جدیدآنلاین: ویس و رامین از معدود داستانهای عاشقانۀ ایران پیش از اسلام است که توسط فخرالدین اسعد گرگانی، شاعر سدۀ پنجم هجری، به نظم درآمده و به روزگار ما راه یافتهاست. موضوع داستان و نحوۀ نگرش و نگارش شاعر باعث شد که برای مدتی دراز این اثر، کمنام و گاه ناشناخته شود. ماریا صبای مقدم، پژوهشگر ایرانی مقیم کانادا، که منظومۀ ویس و رامین را به نثر درآورده، مطلب زیر را برای جدیدآنلاین فرستادهاست.
کمتر کتاب یا داستانی در زبان فارسی مانند "ویس و رامین" مورد داوری های دوگانه و گاه متناقض قرار گرفتهاست.
حکیم نظامی، که به عقیدۀ بسیاری از صاحبنظران "خسرو و شیرین" خود را به پیروی از "ویس و رامین" نوشته، ویس را از زبان شخصیتهای منظومۀ خود، بدنام میخواند و محیلانه مردم را از خواندن "ویس و رامین" باز میدارد. عبید زاکانی به زبان طنز بانوان را از خواندن "ویس و رامین" برحذر میدارد و وحید دستگردی "ویس و رامین" را دشمن ناموس مردم ایران مینامد.
از آن سو، هرمان اته، پژوهشگر برجستۀ آلمانی و الیور واردرپ، محقق صاحبنام انگلیسی، از تأثیر منظومۀ "ویس و رامین" در تحول سبک رومانتیسم در اروپا یاد میکنند. بسیاری از پژوهشگران ادبی، ایرانی و غیر ایرانی، همچون مینورسکی، موریسون، دیویس، محجوب، مینوی، روشن و ندوشن در باره این داستان تحقیق کردهاند. مدت کوتاهی پس از سروده شدن، این داستان به زبان گرجی برگردانده شد و پس از آن نیز "ویس و رامین" به دفعات به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ترکی ترجمه شدهاست.
"ویس و رامین" چیست و چهگونه است که در غرب آن را شاهکار میخوانند و در ایران برخی به عنوان دشمن اخلاق و ناموس از آن یاد میکنند؟
"ویس و رامین" از معدود آثار ادبی ایران پیش از اسلام است که نزدیک به هزار سال پیش توسط فخرالدین اسعد گرگانی گردآوری و به نظم درآورده شد. این مثنوی از لحاظ قدمت سومین مثنوی موجود (هزار بیت دقیقی و شاهنامه فردوسی اولین و دومین هستند که هر دو جنبۀ حماسی دارند) و نخستین منظومۀ عشقی بهجایمانده از آثار قدیمی ایران است. این داستان به زمان اشکانیان، یعنی نزدیک به دو هزار سال پیش برمیگردد و اطلاعات ارزشمندی از اعتقادات، رسوم و آداب و احوال مردم آن دوران به دست میدهد.
از زندگی گرگانی اطلاع زیادی در دست نیست، جز این که پس از ۴۴۶ قمری در گرگان به دنیا آمد، در جوانی به اصفهان رفت و ابوالفتح مظفر بن محمد، حاکم اصفهان از جانب طغرل، از او خواست که ویس و رامین را به نظم درآورد و وی آن را پذیرفت. او زبان پهلوی را می دانست و با دانشهای زمان خویش از جمله زبان و ادب عرب آشنا بود. اما از اینکه پس از اقامت در اصفهان (حدود یک سال که در طی آن منظومه را سرود) چه کرد، کجا رفت و چه وقت رخت از جهان بر بست، اطلاعی در دست نیست. به نظر میآید که در زمان سرودن ویس و رامین بیش از چهل سال نداشته و پیش از سرودن این داستان، عشق ناکامی را تجربه کردهاست.
افسانهای از زبان عطار در بارۀ زندگی فخرالدین گرگانی آمده که حاکی از آن که فخرالدین معشوقی داشته و پس از رنج بسیار، شبی به وصال معشوق میرسد. شاعر گرد بالین معشوق شمعها میافروزد، اما از بخت بد، ناگهان شمعی میافتد و خانه آتش میگیرد و معشوق وی در آن آتش میسوزد. از این پس، همه عمر شاعر در سوز و گداز این عشق ناکام گذشتهاست.
اگر چه درستی این داستان جای تأمل دارد، اما توانایی گرگانی در به تصویر در آوردن دگرگونیها و کشمکشهای درونی عاشق و معشوق و کیفیتهای روانی آنان در خطوطی ساده، اما محکم و بیتزلزل به گونهای است که گویی با حالات قهرمانان خود آشنا و یگانه است واز جزئیات باطنی آنان آگاهی کامل دارد و این تصور را ایجاد میکند که سوز عاشقی در سخن او راه یافته و کلامش را چنین زنده و جاندار کرده، چرا که سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
موضوع ویس و رامین، عشق خاکی، جسمانی و طبیعی بین دو موجود زمینی برابر است. نه معشوق سر بر افلاک دارد و نه عاشق در زیر پای معشوق به سر میبرد: دو انسان برابر که آگاهانه و با اختیار با نیروی عشق به هم پیوند یافتهاند. تار و پود داستان با گوشت و خون انسانها به هم بافته شده. قهرمانان داستان موجودات اساطیری خارج از تصور نیستند و عاشقِ یک تصویر یا خواب یا توصیف شخص سوم از کسی نمیشوند، بلکه به معشوقی زنده و حاضر در مقابل خود دل میبازند.
در زمان گرگانی عرفان اسلامی هنوز به ادبیات فارسی راه نیافته بود و از قرن پنجم است که رفته رفته انسان سرخورده از دنیای بیرون، به دنیای درون پناه میبرد و عشق از جایگاه خاکی خود دور میشود، رنگ الهی و آسمانی میگیرد و معشوق سر به افلاک میزند. شخصیتهای منظومۀ "ویس و رامین" در جستجوی قلمرو ِ دیگری فراتر از زندگی خاکی نیستند و ازین رو بخشهای زیادی از منظومه به توصیف مجالس خوشگذرانی و میگساری و وصف حال عاشقان در حال خوشی و کامیابی اختصاص یافتهاست.
از نکات درخور توجه این منظومه، نقش بسیار برجستۀ زن در این داستان است. ویس، زنی جوان در بند زناشویی ناخواسته و ناکام، به نحوی محور و مرکز داستان است و تمامی شخصیتهای داستان در پرتو او رنگ میگیرند.
"ویس و رامین" تقریبأ تنها اثر به جا مانده از گرگانی است (بجز این فقط ۱۵ بیت شعر منسوب به او باقی مانده) که در زمان خود بسیار مورد پسند مردم بوده و آن را یک اثر حکیمانه میدانستند. سندی از سال ۱۲۱۷ میلادی در دست است که در آن یک ایرانی در سفر با کشتی از بندر زیتون (چیتون در چین)، به یادگار دو بیت از "ویس و رامین" و دو بیت از شاهنامۀ فردوسی برای راهب ژاپنی همسفر خود بر کاغذ ژاپنی آن عهد نوشتهاست. روایت و ضبط این ابیات از مسافری ایرانی نزدیک به هشتصد سال پیش در سرزمینی دوردست نشاندهندۀ رواج و محبوبیت "ویس و رامین" در آن زمان است. تا آن جا که ایرانیان برخی از ابیات آن را از بر داشته و نقل میکردهاند.
به نظر نمیرسد که در آن زمان کسی مسئلهای از نظر اخلاقی با این داستان داشته و انتقادات اخلاقی و تعارضات از حدود یک قرن پس از سروده شدن منظومه آغاز میشود. از آن زمان به تدریج منظومه کمنامتر شده و مورد طعن و لعن قرار گرفته و حتا کسی مثل عبید زاکانی که خود از لحاظ به کار بردن کلمات و اصطلاحات بیپرده در آثارش مشهور است، بانوان را از خواندن آن برحذر داشتهاست.
یکی از این دلایل کمنام شدن این منظومه، شاید صراحت بینظیر گرگانی در همدردی با دو دلداده باشد که در بند عشقی مخالف با هنجارهای زمان هستند؛ و یا توصیف بیپروای او از عشق و خواهش جان و تن، از نام و ننگ بریدن و سر در گرو قانونهای طبیعت و عشق گذاشتن که با قانونهای اجتماعی بسیاری از زمانها سازگار نبوده و نیست. این نگرش و موضوع چندین قرن پس از "ویس و رامین" در ادبیات غرب پدیدار میشود. در غرب هم نویسندگانی چون دی. اچ. لارنس نویسنده "معشوق بانو چاترلی" با خشم متعصبان و گاه تعقیب قانونی روبرو شدند.
در حال حاضر بسیاری ازین منظومه بیخبرند و طبعأ نمیتوانند در باره آن قضاوت کنند. هراس من از این بود که داستان و منظومه کاملأ به فراموشی سپرده شود و ما از خواندن یکی دیگر از آثار زیبا و باارزش ادبی خود برای همیشه محروم شویم. از این رو بر آن شدم تا خلاصهای از داستان را به نثر تهیه کنم تا در دسترس همگان باشد. به امید آن که مورد قبول واقع شود.
ویس و رامین
(بر اساس منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی)
نویسنده: ماریا صبای مقدم
ناشر: نغمۀ زندگی، تهران، ۱۳۸۸
بها: ۴۰۰۰۰ ریال
یک کاربر: در باره محتوای کتاب، علاوه بر مقدمه و تحلیل شخصیت های داستان و سخنی کوتاه در باره گرگانی، داستان نیز به نثر ارایه شده است.
آذردخت: لطفا با ناشر تماس بگیرید، ایشان اطلاع دارند.
با تشکر از جدید آنلاین برای همکاری در معرفی کتاب.
هرمان اته
va sepas az inke be fekr o andisheye asare geramie Irane aziz hastid
از اینکه در زمینۀ فرهنگ ایران اینچنین زحمت می کشی واقعأ جای تقدیر دارد. اگر کتابت در ایران در دسترس باشد، حتمأ آن را تهیه خواهم کرد.سربلند باشی
بسیار بسیار سپاس از این تلاش تو که کمک بزرگی به حفظ گنجینه های ادبی ایران است. آیا امکان تهیه این کتاب در تورنتو هم فراهم است؟ موفق باشی