در نوشته های اروپايی که به تاريخ آجرسازی پرداخته اند، شيوه سنتی تهيه خشت و آجر را از تجربيات منقرض متعلق به تاريخ می دانند. در حالی که در بخش هايی از آسيا، از جمله در ايران، آجر را به همان سبک و سياق هزاران ساله هم می سازند: تکه های گل مربع و مستطيل که زير آفتاب خشکيده و سفت می شود، نه در کوره های آجرپزی مدرن. يکی از دلايل تداوم اين تجربه در آسيا می تواند جو و اقليم مساعد منطقه باشد.
نمونه هايی از آجرهای مشابه در ويرانه های پنج هزارساله امتداد رودهای دجله و فرات کشف شده است و احتمالا مردمان اين مناطق باستانی از نخستين توليدکنندگان و کاربران خشت و آجر بوده اند.
در بابل که چوب و سنگ اندکی داشت، خاک رس حاشيه رودها شايد تنها ماده مناسب برای ساختمان سازی به شمار می آمد. به نوشته کارشناسان اداره زمين شناسی کالج دانشگاهی لندن، ايرانيان و آشوری های باستان نخستين مردمانی بودند که با استفاده از تکه های آفتاب سوخته گل، ديوارهای ضخيم می ساختند و سطح آن را با آجر (خشت پخته) می پوشاندند.
پيوند تمدن و خشت را می توان در قرن هشتم پيش از ميلاد هم جستجو کرد و يافت. در آن دوره در حوالی رود دجله قبل از کشف آجر ساختمان ها را با خشت خام می ساخته اند. بدين گونه می توان ادعا کرد که يکی از زمينه های تماس بشر با تمدن هم از خشت و آجر است.
اما در قلمرو مصری ها و يونانی ها که به مقاديرِ وافرِ سنگ و مرمر دسترسی داشتند، از خشت و آجر کمتر استفاده شده است. با وجود اين، واژه "آجر" برگرفته از واژه يونانی "اخرا" است، به معنی رنگ آجری يا همان اخرای فارسی که در زبان های انگليسی و فرانسوی هم تلفظی مشابه دارد.
ديرتر رومی ها آجرهای فراوانی پختند و آجر را به يک ماده اساسی ساختمان سازی در اروپا تبديل کردند. اما آنها ترجيح می دادند آجر را با سنگ و مرمر پنهان کنند، در حالی که بيزانسی ها نحوه چيده شدن آجر را به خودی خود شيوه تزيين ساختمان می دانستند. آجرنما تا کنون از شيوه های آرايش ديوار ساختمان به شمار می آيد.
آجر همچنين به جای مصالح ساختمانی ديگری مانند چوپ استفاده می شد. به ويژه در پی آتش سوزی سال ١٦٦٦ در لندن بيشتر ساختمان های اين شهر با استفاده از آجر نوسازی شدند.
در آغاز سده نوزدهم ميلادی کارخانه های آجرسازی در اروپا آغاز به کار کردند و در نيمه دوم آن قرن در در اين سامان شيوه مکانيکی توليد آجر تقريبا به تمام جايگزين سبک سنتی آجرپزی شد.
اما در کشور هايی چون ايران، افغانستان، تاجيکستان، پاکستان، هند و بسياری ديگر از کشور های آسيايی در کنار روش های جديد روش هزاران ساله توليد خشت و آجر همچنان زنده است و مرد و زن در توليد آن سهم دارند.
با اين که کوره های آجرپزی سنتی در هيچ شهر خاصی متمرکز نيست، تراکم اين کوره ها در برخی از شهر ها که آب و خاک مساعد تری دارد، بيشتر مشاهده می شود. خاک رس و اقليم گرمسير اردکان و ميبد و يزد و کرمان و کاشان باعث شده است که پيرامون اين شهر ها کوره های آجرپزی متعددی ساخته شود، اما کوره های مشابهی را، ولو کمتر، می توان اطراف شهرهای تهران و مشهد هم ديد.
در ميدان های فراخ آجرسازی ايران شمار مهاجران افغان اندک نيست و حتا گفته می شود که بيشتر از تعداد کارگران محلی است. دو آجرپز افغان در گزارش مصور علی فاضلی از استان خراسان از نحوه کار و شرايط روزگارشان می گويند که داستان محنت فراوان و اجر اندک آنان است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید