سازهای ضربی و کوبهای به همراه نیلبک از جمله سازهای شناخته شده نوزخوانان هستند. پس از اسلام مدح پیشوایان دین هم به اشعار نوروزخوانان اضافه شد که هنوز هم در مازندران و گیلان و به خصوص خراسان شمالی، مدح ائمه شیعه در نوروزخوانیها شنیده میشود.
نوروزخوانی از نظر جملهبندی آوازی هم، ویژگیهایی دارد مانند جملههای کوتاه با عبارتهای ساده و ملودیهای ضربی کوتاه. دعوت به شادی، کنار هم بودن و استفاده از هفت سین سفره عید نوروز، عباراتی است که به صورت جملات کوتاه مدام در اشعار خودساخته و یا کهن مانده نوروزخوانان شنیده میشود.
کار اصلی نورزخوانان نوید بهار، مدح پروردگار و صاحبان خانههایی است که به درشان میکوبند یا از مقابلشان رد میشوند و با دعای خیر و آرزوی سلامتی خواهان کمک مالی از آنان میشوند.
نوروزخوانان معمولا به صورت گروهی، حدو ۳ یا ۴ نفر، به اجرای موسیقی میپردازند. بیات، شور، دشتی، چهارگاه و سهگاه از جمله سبکهای آوازی است که در کلام نوروزخوانان شنیده میشود.
در کنار نوروزخوانی، "کارآواها" هم نقش مهمی در ایام مانده نوروز ایفا میکردند. کارآواها که هنوز هم بخشی از آنها باقی مانده، اشعاری آوازی هستند که کسبه برای فروش جنس خود آنها را میخواندند. این آوازها کاملا خودجوش و بدون تمرین آوازی، ناخواسته در ردیف دستگاهی ایران اجرا میشده است.
سیب، سمنو، سبزی، سیر و ... موضوعات شعر کسبه است که برای فروش جنس خود، با بازارگرمی میخواندند. جالب آنکه برخی از کلمات این کارآواها، شامل توصیههای پزشکی در مورد جنسی است که میفروشند. مثلا خوردن ترب که برای کلیه خوب است. البته توصیههای پزشکی لزوما تائید شده نیست. اما بسیار از آنها در اذهان میمانند، مانند این کارآوا در باره خیار سبز: گل به سر داره خیار٬ کاکل به سر داره خیار.
کارآواها در تهران، پیش از ایام عید بیشتر با لحن محلی تهران خوانده میشد؛ آنچه بعدها نام بیات تهران بر خود گذاشت. یکی از اساتید موسیقی که سهم بسیاری در گردآوری کارآواهای تهران داشته، "اسماعیلخان مهرتاش" است. گفته میشود، آواز سبزی فروشی، سرپل تجریش در منصوری چهارگاه، هوش از استاد میبرد و ایده گردآوری این کارآواها را چونان جرقهای در ذهن او روشن میکند.
اما داستان به همینجا ختم نمیشود و استاد مهرتاش، این آوازها را به روی صحنه میبرد. در آن زمان تعویض دکور صحنه، طولانی بود و گاهی حوصله تماشاچیان سر میرفت. مهرتاش تصمیم میگیرد که با استفاده از آوازهای کوچه باغی و کوچه بازاری تهران، سر تماشاچیان را گرم کند. این ایده جواب میدهد و تماشاچیان هم نه تنها لذت میبرند که برخی از ساختههای مهرتاش را از بر میشوند.
این ایده گسترش پیدا میکند در نهایت به عنوان یک برنامه یکساعته در تلویزیون ساخته میشود و مورد استقبال قرار میگیرد.
محمد منتشری، آوازخوان سنتی ایران و یکی از شاگردان اسماعیل مهرتاش با ایده زنده کردن گنجینه آوازهای تهران، بخشی از این کارآواها را در سه آلبوم، "هفت سین به روایت تهران"، "چهارشنبه سوری و "چند بهاریه" اجرا کرده است. این آوازها بیانگر حال و هوای بازار و کسب و کار در روزهای قبل از نوروز است که شنیدن آنها خالی از لطف نیست.