پوشش ایرانی از گذشتههای بسیار دور اصطلاحی آشنا برای محققان و کارشناسان لباس و تاریخ در جهان بودهاست. گواه آن را میتوان روایات مکتوب و نقوش گوناگونی دانست که از دورههای مختلف به ما رسیدهاست. برای نمونه، روایت جنگ سهراب و گردآفرید در شاهنامۀ فردوسی، که تا زمانی که کلاهخود از سر گردآفرید نیفتاده بود، سهراب به زن بودن او پینبرده بود.
در جایی دیگر "کورش نیکنام"، دکترای فلسفۀ زرتشت، دو ویژگی برای لباس ایرانی نقل میکند: اول، همگون بودن رنگ این پوششها با رنگهای شاد طبیعت مثل ارغوانی، سبز، زرد و غیره. دو، آزاد بودن دستها در لباس برای سهولت در انجام کارها، که تا امروز هم میتوان این ویژگی را در لباسهای اقوام ایرانی کرد، لر، بختیاری و گیلک دید. اما امروزه در شهرهای پر از سنگ و سیمان و دود آرام آرام پوششهای ما نیز به رنگ این محیط خالی از طبیعت درآمده.
لباسهایمان غالباً هیچ خاطرهای از طرحهای قومی و باستانی ایرانی را در خود ندارند و گاه حتا برای انجام کارهایمان در این پوششها به اندازۀ کافی راحت نیستیم. مجموع این نکات گروهی از هنرمندان را بر آن داشت تا در کنار هم جمع شوند، با هدف بازگرداندن لباسهایی با روح و پیشینهای ایرانی به جامعۀ خاکستری امروز ما.
این هنرمندان در قالب یک گروه طراحی و بافت پارچه و لباس با نام "تار اول" گرد هم آمدند. مریم باقری، یکی از اعضای این گروه نبودن خلاقیت و تنوع در نوع پوشش امروزی را دلیل گرد هم آمدنشان و طراحی و تولید این لباسها میداند و سمیه عبدالحسینی، طراح گروه، کمبود طرح و رنگ در پوشش امروز ایرانی را.
پارچههایی که این لباسها با آن دوخته میشود، دستبافت است و هیچ پارچهای دقیقاً شبیه پارچهای دیگر نمیشود. بنابراین، از هر لباس با طرح خاص فقط یک دست وجود دارد و این نکته لباسهای عرضهشده توسط این گروه را به حد یک اثر هنری ارتقاء میدهد.
سمیه عبدالحسینی منشاء الهام این طرحهای نو را پوششهای زنان عشایر و اقوام مختلف ایرانی میداند که با توجه به نیازها و محدودیتهای زنان شهرنشین طراحی و دوخته میشود، اما رنگهای شاد همگون با طبیعت در تمام این لباسها دیده میشود. و شاید همین امر و نوآوریها و اشارات در طراحی به لباسهای اقوام ایرانی موجب افزایش توجه زنان به این سبک لباس، علیرغم تفاوت قیمتهایشان با انواع صنعتی آن، در ایران امروز است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
من می خوام از این هنرمندان خرید کنم ولی چه طوری پیداشون کنم؟
1.این گزارش، گزارشی با محوریت معرفی همکاران در گروه تار اول نبوده، بلکه هدفش انعکاس روند کلی طراحی لباس در ایران و کارهای این گروه به عنوان نماینده ای از این روند بوده. اگر غیر از این بود و قصد یا فراموشی باعث جا انداختن اسم شما بود در جریان هستید که اسمهای زیادی از اعضای گروه هست که به آنها هیچ اشاره ای نشده.
2.شاید شما خانم عبدالحسینی را فقط به عنوان خیاط گروه بشناسید، اما از جایی که من بیش از چند سال شناخت وتحقیق در مورد این گروه انجام داده ام، خانم عبدالحسینی قبل از پیوستن شما به این گروه در آن عضویت داشت و کار طراحی هم انجام میداد و همانطور که میدانید، طراح تعدادی از کارهایی که در گزارش هم دیده میشوند ایشان هستند (اگر نمیدانید کدام طرحها، من با ذکر ثانیه نشان داده شدن آنها در گزارش میتوانم کمک کنم).
3.به هر حال من ترجیح میدادم با طراحهای بیشتری از این گروه صحبت میکردم، ولی متأسفانه در آن زمان خاص شما در ایران تشریف نداشتید و من موفق به دیدار و عکاسی و مصاحبه با شما نشدم و طبیعتاً وقتی عکس و صدایی از شما نداشتیم، جایی برای ذکر نام شما نبود.
متشکرم
اگر ایران در قفس نبود، اینها می توانستند مُد دنیا را شکل دهند.
از جمله نام طراح گروه که خانم سمیه عبدالحسینی ذکر شده که اینجانب به عنوان یکی از چند طراح گروه تاراول ایشان را به عنوان خیاط گروه میشناختم، متاسفانه بسیاری طرحهای خودم را در تصاویر به نام ایشان دیدم
با تشکر
ممنون و دست مریزاد