صفحه سفيد و از فاصلهاى نزديك، توجه بيننده را به پيام اصلى اثر خود جلب نمايند.
عكس ديگرى كه مى تواند بيانگر يك ديدگاه خاصى باشد متعلق به قباد شيوا ست. در اين عكس ملاحظه مىكنيم كه اين هنرمند چگونه از برش هندوانه المانى تصويرى براى استقرار خود در جايگاهى خيالى پديد آورده است.
در عكسى كه ترانه صاحب با هندوانه انداخته است مىتوان ايده جالبى را جستجو كرد كه در آن يك كار سخت و سنگين، به امرى سهل و آسان تبديل شده است و نگاه مردانه به اين ايده را هم مىتوانيم در عكسى كه حسين فيلى زاده انداخته است مشاهده كنيم.
در عكس هاى امرالله فرهادى و ساعد مشكى شاهد تصاويرى تداعى گر هستيم كه با ديدن آنها ذهن بيننده مستقيما به هدف مورد نظر آنان يعنى توانايى و خارقالعاده بودن سوق پيدا مىكند.
*عليرضا يزدانى كارشناس هنرى و دبير نشريه انجمن طراحان گرافيک است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
من یک گرافیست هستم که در ایران زندگی نمیکنم. خیلی خوب بود اگه مینوشتید منظورتون کدوم عکسها هستند برای اینکه من این اسامی رو نمیشناسم ولی خیلی دلم میخواست که بدونم نظراتی که در پایان نوشتید مربوط به کدوم عکسها است. مرسی
غافل از انکه موفقیت وتوسعه هنردر قرن بیستم وابسته به نگاه جستجوگر وتجربه گرا کسانی بود که قواعد را تغییر دادند.
خیلی جالب بود وبا دیدن عکسها انرژی گرفتم
واقعا گاهی یه سری چیزا دور ورمونه که بهشون فکر نمی کنیم
ولی همون چیزا کارای خیلی زیبایی رو خلق خواهد کرد.
با تشکر