شوکا صحرائى
پری رخ شاه یلانی ( پری زنگنه)، هنرمند کاشانی تبار تحصیلات مقدماتی خود را در تهران گذراند و نخستین درس های آواز را نزد استاد نصرالله زرین پنجه در ردیف های آواز ایرانی فرا گرفت و سپس به هنرستان عالی موسیقی رفت و نزد خانم اولین باغچه بان به تحصیل اپرا پرداخت.
وى پس از این دوره برای تجربه اندوزی بیشتر و تکمیل آموخته های خود به کشورهای ایتالیا، آلمان و اتریش سفر کرد و کار پرورش صدایش را براى استفاده کامل از قابلیت هاى کم نظیر آن در اروپا دنبال کرد.
پری زنگنه در سال ۱۳۵۰ در یک حادثه رانندگی بینایی خود را از دست داد. این حادثه و تجربه نابینائى براى او انگیزه اى شد تا از یک سو دیگر نابینایان را به زندگى فعال دعوت کند و از سوى دیگر به همه نشان دهد نابینایی و اصولا هر گونه آسیب دیدگی عضوی مانع شکوفایی توانمندی های انسان و اوج گیری هنر او نمی تواند باشد.
به همین منظور پس از وقفه ای که زندگی خانوادگی در فعالیت های هنری اش انداخته بود، مصمم تر و جدی تر از قبل به عرصه موسیقى و سفرهای هنرجویانه بازگشت و کنسرت های متعددى برگزار کرد.
او در سفرهای پی در پی خود و برگزاری کنسرت در نقاط مختلف ایران و جهان دو هدف را دنبال می کرد، یکى آشنایی مردم هر دیار با موسیقی ایران و دیگرى ایجاد درآمد برای یاری دادن به مراکز فرهنگی روشندلان در هر منطقه.
به پاس همین خدمات نیکوکارانه ى خانم زنگنه در کنار فعالیت های فرهنگی و هنری اش بود که به او عنوان "سفیر بین المللی حسن نیت" داده شد.
به نظر پرى زنگنه، جهان امروز نیاز به مهر ورزیدن بیشتر برای ارتباط انسانی بهتر بین مردم دارد و موسیقی یکی از بهترین راه ها براى ایجاد این ارتباط است. به همین دلیل او نیز به اجرا و خلق آثاری پرداخته که در جهت تحقق این آرمان هستند.
از اجراهای برجسته پری زنگنه تکخوانى او در اجراى سمفونی شماره ۹ بتهوون توسط ارکستر سمفونی فورت لادِرديل ( Fort Lauderdale ) به رهبری لری سیگال ( Larry Segal) در فلوریدا است. همچنین بازسازی علمی ترانه های محلی و بومی ایران و اجراى آن به صورت کلاسیک از کارهای شاخص او به شمار می رود.
آخرین کتاب او" آن سوی تاریکی " نام دارد که به تازگی انتشارات کتابسرا منتشر کرده است. این کتاب نتیجه سال ها زندگی در نابینائى و در کنار نابینایان است که با بیان خاطره های زندگی شخصی و آموزه های علمی و تجربی، در پی روشن کردن گوشه های پنهان مسائل، مشکلات و راهکارهای زندگی این گروه اجتماعی گام بر مى دارد.
پری زنگنه در مورد نگارش این کتاب می نویسد:" آسان نبود بازگشت به روزهای آغازین نابینایی و فرو افتادن در میان گذشته ها، تنفس هوای متغیر زندگی و گم شدن در انبوه تصویرهای گمشده. دشوارتر از نگارش و پژوهش و ویرایش کتاب، بازخوانی تجربه های نادیده بود و تکرار روزهای ناخوانده."
"اما این راه را برگزیدم چرا که می خواستم آیندگانی که تاریکی را تجربه خواهند کرد، زندگی آسوده تر و هموارتری داشته باشند و بسیاری از مردم همان گونه که در بازگویی واژه ی "نابینایان" اشتباه می کنند، در عمل نیز نابینایان را "بینوایان" به شمار نیاورند. پس به سراغ کتابچه ی ذهنم رفتم و از اوراق خاک خورده ی آن تا برگ های امروزی را ورق زدم."
خانم زنگنه در حال حاضر برای معرفی کتاب "آن سوى تاریکى" به اروپا و آمریکاى شمالى سفر کرده است. وى کتاب دیگرى نيز با نام " من و آواز" در دست نگارش دارد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
محمد
از کمپوز این آهنگ بسیار خوشم آمد ، مرا گریه گرفته است ، و بار بار می شود که این آهنگ را می شنوم
عالی است ...
و فرصتی می بود که حرف دلش را هم بزند.
ماری