۱۸ نوامبر ۲۰۱۰ - ۲۷ آبان ۱۳۸۹
داریوش رجبیان
در مورد خاستگاه فلامنکو بحثی نیست: جنوب اسپانیا. اما در بارۀ ریشه عنصرهایی که به هم آمیختهاند تا این موسیقی پرشور و نشاط را پدید آورند، دامنۀ بحث بس گسترده است. عدهای آن را به طایفۀ "خیتانو" یا کولیهای اسپانیا نسبت میدهند و شماری هم ریشههای فلامنکو را در بیزانس جستجو میکنند یا در دوران سلطۀ مسلمانها بر اندلس مییابند. اما همۀ صاحبنطران در یک مورد اتفاق نظر دارند که فلامنکو ترکیبی است از عنصرهای موسیقایی گوناگون که طی صد ها سال با هم جوش خورده و گونۀ واحدی از موسیقی را پدید آوردهاست.
رویا بهرامی، موسیقیدان ایرانی مقیم آمریکا هم تعداد این عنصرها را برمیشمارد و میگوید، فلامنکو آمیزهای است از فرهنگهای مختلف هندی و عربی و یهودی و آفریقایی و آمریکای لاتین و... ایرانی. بهرامی بارها در نشستهای مربوطه در بارۀ "حضور عناصر موسیقی ایران باستان در موسیقی اندلسیه" سخنرانیها داشتهاست و گذشته از پژوهشهایی که در این راستا انجام داده، بهطور کاربردی هم در اثبات دیدگاهش کوشیدهاست. وی از شش سال پیش بدین سو شغل مهندسی برق را کنار گذاشته و جدأ مشغول ایجاد گونهای تازه از موسیقی است که عنصرهایی از فلامنکو، موسیقی اصیل ایرانی، جاز و موسیقی آمریکای لاتین را دربر دارد.
رویا بهرامی سال ۱۹۷۷ به آمریکا کوچ کرد و برای بیست سال مهندس برق بود، تا زمانی که عشق دورۀ نوجوانیاش به موسیقی بر هر خواستۀ دیگرش چیره شد و از سال ۲۰۰۴ به بعد او خود را وقف موسیقی کرد. میگوید، فرهنگ چندگانۀ او که لایههای ایرانی، آمریکایی و اسپانیایی را دربر دارد، خود به خود او را به سوی موسیقی تلفیقی سوق داد. تا به خود آمد، دید که موسیقیای میسازد، برگرفته از همۀ فرهنگهایی که به آنها دلبستگی دارد. در این درآمیزی موسیقایی، نواهای موزون ایرانی با ضربهای برانگیزندۀ فلامنکو برجستهتر بود.
میگوید:"احساسی که میخواهم در آهنگهایم بیان کنم، بهطور طبیعی یک موسیقی ترکیبی به وجود میآورد، از این فرهنگهایی که در من ترکیب شده. علاقهام به موسیقی تلفیقی از اینجاست".
وی میافزاید: "این نوع موسیقی ما را به پرچمداران صلح جهانی تبدیل کردهاست؛ یعنی با این موسیقی تلفیقی میشود پلی زد میان فرهنگهایی که حتا شاید دیگر از همدیگر بترسند. با این آهنگها میشود ورای کلام، یک گفتگوی زیبای معنوی به وجود آورد، تا مردم از طریق این زبان مشترک به همدیگر احساس نزدیکی بیشتر کنند."
آغاز کار حرفهای رویا بهرامی در زمینۀ موسیقی به سال ۱۹۹۹ برمیگردد که نخستین آلبومش به نام "پروب" وارد بازار شد. در آن آلبوم هنوز از ابتکارات بهرامی خبری نبود و او فقط سنتور مینواخت، به سبک و سیاق معمول؛ داشت تواناییاش در زمینۀ موسیقی را میآزمود. آزمایش، نتیجههای خوبی داد و کشش بهرامی به عرصۀ موسیقی بیشتر شد. آنجا بود که او بهطور تمام و کمال به موسیقی رو آورد و در ماه اوت ۲۰۰۷ آلبوم "رویا" را درآورد که در آن آواز هم خوانده بود.
تازهترین آلبوم رویا بهرامی با نام "هم هستم و هم نیستم" روز پنجم نوامبر منتشر شد که نمایانگر تکامل تجربههای بهرامی در راستای همامیزی موسیقیهای مختلف است. در همۀ این آهنگها سنتور رویا بهرامی، در کنار دیگر سازهای ایرانی و غربی و لاتین، حضور پررنگتری دارد. اشعار این آلبوم متعلق به مولوی، حافظ شیرازی، سهراب سپهری، فریدون مشیری و خود رویا بهرامی است.
در گزارش مصور این صفحه رویا بهرامی از پیشینه و تجربیاتش در زمینۀ همامیزی موسیقی ایرانی و فلامنکو میگوید.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب
lotfan dige flamenco ro be gand nakeshid. ba tashakkor
دوست گرامی موسيقی ايرانی سالهاست به گند كشيده شده! و محصول همان اصرار و سماجت در مانايی و ايستايی سبک دور حوضی در عهد قجری با طعم چای و قليون و گاهی شيره و ترياک هست كه متأسفانه علاقمندان متعصب و افراطی باعثش شدند. چه مرزهای ذهنی كه برای آواها و نواهای زيبای بشری متصور شده ايم. از اين حصار خود دچار بيرون بياييد. و هوای تازه تنفس كنيد...
آلبوم جدید من "هم هستم و هم نیستم" در واقع ترکیبیست از موسیقی ایرانی، گاه سنتی، گاه مردمی/پاپ با انواع موسیقی فلامنکو و آمریکای لاتین و جاز. در این آلبوم آهنگها هر کدام تلفیق متفاوتی را عرضه میکنند و این به دلیل این هست که من از فرمول خاصی استفاده نمیکنم و هر آهنگی الهام و تولّد خاص خودش را دارد. برای هر سلیقه احترام قائل هستم. چون به هر حال موسیقی مثل همه هنرهای دیگر سلیقهای هست و من هیچ نیازی به دفاع از کاری که ساختم ندارم ولی لازم دانستم کمی توضیح بدهم و برای روشن کردن این مجموعه یک نمونه از هر آهنگ این آلبوم را امروز روی سایتم گذاشتم. خوشحال میشوم بشنوید چون گمان میکنم کار تلفیقی من روشن تر شود. البته تو این نمونه که جديدآنلاين ارائه کرده است، شما شاهد سه نمونه از کار من هستید، که در قطعهٔ اول به نام غریبه بیشتر تم آهنگ بلرو و باسا نوا هست و کمی موسیقی ایرانی و فلامنکو، حال آنکه در نمونۀ بعدی که آهنگ مهتاب رو هست، تم بیشتر ایرانی-فلامنکو با دخالتی از موسیقی لاتین و جاز همراه میشود و نهایتاً در آهنگ هم هستم و هم نیستم که سومین و آخرین نمونۀ آهنگ در این فایل صوتی هست، یک تلفیق بسیار کامل از تمام گنجینۀ موسیقی که در من هست، به وجود آمده و الهام این قطعه بسیار معنوی بوده و بسیاری از متیفها در حالت بین خواب و بیداری برایم پیش آمده است. به هر حال نکتۀ مهم اینجاست که به نظر من در عالم هنر هیچ مرزی وجود ندارد و تمامی انواع موسیقی جای خود را دارند و هیچ یک جایگزین دیگری نمیشود. این مجموعه همچون کارهای قبلیام از نهاد من، که آدمی چندفرهنگی هستم، برآمده و بازتاب زندگی من هست.. با عشق، رویا
www dot royab dot com
ضمن تشکر و قدردانی از زحمات خانم بهرامی عزیز چند نکته به ذهنم اومد که بگم.
اولا در مورد اسم تلفیقی گذاشتن روی این کار بر چه اساسی بوده؟ تلفیق سازی یا تلفیق ملودی یا تلفیق کلام ایرانی؟
من به هیچ وجه آثار اثرجدی از موسیقی ایرانی و فلامنکو رو در این تیکه قطعه نشنیدم.
موسیقی فلامنکو از ارکان مهمی مثل کمپاس بهره میبره و یکی از قوانین این موسیقیه که باید حتما رعایتش کرد.میتونستند از فلوت که جایگاه بهتری در موسیقی فلامنکو داره استفاده کنن نه ساکسیفون و کلارینت و ... .
سازبندی معتبری از لحاظ سازهای ایرانی نداشتند.با یه سنتور چه چیز موسیقی ایرانی رو خواستند برسونن؟
گفتم باید منظورشونو از موسیقی تلفیقی میرسوندند. من هیچ جا نظر ایشون رو به قطع ندیدم.مگر یک مورد که به نزدیک بودن آواز ایرانی و فلامنکو اشاره کردن که چیزی رودر این کار نتونستم ببینم.
و اما مهمترین مهمترین نکته در مورد گردش ملودی و حفظ فواصل دو موسیقی هست. در این کاری که شنیدیم گردش ملودی کاملأ با موسیقی فلامنکو و غالب بود. در موسیقی ایرانی این کار در چه دستگاهی بود؟ در کدام فواصل؟ کدام گوشه؟ یا حد اقل حس و حال و خواستگاه کدام دستگاه مد نظر بود؟
کلام آخر بهترین عنوان برای این کار تلفیق موسیقی پاپ ایرانی با فلامنکو بود که به مراتب بهتر این کارو آقای شهاب طلوعی (که ایشون هم همین ایرادات رو داشتند و به اشتباه تلفیق سنتی با فلامنکو رو مثل ایشون رو کارهاشون گذاشتند) انجام داده.
به جز جمله اول نظرتون تمامی صحبت های شما نشان دهنده فکر و احساس و برداشت شماست از موسيقی اصيل ايرانی و کاملا هم قابل احترام. اما در مورد جمله اول چطور می تونيد با اين قطعيت نظر بديد؟ آيا مطالعه موسيقايی و تجربه در اين زمينه داريد؟ و اگر اينطور هست لطفا مستدل صحبت بفرماييد.
دوست دارم اين رو هم اضافه کنم که بنده درست به مانند شما به موسيقی اصيل بسيار علاقه مندم.
ارادتمند.