به سختى توانستم با او قرار بگذارم، اول دو دل بودم كه آيا به خانهاش بروم يا نه. بالاخره دل به دريا زدم. ساعت ١١ صبح بود، با احتياط بسيار به آپارتمان كوچكش وارد شدم. فضا برايم خيلى سنگين بود.
به هر طرف نگاه مىكردم حيوانى را مىديدم كه تا آن روز از ديدن اش حتا بر صفحه تلويزيون هم احساس بدى پيدا مىكردم. مارهاى مختلف، تمساح و آفتاب پرست و سوسمار و جانورهاى ديگر همه در يك آپارتمان پنجاه مترى. اگر خودم از نزديك نمىديدم باورش برايم مشكل بود.
امير رهبرى احساس ترس را در چهرۀ من ديده بود. خيلى زود شروع به معرفى حيواناتش كرد و از خصوصيات خزندگان گفت. با آرامش و عشق خاصى از آنها صحبت مىكرد.
بعد از اندك زمانى، آن احساس ترس ابتدايى از من دور شد. به خود جرأت دادم، از جايم بلند شدم و نزديک حيوانات رفتم. مار بزرگ پيتون كه ٣-٤ مترطول و ٣٥ كيلو وزن دارد در گوشه اى چنبره زده بود و ايگوآنايى روى زمين مانند مجسمهاى بى حركت ايستاده بود و تمساح زشت و ترسناكى در يک گوشه ديگر خوابيده بود.
آكواريوم بزرگى در قسمتى از آپارتمان نظرم را جلب كرد. آقاى رهبرى اسم اين آكواريوم را ماداگاسكار گذاشته است. مار زرد رنگى روى شاخه خشكيدۀ درختى آويزان شده، يک ايگوآناى سبز رنگ، يك آگاما و يك پيتون روى يك درخت كوچك با هم زندگى مسالمت آميزى دارند.
بعد از آشنايى با اين حيوانات دوباره شروع به صحبت با او كردم. امير رهبرى به علت علاقۀ فراوان به حيوانات وحشى در سال ١٣٧۹ سر از جنگل هاى هند در آورد . جزيرۀ ميمون ها، خانۀ فيل ها و حيوانات ديگر.
بعد از باز گشت به ايران به رام كردن حيوانات وحشى مشغول شد. از او پرسيدم رمز رام كردن يك حيوان وحشى چيست؟ پاسخ داد
"اولين موردى كه يك رام كنندۀ حيوانات وحشى بايد در نظر داشته باشد نترسيدن از حيوان است. حيوانات نيت انسان ها و ترس آنها را كاملا احساس مىكنند. اگر انسان بدون اضطراب به سوى حيوان برود حيوان به او حمله نخواهد كرد. اما در صورتى كه حيوان متوجه احساس ترس در انسان شود سريعا عكس العمل نشان مىدهد."
از او پرسيدم چرا به رام كردن اين حيوانات علاقه مندى؟ گفت: "رشتۀ اصلى من بازيگرى در سينماست. در كشورهاى خارجى گروههاى مخصوص سرويس دهى حيوانات براى فيلم ها وجود دارد اما سينماى ايران فاقد اين امكان است و هدف من ايجاد يک مركز براى رام كردن حيوانات وحشى جهت تامين حيوانات مورد نياز فيلم هاست."
امروزه بسيارى از كارگردان هاى سينماى ايران او را مىشناسند او تبديل به پلى ميان سينما و حيوانات شده است. به دليل آشنايى با دوربين و تجربۀ بازيگرى در سينما و همچنين كارگردانى، خيلى راحت مىتواند از حيوانات جلو دوربين بازى بگيرد.
او از سال ١۹۹۸ نيز با سينماى هند ( بالى وود) در اين زمينه همكارى داشته است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد
احتراما
چرا عكس از مجموعه اين اقاي هنرمند چاپ نكرديد تا بيشتر لذت ببيريم ممنون
خسته نباشيد