۱۴ فوریه ۲۰۱۲ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۰
مهتاج رسولی
بازشدن، بسته شدن، سوختن و دوباره بازشدن سینماها در ایران گرماسنجی است از تحولات اجتماعی و فرهنگی در یک قرن اخیر. پیدایش سینما، فراز و فرود پذیرش آن در میان قشرهای مذهبی و سنتی، و نقشی که ایرانیان در سینمای جدید دنیا پیدا کردهاند، و نحوه به وجودآمدن سالن سینما و محبوبیت آن در میان قشرهای گوناگون خود نشانهای است از بومی شدن تدریجی سینما در ایران. اما چنان که میدانیم سینما در صد سال گذشته به دلایل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسیر دشواری را طی کرده و این مسیر هنوز هم هموار نشده است.
موزۀ سینمای ایران که اخیرا بسیار فعال شده، تاریخچه صد سال سالن سینما در ایران را در کتابچهای منتشر کرده است. این کتابچه نشان دهندۀ رشد سریع و شگفتانگیز سینما در ایران قبل از انقلاب، بحران ساختن فیلم پس از انقلاب و نیز نشان دهندۀ آتشسوزی یا سوزانده شدن سینماها در مقطع انقلاب و بعد از آن است. در عین حال نشان میدهد که سالنهای سینما بعد از مدتی کاستی گرفتن، بار دیگر به شکل مجتمعهای فرهنگی در حال سر برآوردناند.
میرزا ابراهیم خان صحافباشی
نخستین سالنهای سینما درایران به سال ۱۲۸۲خورشیدی بازمیگردد، زمانی که "میرزا ابراهیم خان صحافباشی"، در ماه رمضان، حیاط پشتی دکان آنتیک فروشی خود را در خیابان لالهزار تهران جهت نمایش فیلم آماده کرد و یک سال بعد نخستین سالن عمومی سینما را در همان نزدیکی، و در خیابان چراغ گاز که بعداً امیرکبیر نام گرفت، بازکرد.
بهترین خاطره از آغاز این سینما را از زبان شادروان جمالزاده، داستاننویس بزرگ معاصر در همین صفحه میشنویم که در مجموعه رادیویی "فانوس خیال" ساخته شاهرخ گلستان آمده است.
جمالزاده درباره این سینما میگوید که در پانزده سالگی که پدرم مجبور شده بود از اصفهان به تهران بیاید روزی در ماه رمضان در خیابان چراغ گاز گردش میکردم. شخصی به اسم "سیف الذاکرین" مرا دید و گفت محمدعلی میخواهی بروی سینما. گفتم سینما چیست؟ گفت همین جاست. بلیطش دو قران است. من که وارد شدم دیدم مردی توی دیوار دارد خیابان را جارو میکند. تعجب کردم. بعد فهمیدم این آدم نیست، تصویر آدم است. همانطور که در سخنان جمالزاده در فایل صوتی این صفحه خواهید شنید، این یکی از زندهترین و دقیقترین گزارشهایی است که در باره نخستین سالن سینما در تهران موجود است.
البته نقش مهاجرین روس در ترویج سینما در ایران را نیز نباید نادیده گرفت. در سال ۱۲۸۶مهاجری روسی به نام "آقایف"، یک سالن سینما در قهوهخانۀ زرگرآباد خیابان چراغ گاز تهران افتتاح کرد. فیلمی از جنگ روس و ژاپن برنامۀ افتتاحیۀ این سینما بود. سینما کم کم داشت جا میآفتاد و آقایف به جای استفاده از قهوهخانه زرگرآباد، قسمت پشتی مغازه خود در خیابان ناصریه تهران را تبدیل به سالن کوچکی با ۲۰صندلی کرد.
در همین سال مهدی خان روسی معروف به روسیخان با خرید یک دستگاه نمایش و ۱۵ حلقه فیلم از آغاز ماه رمضان، در عکاسخانۀ خود در خیابان علاءالدوله (فردوسی) تهران مشغول کار نمایش شد. سال بعد یعنی در سال ۱۲۸۷روسیخان پس از بازگشت از روسیه، طبقۀ بالای مطبعۀ فاروس در خیابان لالهزار تهران را اجاره کرد و با کمک حیدرخان عمواوغلی یکی از فعالان سیاسی و فرهنگی زمان خود، یک سالن سینما در آن محل راه انداخت. این سالن بعدها به نام "فاروس" معرفی شد.
طرفداری از سینما در حال گسترش بود و به جای بیشتری نیاز بود. روسی خان حیاط تالار دارالفنون در خیابان ناصریه تهران را به سینمایی با ۱۵۰تا ۲۰۰نیمکت تبدیل کرد. او برای جلوگیری از گرما، بالای حیاط را با پارچه پوشاند وچون هنوز فیلمها صامت بود چنان که رسم بود یک نوازنده پیانو و یک نوازنده ویلون برای نواختن موسیقی همزمان با نمایش فیلم استخدام کرد.
هر سال بر تعداد سینماها افزوده میشد. زنان هم به آمدن به سینما علاقه نشان دادند و چند سال بعد و در سال ۱۳۰۷علینقیخان وزیری، موسیقیدان و استاد مشهور و خان باباخان معتضدی، سالن سینمایی را به نام "صنعتی" در محل مدرسه عالی موسیقی در خیابان لالهزار مخصوص خانمها افتتاح کردند.
کم کم فیلمهای ناطق هم رواج پیدا کرد و از سال ۱۳۱۳، سینما داریوش تهران که تا این تاریخ فیلمهای صامت نشان میداد، از این پس به نمایش فیلمهای ناطق پرداخت.
ساختن فیلم ایرانی نخست در هند و سپس در ایران رواج یافت و سینماها در کنار فیلمهای خارجی فیلم ایرانی هم نشان میدادند. دیگر سالن سینما مرکز تجمع و دیدار و در شهرهای بزرگ مکانی اجتماعی شده بود.
چند حادثه دیگرهم با سالن سینماها گره خورده است. یکی مربوط به روز سوم شهریور ماه ۱۳۲۰میشود که در ساعت هشت بعدازظهر برق سراسر شهر تهران به علت حملۀ متفقین قطع شد و تماشاگران سینماها از سالنها بیرون ریختند. برای بسیاری این حادثهای شد به یاد ماندنی. ازهمه مهمتر، اما، آتش گرفتن سینما رکس آبادان است که در روز ۲۸مرداد ۱۳۵۷صورت گرفت. این سینما هنگام نمایش فیلم "گوزنها" به آتش کشیده شد و بسیاری در این حادثه سوختند. در هرحال با آمدن انقلاب حمله به سینماها افزایش یافت و بسیاری از سینماها سوختند، بسته شدند، مصادره شدند و برخی از آنها دو باره باز شدند.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب