تکدیگری چهرۀ عادی بسیاری از کلانشهرهای دنیا شدهاست. چه فرقی میکند در کجای دنیا ساکن باشید. مهم این است که هیچ کس چهرۀ شهرش را زشت و دردمند نمیپسندد.
در میان کلانشهرهای ایران، تهران و مشهد بیشترین آمار گدایان را به خود اختصاص دادهاند، اما شیراز در ایام نوروز میزان قابل توجهی از این آمار را سهم خود میکند. اصفهان همچنان در ردۀ سوم جدول قراردارد و تبریز تنها کلانشهری است که به بی گدایی شهرت یافته و به عنوان شهرموفق در مبازره با تکدیگری درایران مطرح شدهاست.
رسم گدایی
گدایان هم رسم و رسوم خود را دارند. از هوش عجیبی سرشارند و همچنان که علم پیش میرود، گدایان هم بر خلاقیت حرفۀ خود میافزایند. نه اینکه مسئولان شهری به گدایان نمیاندیشند، نه. این دو همیشه درفکر یکدیگرند، منتها به این صورت که برای فرار از هم نیز مدام برنامه تدارک میبینند. یکی برای نبودن دیگری در ویترین شهری و دیگری برای به دست آوردن سهمی از فضاهای شهری.
مطابق قوانین جمهوری اسلامی ایران، تکدیگری جرم محسوب میشود و سازمانهای متعدد دولتی نظیر شهرداری و نیروی انتظامی همواره برای برخورد با گدایان تلاش میکنند. سازمانهای غیردولتی بسیاری هم در قالب خیریهها با هدف کمک به مستمندان در حال فعالیتند، اما هیچ یک از این تلاشها نتوانستهاست چهرۀ نازیبای گدایی را از صورت شهرهای ایران پاک کند. برخی ناکارآمدی سازمانهای مسئول را دلیل این امر میدانند و برخی نیز در کنار آن به وجود گروههای حرفهای تکدیگری اشاره میکنند که برخورد با این پدیده را مشکلتر میکند.
برخورد قانون
طی سالهای گذشته در هر مرحله از برخورد نیروی انتظامی و شهرداریها برای جمعآوری گدایان در ایران شیوۀ گدایی نیز تغییر کرد و آنها که در پیادهروها به شغل گدایی مشغول بودند، با به خدمت گرفتن ابزاری دیگر چون فالگیری و اسپند و قرآن و ادعیۀ مذهبی سر تقاطعها و در معابر عمومی شیوۀ جدیدی برای حرفۀ خود یافته و از متکدی به دستفروش ارتقا یافتند.
همان گونه که گدایی جرم محسوب میشود، دستفروشی به دلیل خلاء قانونی جرم نیست و مجازاتی برای آن در نظر گرفته نشدهاست.
دست در دست غیردولتیها
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد (غیردولتی) در فاصلۀ سالهای پایانی دهۀ ۱۳۷۰ و اوایل دهۀ ۱۳۸۰ در ایران همزمان با اوجگیری فعالیت فعالان مدنی در جهت رسیدگی به تکدیگری تلاش کردند. در کنار آن با تشکیل نخستین دور نشستهای کمیسیونهای "فرهنگی، اجتماعی و زیست شهری" شوراهای هشت کلانشهر ایران در دوران مدیریت شوراهای دوم شهر و روستا ، دور تازهای از برنامهریزیها برای جمعآوری گدایان از سطح شهرهای بزرگ ایران آغاز شد. جمعآوری این افراد یکی از اصلیترین مباحث بود که بر طبق آن مقرر شد شهرداریهای کلانشهرها با همکاری نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی در جمعآوری متکدیان همکاری کنند.
بسیاری از متکدیان در این طرح جمعآوری شده، به شهرهای اصلی خود بازگردانده شدند، اما پس از مدت کوتاهی دوباره به شهرمحل تکدیگری خود باز گشتند. این چرخه طی سالیان گذشته ادامه پیدا کرده و تا کنون هیچ کلانشهری در ایران به جز تبریز در بیرون راندن گدایان از شهر خویش موفق نبودهاست.
اما تکدیگری به جز نازیبا جلوه دادن صورت شهر ویژگیهای دیگری هم دارد. "در اکثر موارد، تکدی به عنوان پوششی برای فحشاء و انوع جرایم عمل میکند. بهدرستی بسیاری آن را یکی از بارزترین شاخصها برای توسعهنیافتگی جامعه میدانند که در صورت افزایش، خود تسریپذیر است و موجبات بروز خودافزایی را فراهم میآورد و آن زمانی است که به حوزۀ ارزشها وارد شود و هر ارزش معطوف به کار، تولید، خلق و آفرینش را تخریب کند؛ در آن صورت، تکدی نه تنها عار نیست، بلکه خود نوعی زرنگی و هوشمندی تلقی میشود. در چنین شرایطی، جامعه از سرچشمههای خلاقیت باز میماند، دچار کرختی میشود و بزرگترین سرمایۀ جامعه، یعنی انسانها، بهجای آفرینش، خود سربار جامعه میشوند۱"
گزارش چندرسانهای این صفحه به فعالیت "صندوق حمایت از مستمندان تبریز"میپردازد که یک بنیاد مردمنهاد و سنتی است که از ۴۰ سال پیش تا کنون در کنار کمک به افراد بیبضاعت به جمعآوری گدایان و ساماندهی آنان مشغول است.
۱- "تکدیگری در ایران": باقر ساروخانی، استاد دکترای تخصصی علوم اجتماعی؛ مقاله ارائهشده در نخستین همایش آسیبهای اجتماعی در ایران سال ۱۳۸۱.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
با احترام ثمانه قدرخان