هفت سال بیشتر نداشت که یک روز یکی از بستگانش بستهای به او هدیه داد که مسیر زندگیاش را رقم زد. داخل آن بسته به جز چند مداد رنگی چیز دیگری نبود، ولی تنها لمس آنها کودک خردسال را به دنیای جادویی، شگفتانگیز و خیالی رنگها برد؛ جایی که سالهای سال او را در خود نگاه داشت و به خود مشغول کرد؛ جایی که او رموز نهفته در زیبایی هستی را در قالب شکل و حروف و اعداد پیگرفت و به جستجوی جان کلمات جادویی در کهکشانها پرداخت.
این چنین بود که فرهاد سلطانی در کودکی پا به دنیای نقاشی گذاشت. خود میگوید که دایی مادرش که نقاش زبردستی بود، اولین بار استعداد و شیفتگی او را به نقاشی کشف کردهاست. هم او بود که مدادرنگیها را به او بخشید و هم او بود که فنون رسم و تناسب و جدولبندی سنتی و نیز فنون رنگ و ترکیببندی را به او آموزاند. آموزشهایی که بر جان او نشست و تا سالها با او بود.
او که در دورۀ دبیرستان مجسمهسازی هم میکرد، شروع به فروش برخی از نقاشیهایش کرد. خود میگوید، در آن زمان پیرو سبک خاصی نبوده و سعی میکرده افکارش را با ترکیبات و رنگها و طرحهای مختلف به اجرا درآورد. ولی چه آن زمان و چه هماکنون، وجود تهمایههایی از کارهای نقاشان سوررئالیست و گاه انتزاعی ابتدای قرن بیستم را در کارهایش میتوان مشاهده کرد. گاه همانند بعضی هنرمندان سرآمد دهۀ چهل و پنجاه ایران که کارهایشان عبارت از گسترش یک نقشمایه واحد بوده، بعضی از کارهای حجم، نقاشی و طراحی اخیر وی نیز بر اساس جان و یا قالب یک کلمه قرار گرفتهاست. کارهای متمایل به سوررئالیسم او در آن سالها تحت تأثیر تراوشهای ضمیر ناخودآگاهش و ارتباط آن با جامعۀ آنروزی ایران بود.
پس از اتمام دبیرستان و پس از طی کردن دورۀ دوسالۀ مهندسی راه ساختمان و نیز دورههایی نزد دکتر کارولین ورجاوند، نقاش و معمار، فرهاد فنون حکاکی روی شیشه را آموخت و در آخر در سال ۱۹۷۵ برای ادامۀ تحصیل به انگلستان آمد و در دانشگاه گلد اسمیت و در رشتۀ معماری به تحصیل پرداخت؛ رشتهای آمیخته به هنر و مهندسی.
از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۸۳ وی در شمار زیادی از نمایشگاههای گروهی هنرهای تجسمی و معماری شرکت جست و از آن به بعد نیز ضمن کار در این حوزه، هشت نمایشگاه انفرادی برای نمایش آثارش ترتیب داد که نمایشگاه آخرش "جوهر وجود" یا "پروژۀ حق" که ماحصل جستجوهای چندینسالۀ سلطانی در حوزۀ حجمسازی است، از یازدهم تا هفدهم آوریل (۲۲ تا ۲۸ فروردینماه) امسال در لندن بر پاست.
همانطور که فیبو ناچی، ریاضیدان و مهندس ایتالیایی قرنها پیش در پی کشف رمز زیبایی اندازهها و تناسبات پی به وجود سلسلهای طلایی از اعداد و ارقام برد و همان گونه که تناولی با گسترش و ادامۀ ساخت حجمهای "هیچ"اش در سه چهار دهۀ اخیر در ایران، تعبیری جدید از هستی را با حجمهای فلزیاش ارائه دادهاست، به نظر میرسد فرهاد سلطانی هم قصد دارد تعبیری زیباییشناسانه و عرفانی از جهان پیرامونش با فـُرمهای "حق"گونهاش به نمایش بگذارد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.