Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
بازیافت صنعت در هنر
لاله تبریزی

زاره بیگ‌جانی را از نوجوانی‌اش می‌شناختم. می‌دانستم  به موسیقی علاقه دارد و گیتار می‌نوازد. می‌دانستم صنعتگر سخت‌کوشی است و با پدرش کار می‌کند. ولی  جنبه‌های دیگر توانایی‌های او را نمی‌شناختم.

هفتۀ قبل زنگ زد و مرا به دیدن نمایشگاهی از صنایع دستی در باشگاه آرارات دعوت کرد. هیچ تصوری از نوع صنایع دستی که او می‌گفت نداشتم، ولی به احترام او و به اشتیاق دیدن داخل باشگاه آرارات که همیشه از کنار دیوارهای بلندش رد شده بودم و هیچ‌گاه داخل آن را ندیده بودم، رفتم.

ساختمان آجری، آرام و متین روبرویمان قرار داشت. با تردید داخل شدیم و تابلوی راهنمای نمایشگاه را دیدیم. دو دختر نوجوان، چابک و فرز، با لباس ورزشی وارد شدند، سلام کردند و شتابان از پله‌ها بالا رفتند. به راهنمایی آنها به دنبال‌شان رفتیم تا به سالن بزرگ زیبایی رسیدیم که با میزهای گرد، رومیزی‌های تمیز و شیری‌رنگ و آراسته با گل و شیرینی، منتظر مهمان بودند. چند دختر جوان و شیک پوش به عنوان میزبان و تعدادی مهمان گرم صحبت بودند. ما به سالن بعدی که سالن نمایش بود، هدایت شدیم.

در انتهای سالن مربع، صحنۀ جمع و جوری  با پله‌های دوطرفه  قرار داشت و بر دیوارش سه پوستر بسیار بزرگ از سقف آویخته بود که به تالار و صحنه جلوۀ می‌داد و نمایشگاه را معنی می‌کرد. تمام محوطۀ تالار و حتا صحنه و دیوارهایش پر بود از نمونۀ کارهای مؤسسۀ آنت و نقاشی‌های ستی بیگ‌جانی (پدر) و کارهای دستی پسرش زاره، که یا  روی پایه‌های بلند  قرار داشت یا بر دیوارها نصب شده بود.

نمونۀ محصولات صنتعی و سفارشی ِ مؤسسۀ آنت، طبق بروشور، شامل انواع لوح یادبود، تندیس، تابلوهای راهنمای مؤسسات، مدال و جاکلیدی و حتا گل سینه بود، که شیک و مرتب گاهی درمحفظه‌های شیشه‌ای، گاهی هم  مثل تندیسی روی پایۀ شیشه‌ای یا فلزی قرار داشت.

ولی چیزی که غیر منتظره و برایم  جذاب بود، کارهای هنری زاره بیگ‌جانی ِ جوان و بی‌ادعا بود که به شکل تندیس‌های کوچک یا  تابلوهای کلاژ فراهم آمده از ضایعات فلزی کارهای سفارشی و صنعتی، درهمه جا سرک کشیده و چشم را حیران می‌کرد، بدون اینکه حتا نامی از او روی پلاک‌های کنار کارها آمده باشد.

قاب‌های فروتن با چوب‌های ساده، با چند منگنه تزئین ‌شده و تقریبأ به سبک  پتینه رنگ شده بود که  کارهای زیبا را دربر گرفته و تناسب عجیبی با آنها داشت.
 
سالن با معماری ساده، با آجرهای نجیب و متین، کارهایی از فلز و سنگ و چوب که همه از طبیعت آمده بود،  دیدارکننده را از دنیای پر زرق و برق بیرون می‌کشید و به او آرامشی می‌داد که کسی از صنعت انتظارش را ندارد.

قبل از بازگشت در سالن پذیرایی با قهوه و انواع شیرینی و کلوچه‌های خوش‌مزه پذیرایی شدیم و جزوۀ نفیسی گرفتیم که  شامل تاریخچۀ زندگی و کارهای هنری ستی بیگ‌جانی و مؤسسۀ آنت و عکس‌های خوبی از کارهای این مؤسسۀ هنری و صنعتی است که معرف توانایی آنها در تلفیق تحسین‌برانگیز صنعت و هنر است.

روز بعد که برای تشکر به زاره زنگ زدم، از او راجع به کارش پرسیدم. از جواب دادنش فهمیدم اهل حرف زدن نیست. بیشتر مرد عمل است تا حرف. حرف هم که می‌زد، محجوب و جدی به نظر می‌رسید. در بارۀ نمایشگاه می‌گفت آنطور که انتظار داشتند، از آن استقبال نشده‌است. گفتم: بدون تبلیغ و در یک روز، چه‌طور انتظار داشتید عدۀ زیادی بیایند؟ گفت: ما از دویست شرکت که با آنها کار می‌کنیم، دعوت کرده بودیم، ولی عدۀ کمی از آنها دعوت ما را جدی گرفته و برای دیدن  آمده بودند.

درجواب این که چرا زمانش این‌قدر کوتاه بود، گفت: در مدت برگزاری نمایشگاه مجبور بودیم کارگاه را تعطیل کنیم و این از نظر اقتصادی اصلأ به صرفه نبود، چون تمام کسانی که آنجا  برای راهنمایی و پذیرایی دیدید، پرسنل کارگاه‌مان بودند.

در هنرکدۀ آنت، آقای ستی بیگ‌جانی و دو پسرش ورژ و زاره  با هشت نفر پرسنل کار می‌کنند. کارشان نوعی هنر به شکل صنعتی است. آن‌جا نقاشی و خطاطی و گرافیک و فلزکاری و نجاری و همه چیز با هم ترکیب می‌شود تا آنها را قادر به انجام سفارشاتی کند که از یک نشان کوچک روی یقه گرفته تا حروف دومتری فلزی که بیرون و در نمای ساختمان‌ها نصب می‌شود، تنوع دارد. در جزوه‌شان حتا کارهای طراحی داخلی سالن‌ها و دفترها هم دیده می‌شود.

زاره، پسر کوچک خانواده، با هوش و هنر ذاتی، بدون تحصیلات آکادمیک هنری، از کودکی در محیط پرکاری بار آمده و در کنار پدر و برادر بزرگتر، همه چیز را آموخته‌است. او به یاد می‌آورد که مثلأ در فلان نمایش پدرش در دوسالگی تمام نمایش را حفظ بوده یا در تمام مدت کودکی و نوجوانی مدام نقاشی می‌کرده و در مسابقات هنری ارمنی‌ها هم جایزه می‌گرفته. ولی همیشه کار و کار و کار بوده که در زندگی آنها جدی گرفته شده و او را پخته و مسئول بار آورده. شاید قناعت و سادگی زندگی ارمنی‌ها، شاید دید هنری که در فضای کارشان جریان داشته و یا دیده‌ها وشنیده‌هایش از محیط و دوستانش باعث شده با خرده‌های دورریختنی و ضایعات در زمان فراغت هم درگیر باشد و بتواند آن کلاژها و مجسمه‌های کوچک را خلق کند تا فضای نمایشگاهی را که درواقع برای نشان دادن کارایی هنرکدۀ آنت در انجام پروژه‌های سفارشی بوده، به فضایی کاملأ هنری وفضایی دلپذیر و جذاب تبدیل کند.

در گزارش مصور این صفحه که شوکا صحرایی تهیه کرده‌است، به کارگاه زاره بیگ‌جانی سری می‌زنیم.

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک دوست، 2011/02/05
آقا زاره ، همینطور ادامه بده، مطمئنم هیچوقت چرخ پیشرفتت وای نمیسه..
- سمیرااسکندریان، 2011/01/24
اعتقاد ، اصل اول موفقیت است و من میدونم که آقای زاره با اعتقاد و پشت کاری که داره همیشه موفق خواهد بود. با تشکر
- علی، 2011/01/24
اثر سنگ و کلید ها خیلی جالب بود. از ایدۀ سی قهرمان هم خوشم اومد. ممنون از تلاش شما برای معرفی هنرمندان و آثارشون. موفق باشید
- ن. پارسا، 2011/01/20
خیلی جالب بود . امیدوارم همچنان پیروز و پرکار باشید !
- فاطمه، 2011/01/14
جالب بود. دوسش داشتم .چقدر کم هستن هنرمندهای جوونی که اهل عمل باشند، نه حرف و خودنمایی. پاینده باشید، اقای بیگ جانی
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.