آنچه در ذهن آدمی همیشه میماند، خاطرات تلخ و شیرین گذشته است که هیچ گاه فراموش نمیشود. هر کدام از ما به طور معمول مجموعهای از دستنوشتهها، نامهها، عکسهائی از گذشته با خود نگه میداریم. چند بار تا کنون آنها را به دیگران نشان دادهایم یا حتا اجازۀ دیدن یادگاریهايمان را به دیگران دادهایم؟ کمتر افرادی هستند که جسارت چنین کاری را دارند. آن هم فقط به افراد خیلی نزدیک.
ولی کوروش صالحی، هنرمند ایرانی مقیم لندن، خاطرات و یادگاریهای شخصی خود را در قالب یک نمایشگاه نقاشی و ویدئو آرت در معرض نمایش عموم گذاشتهاست. نمایشگاه "خط فیروزهای" از دهم دسامبر به مدت یک هفته در گالری "نسل ایده" (Idea Generation) شهر لندن برپا شدهاست.
آثار آقای صالحی همگی گویای گذشته و تاریخ هستند. تابلوهای به نمایش درآمده در این نمایشگاه نه تنها گویای خاطرات کودکی هنرمند است، بلکه عناصر اجتماعی و تاریخی زادگاهش نيز در آنها به خوبی قابل شناسايی است. او در کنار نمایش ایران معاصر، آثاری با تصاویر دورۀ قاجار را نیز به نمایش گذاشتهاست. نکتۀ قابل توجه در این دسته از تابلوها این است که هنرمند در آنها به جای استفاده از کلیشۀ شکوه تاریخ پارسی، واقعیت تلخ تاریخ معاصر ایران را به بیننده نشان میدهد و او را وادار به تأمل و داوری میکند.
حضور زن در تابلوهای او بسیار پررنگ است. او بیشتر قصد دارد جامعۀ سنتی ایرانی را به تصویر بکشد. او با نشان دادن چادر و رنگهايی که برای آن انتخاب کرده، به گونهای قصد دارد لایههای اجتماعی را بیان کند. از نظر وی، چادر یک نماد قدرتمند تصویری است که لایههای فرهنگی، ارزشی و تاریخی را به خوبی بیان میکند.
این هنرمند تعبیری متفاوت از چادر دارد. او معتقد است که چادر تنها یک پوشش مذهبی نیست، بلکه آن را نمادی برای محدودیتهايی میداند که از بالندگی و فردیت یک انسان جلوگیری میکند. البته، چادر در آثار هنرمند تنها جنبۀ منفی و تاریک ندارد، بلکه تا حدی گویای شخصیتها نیز هست. به همین علت در هر یک از تابلوها، رنگ چادر زنها متفاوت است.
کوروش صالحی جزء نسلی از هنرمندان ایرانی دور از کشور است؛ نه حل در فرهنگ غربی شده و نه خود را پایبند هنر سنتی ایرانی کردهاست. او اگرچه ایران را در سن نوجوانی ترک کرده، ولی رابطۀ عاطفی خود را با زادگاهش قطع نکردهاست. تلفیق عناصری از زادبوم و زيستبوم او را تبدیل به یکی از هنرمندان برجستۀ ایرانی خارج از کشور کردهاست.
نمایشگاه "خط فيروزهای" تحسین بسياری از بازدید کنندگانش را برانگیخت. از نظر بسیاری از بازدیدکنندگان، هنرمند تلاش کردهاست گوشههايی از خاطرات و زندگی خود، به ویژه يادوارههای دورهای را که دور از خانواده بوده، به تصویر بکشد. فضای کودکی و تصورات او از اطراف خود و از سوی دیگر، غم و احساس تنهايی طی سالهای دوری از خانه به وضوح در آثار وی مشهود است.
تابلوهای به نمایش درآمده، همگی به سبک کلاژ(ترکيبهايی از عکس و رنگ و دستنوشتهها) است. عکسهای بهکاررفته در آنها عمدتاً عکسهايی هستند که خود هنرمند از ایران گرفته و یا از آلبوم خانوادگی خود پیدا کردهاست.
به گفتۀ خود کوروش صالحی، برعکس شیوۀ مرسوم استفاده از خط در تابلوهای نقاشی، وی تصمیم گرفت یادداشتهای بسیار شخصی خود را - مثل نامههای خانوادگی که طی سال های دوری از ایران دریافت کرده بود - در تابلوهايش به کار بگيرد. در واقع، با این کار او قصد دارد زندگی خود را دوباره مرور کند و به گفته خودش، دلایل شرایط کنونی خود را در گذشته جستجو کند. همچنین او میخواهد بیننده را به حریم خصوصی خود راه دهد. رنگ ها نیز هر کدام بیانکنندۀ احساسات و پیام هنرمند است.
سه ویدئو آرتی که در این نمایشگاه ديده میشود، دارای مضمونی مشابه است و همۀ آنها در ایران ساخته شدهاند. خاطرات، افسردگی، واقعیات تلخ و سنتها از عناصر عمدۀ این آثار است.
در گزارش مصور اين صفحه به ديدن نمايشگاه کوروش صالحی میرويم.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.