حمیدرضا حسینی
چهار سال پس از آن که در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی، برادران لومیر، نخستین فیلم تاریخ جهان را در گراند کافه پاریس نمایش دادند، مظفرالدین شاه قاجار، راهی اروپا شد. از فرنگستان که پدر تاجدارش – ناصرالدین شاه- سه بار به آن سفر کرده بود، چیزها شنیده بود و می خواست سرزمین عجایب را به چشم خود ببیند.
عجایب فرنگ یکی دو تا نبود؛ از "تلفنی که تا صد فرسخ حرف می زد "تا" اسباب بستنی که از قوه الکتریک درست می شد". اما از این ها بهتر دستگاهی بود که حتی شاه بابا نیز در سفرهایش ندیده بود: اسباب سینماتوگراف.
وقتی در ۲۷مرداد ۱۲۷۹ خورشیدی (۱۸اوت ۱۹۰۰میلادی) دسته اسباب سینماتوگراف در بندر اوستاند بلژیک چرخید و از مظفرالدین شاه فیلم گرفت، سینمای ایران متولد شد. سینمایی که اکنون ۱۰۸سال عمر دارد و ساخت بیش از ۲۰۰۰ فیلم سینمایی را در کارنامه خویش به ثبت رسانده است.
در سال ۱۳۷۳ خورشیدی (۱۹۹۴ میلادی)، یک سال پیش از صدسالگی سینمای جهان، سینماگران ایران به صرافت افتادند که اسناد سینمای وطنی را گردآوری کنند تا وقتی صدساله می شود، موزه ای از آنِ خود داشته باشد. در کشوری که فرش و خط و پست و برق و آب و آبگینه هر یک برای خود موزه ای دارند، حیف بود که سینما با همه محبوبیتش از این موهبت محروم بماند.
شرکت توسعه فضاهای فرهنگی وابسته به شهرداری تهران پا پیش گذاشت و در شهریور سال ۱۳۷۳ کار گردآوری اسناد سینمای کشور در خانه ای قدیمی در خیابان لاله زار – مهد سینماهای ایران- آغاز شد.
بر نخستین تابلوی موزه سینما چنین نوشته اند که عزت الله انتظامی، عباس کیارستمی، جمال امید، امیر اثباتی، بهزاد رحیمیان و عزیزالله ساعتی، بیش و پیش از دیگران در برپایی موزه کوشش به خرج دادند. نتیجه این کوشش ها راه اندازی موزه سینما در سال ۱۳۷۷ خورشیدی در همان محل بود، دو سال پیش از صدسالگی سینمای ایران.
اما جا تنگ بود و در لاله زاری که به تیول فروشندگان لوازم الکتریکی رفته بود و درِ تماشاخانه هایش یکی پس از دیگری تخته می شد، کسی از موزه سینما سراغ نمی گرفت. سینما یک بار دیگر از لاله زار به شمال شهر کوچید: خیابان ولی عصر، بالاتر از زعفرانیه، باغ فردوس.
حکایت باغ فردوس نیز شنیدنی است. این باغ را حسینعلی خان معیرالممالک، رییس خزانه و ضرابخانه سلطنتی، در فاصله سال های ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ هجری قمری یعنی دوران سلطنت محمد شاه قاجار بنا نهاد.
فرزندش دوستعلی خان که او نیز به شکل موروثی رییس خزانه بود، بنایی سترگ درونش پی ریخت و رشک بهشت نامیدش. اما چند سال بعد، دل از بهشت برکند و باغ را فروخت.
مالک بعدی یعنی میرزا حسین تهرانی معلوم نیست به چه علت درختان باغ را از ریشه درآورد و ورثه اش نیز هر یک سهم خود را از آن فروختند.
قطعه اصلی که کوشک کنونی درونش بود، بعد از چند دست گردش، در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به دست آموزش و پرورش افتاد و با نام مدرسه شاپور سر و سامانی پیدا کرد.
نهایتا حدود سال ۱۳۵۰ دفتر فرح پهلوی که پیوسته در جست و جوی بناهای قدیمی بود، باغ فردوس را خرید و پس از یک مرمت اساسی، در اختیار سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران قرار داد.
با پیروزی انقلاب، باغ فردوس میزبان مرکز آموزش اسلامی فیلمسازی شد. در سال ۱۳۷۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و پنج سال بعد در ۱۳۸۱ به دست سید محمد خاتمی، رییس جمهور وقت، پشت قباله سینمای ایران افتاد.
موزه سینما دارای بخش هایی درباره تاریخ سینمای ایران (معروف به تالار آبی)، سینمای معاصر(معروف به تالار سفید)، حضور بین المللی سینمای ایران (معروف به تالار افتخارات)، دفاع مقدس و کودک و نوجوان است که هر یک غرفه های متنوعی را دربر می گیرند.
اما در این موزه، جایگاه برخی کسان کمرنگ تر از آنی است که باید باشد و ردپای کسانى چون هوشنگ کاووسی، فریدون رهنما، فرخ غفاری، پرویز کیمیاوی، ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و... را باید لابلای اسناد و عکس ها و پوسترهای تالارهای گوناگون جست، نه درون غرفه های اختصاصی.
شاید اگر روزی اسناد بیشتری از اینان در دسترس قرار گیرد و محدودیت فضای نمایشی از میان برود، حضورشان در موزه سینمای ایران پررنگ تر شود؛ چندان که به زودی غرفه های اختصاصی ابوالفضل جلیلی، پوران درخشنده، یدالله صمدی، محمدعلی طالبی، رسول صدر عاملی و کیومرث پوراحمد رونمایی خواهد شد.
علاوه بر این، در گنجینه موزه اسناد تاریخی سینمای ایران از حدود صد سال پیش تا کنون نگهداری می شود که از آن جمله می توان به ۴۰ هزار عکس از صحنه و پشت صحنه فیلم های سینمایی، ۲۵۰۰ پوستر و اعلان، ۸ هزار کتاب، ۳ هزار سند دولتی و ۳۰۰ دستگاه و ابزار قدیمی اشاره کرد.
در گزارش مصور که به یاری خانم سحر آذین و با روایت خانم مریم آرامی، از همکاران موزه سینما تهیه شده نگاهی گذرا داریم به سه تالار آبی، سفید و افتخارات موزه سینما.