۱۰ نوامبر ۲۰۱۱ - ۱۹ آبان ۱۳۹۰
مهتاج رسولی
"بدون آنکه کسی مدرسۀ چهارباغ را ببنید، نمیتواند تصور کند که چه جواهری است. یک ظرف میناکاری است؛ گوهرپاره ای در میان گلهاست. من بهخوبی درک میکنم که چهگونه در چنین جایی با شور و علاقه میتوان به زندگی روحانی پرداخت، ولی در عین حال بدترین جایی است که بتوان خود را متقاعد کرد که مال دنیا ارزشی ندارد".
این اظهار نظر کنت دو گوبینو، دیپلمات فرانسوی است که در حدود سالهای ۱۸۵۵ از ایران دیدن کردهاست. مدرسۀ چهارباغ از آخرین ساختوسازهای دوران صفوی در اصفهان نصف جهان است. درست به همین دلیل که در دورۀ پختگی معماری و کاشیکاری ایرانی ساخته شده از بناهای باشکوه و به لحاظ ظرافت نمونۀ معماری اصفهان است.
بیشتر سفرنامهنویسانی که پس از دورۀ صفویه به ایران آمدهاند، از اصفهان و زیباییهای آن نوشتهاند، اما کمتر کسی مدرسۀ چهارباغ را دیده و از زیباییهای آن حیرت نکردهاست. کنت دو گوبینو یکی از سفرنامهنویسانی است که مدرسۀ چهارباغ را بهخوبی وصف کرده، اما از او زیباتر بانو ژان راشل دیولافوا، نویسنده و ادیب فرانسوی، در بارۀ مدرسۀ چهارباغ نوشتهاست. دیولافوا که در زمان ناصرالدینشاه به همراه همسر باستانشناس خود به ایران آمده و از اصفهان دیدار کرده، در بارۀ زیباییهای مدرسه مینویسد: "چشم از دیدن کاشیهای مینائی که اشعۀ آفتاب را منعکس میکنند، خیره میشود… در صحن حیاط نهر بزرگی در حوض طویلی که از سنگ مرمر ساخته شدهاست، عبور میکند و عکس درختان در سطح بلورین آب دیده میشود. شاخوبرگهای این درختان تابلوی تاریکی را تشکیل میدهد که در میان آن گنبد و منارههای مستور از موزائیکهای مینائی نمایش مخصوص دارند. در زمینۀ آبی فیروزهای گنبد تصاویر سفیدی دیده میشود که به شکل مارپیچ ترسیم شده و لطف مخصوصی دارد و تصاویر زردرنگی هم وجود دارد که به اسلوب عربی جابهجا با رشتههای آبی و سیاه تزئین شدهاست".
خانم دیولافوا که مبهوت بنای مدرسه شده، تأکید میکند که استادان چیرهدست و صنعتگران هنرمندی که این آثار را از خود به یادگار گذاشتهاند، شایستۀ احترام زیادی هستند. "به نظر من، هیچ ممکن نیست بنایی را از این بهتر و قشنگتر زینت و آرایش داد... به عقیدۀ من، در اروپا هیچ بنایی وجود ندارد که عظمت و ابهت آن بتواند مانند مدرسۀ مادرشاه در انسان تأثیر کند".
گوبینو در گزارش خود از مدرسۀ چهارباغ به حجرهها که میرسد مینویسد، در این حجرهها طلبههایی که از همۀ نقاط جهان اسلام برای استفاده از دروس علمای دینی میآمدهاند، بدون هیچ امتیازی سکونت داده میشدند و هفتهای یک بار بانوی بنیانگذار مدرسه (اشاره به مادر شاه سلطان حسین) همراه گروهی از زنان میآمده و لباسهای چرک ساکنان مدرسه را جمعآوری میکرده و به جای آنها لباس تمیز میآوردهاست. او در ارضای کلیه احتیاجات مهمانانش مراقبت خاص مبذول میداشته و آشکارا مایل بوده که هیچ گونه نگرانی و ناراحتی آنان را از هدفی که برای زندگی خود برگزیدهاند، باز ندارد.
ساخت مدرسۀ چهارباغ در سال ۱۱۱۶ هجری به دست شاه سلطان حسین آغاز شد و در سال ۱۱۲۲ طی مراسم باشکوهی با حضور سلطان گشایش یافت. بنا به نوشتۀ حسین سلطانزاده در کتاب "تاریخ مدارس ایران"، به هنگام افتتاح مدرسه از علمای مشهور آن عهد و طلاب و برخی بزرگان و اشراف برای شرکت در مراسم و نخستین جلسۀ درس به مناسبت گشایش مدرسه دعوت به عمل آمده بود. در آن روز میرمحمد باقر خاتونآبادی حدیث و شرح مختصر اصول و شرح لمعه را شروع کرد. وی با آنکه بنا بر گفتۀ مجهول الهویه تذکره الملوک، از آقا جمال(خوانساری) در فضیلت کمتر بود، اما سمت ملاباشیگری را در زمان سلطان حسین صفوی برعهده داشت.
مدرسۀ چهارباغ در دو طبقه ساخته شده و دارای ۱۳۴ حجره است. هر حجره شامل نشیمن، صندوقخانه و بالاخانه و طاقچههای متعدد برای کتابهاست. سلطان حسین یکی از حجرههای ضلع شمالی را به خود اختصاص داده بود و بخشی از ایام و اوقات خود را در آن به بحث و مناظره میگذراند.
نام مدرسه را مدرسۀ سلطانی هم گفتهاند، اما بیشتر به مدرسۀ چهارباغ شهرت دارد، زیرا در خیابان چهارباغ، از ساختههای دورۀ شاه عباس، واقع شدهاست. این مدرسه به مدرسۀ "مادرشاه" نیز موسوم بوده، زیرا همچنان که کنت دوگوبینو اشاره کرده، مادر شاه سلطان حسین به این مدرسه توجه خاص داشته و چندین کاروانسرا و بازار و روستا و مزرعه و سایر مستغلات را وقف آن کردهاست، تا طلاب علوم دینی در کمال آسودگی به کار تحصیل مشغول شوند. از جملۀ این وقفیات کاروانسرای مادرشاه بوده که بعدها در سالهای ۱۳۴۰ خورشیدی تبدیل به هتل شاه عباس (هتل عباسی فعلی) شدهاست. اما مستغلات آن بعد از حملۀ محمود افغان از بین رفته و وضع روشنی ندارد.
خرابیهای مدرسه در حملۀ افغانها خلاصه نمیشود. ویلیامز جکسن، ایرانشناس امریکایی، که اوایل قرن بیستم میلادی (۱۹۰۳) به ایران آمده و سفرنامۀ پرباری از خود به یادگار گذاشته، در سفرنامۀ خود (ایران در گذشته و حال) یادآور میشود که بسیاری از کاشیکاریهای ظریف گنبد فرو ریخته؛ بعضی از صفحات مرمرین دیوار بیرونی ساختمان ناپدید گشته؛ و قسمتهایی از قابها و شبکهبندی پنجرهها شکسته است. "درون مدرسه طلاب علوم دینی در میان حجرهها به فرا گرفتن قرآن مشغولند، یا ساعت فراغتشان را در کنار حوض وسط صحن و در زیر سایۀ درختان به کشیدن قلیان میگذرانند". هم او نوشتهاست که این عمارت مدرسۀ شاه سلطان حسین است که در قرن هجدهم برای تعلیم و تربیت ملاها و درویشان ساخته شدهاست. "سردر زیبا با درهایی که پوشش برنجین و حکاکیهای سیمین دارند، تحسین آدمی را برمیانگیزند".
مدرسۀ چهارباغ، هم مدرسه و هم مسجد بوده و درون باغ پردرختی به مساحت ۸۵۰۰ متر مربع قرار دارد. این مدرسه پس از انقلاب اسلامی مدرسۀ علمیه امام صادق نامگذاری شده و در حال حاضر هم طلاب علوم دینی در آن تحصیل میکنند و در حجرههای آن ساکنند.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب