آنجا سرزمین سپیدی بیپایان است. بکرترین، سردترین و بادخیزترین قارهٔ جهان. جنوبگان، قارهٔ پوشیده از برف و یخ که قطب جنوب زمین را در برگرفته است، "ترین"های دیگری نیز دارد.
این جزیرهٔ غول پیکر تک افتاده در اقیانوس نیمهیخ بستهٔ جنوبی به طور میانگین بلندترین قاره است و با این که ۹۸ درصد سطح آن از یخ پوشیده شده است، خشکترین قاره جهان است.
به دور از کرانههای نیمهیخ بستهٔ اقیانوس جنوبی، درون این قاره کمترین رطوبت متوسط و بارش سالانه را دارد، کویری است یخ بسته، حتی خشکتر از لوت.
اما این طبیعت خشن منبع حیاتی و متعادلکننده اقلیمى کره زمین است. با وسعت ٣/١ برابر اروپا با میانگین ٦/١ کیلومتر ژرفای یخ، جنوبگان ۹۰ درصد یخ جهان و در نتیجه ۷۰ درصد آب شیرین زمین را شامل می شود.
این قاره میلیونها سال پیش از این که نخستین بشرگونهها در زمین شکل بگیرند و سرآغاز تمدن انسانی امروز شوند، از دیگر قارهها جدا افتاد و حرکت صفحههای پوستهای زمین آن را به قارهای تک و تنها در جنوبیترین منطقه سیاره تبدیل کرد.
به همین سبب، انسان بومی در جنوبگان وجود نداشته و سفرهای اکتشافی دریانوردان در قرن نوزدهم میلادی نخستین تماس انسان با این دنیای دور بود.
گرچه در گوشه و کنار این قاره پایگاههای تحقیقاتی ساخته شده است، اما هیچ ساکن دايمی ندارد و بر اساس پیمان جنوبگان که حدود نیم قرن پیش بسته شد، محیط زیست این قاره به خوبی حفظ شده است.
هنوز ۹۹درصد جنوبگان بکر و دستنخورده است؛ سرزمینی پهناور برای میلیونها پنگوئن ریز و درشت که در این فریزر بزرگ زندگی میکنند.
سفر به جنوبگان، چنان مناظر بدیع و شگفتآوری پیش رو میگذارد، که دست کمی از دیدن سیارهای جدید در گوشهای از فضا ندارد.
در پاییز ۱۳۸۲ مسیر خورشیدگرفتگی کلی از جنوبگان میگذشت. هیچ قاره دیگری میزبان سایه ماه نبود و برای جویندگان کسوف ماجراجويی تازهای در جنوبیترین منطقه جهان آغاز شده بود. جویندگان کسوف به دنبال سایهماه بر کره زمین هر بار سفر میکنند، تا گرفت خوشید را ببینند.
اما گرفتهای کلی چنان کوتاهاند که رصدگران همواره تشنه دیدار کسوف بعدی میمانند. گرفت کلی آبان ۱۳۷۴ نخستین کسوفی بود که دیدم، سفر برای دیدن آن گرفت ۱۴ ثانیهای در کنار قلعهای باشکوه در مرز ایران و افغانستان بزرگترین ماجراجویی بود که تصور میکردم، بیآنکه از آیندهٔ راهی که آغاز کردهام باخبر باشم.
کسوف ۱۳۷۸ را در غرب ایران، ۱۳۸۰ را در دل آفریقا، ۱۳۸۲ را در جنوبگان، ۱۳۸۴ را در آمازون و آمریکای مرکزی، و ۱۳۸۵ را در ترکیه دیدم و هربار به کسب تجاربی در پژوهشها و همکاریهای علمی یا عکسبرداری و مستندسازی تصویری از سفر و کسوف پرداختم.
در این میان سفر به قارهٔ سپید تجربهای بینظیر بود. پیش از آن فقط ۲ ایرانی دیگر به جنوبگان رفته بودند. به یاری ایرانی دیگری، حمید جدیریخداشناس، حقوقدان و علاقهمند به گرفت های خورشیدی، این سفر از نظر مالی و اجرایی ممکن شد.
ما همراه یکصد جویندهٔ کسوف از کشورهای مختلف دنیا راهی ماجراجویی یک ماههای سوار بر کشتی یخشکن در جنوبگان شدیم. گذر از طوفان در اقیانوس هند جنوبی آغاز ماجرا بود.
کمی پایینتر در نزدیکی مدار قطبی در جزایر کروزه و کرگوئلن منظرهٔ هزاران شاهپنگوئن و فیل فوک هوش از سر میبرد. در سوی دیگر نهنگهای قاتل در سواحل مملو از پنگوئن پرسه میزدند تا شکار خود را بیابند.
با پیشروی به اقیانوس جنوبی پیش از این که روزهای تمام نشدنی اواخر بهار نیمکره جنوبی فرا برسد، در آسمان شب شفقهای قطبی پدیدار شدند.
در ادامه راه از کنار آتش فشانی ۳۰۰۰ متری گذشتیم؛ مخروط آتش فشانی عظیمی پوشیده از برف و یخچالهای بزرگ که از وسط اقیانوس بیرون زده است. با گذر از مدار قطبی یخ های پراکنده بر سطح اقیانوس هر دم بیشتر و کوههای شناور یخ در افق پدیدار میشدند. سرانجام سرما و باد شدید نیز فرا رسید.
در دماغهٔ کشتی درست بالای تیغه یخشکن دلانگیزترین منظره بود. در این فصل تاریکی شب هرگز نمیرسد و خورشید نیمهشب در لب افق میدرخشد.
ضخامت چندمتری یخ اقیانوس با پیشروی کشتی ترک میخورد و خط تیره آن تا صدها متر پیشمیرفت. پنگوئنهایی که سوار بر کوهها و تکههای یخ بودند از کنار کشتی میگذشتند و گهگاه آلباتراسها، پرندگان باشکوه اقیانوسپیما، دیده میشدند.
همه این ها پیشدرآمدی بر روز تاریخی کسوف بود. گروهی از انسانها، نخستین بار در تاریخ، خورشیدگرفتگی کلی را در جنوبگان میدیدند.
پس از تلاشی بیوقفه برای گذر از یخها و رسیدن به مسیر کسوف، ایستاده بر یخهای جنوبگان منتظر رسیدن سایه ماه بودیم؛ با مجموعهای از ابزارها و دوربینهای تصویربرداری.
رنگ های بینظیری در افق شکل گرفته بود. هر دم هلال باریکتری از خورشید باقی میماند. سایه مثل دیو سیاهی رسید و یک دقیقه و سیزده ثانیه گرفت کلی ما و سرزمین سپیدپوش، کوههای یخ و پنگوئنهای اطرافمان را زیر تاریکی بیمانند خود برد.
*بابک امینتفرشی، نویسنده و روزنامهنگار علمی، سردبیر ماهنامه نجوم و عکاس طبیعت است. او همچنین عضو موسس انجمن بینالمللی منجمان بدونمرز، عضو هیئت دبیران شاخهآماتوری انجمن نجوم ایران، نماینده انجمن بینالمللی آسمان تاریک، ارائه دهنده سخنرانیهای گوناگون درباره نجوم در داخل و خارج از کشور است. عکس هاى او تا امروز در چندين نمایشگاه عکس گروهی در ایران و اروپا به نمايش در آمده است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید