نان های لوکس تهران
غلامعلی لطیفی
نون شده گرون
یه من یک قرون
ما شدیم اسیر
از دست وزیر
(از ترانه های دورۀ قاجار)
وقتی صحبت از نان لوکس به میان می آید طبعاً نان های فرنگی و فرنگی مآب، همچون «بگت»، «کرواسان»، نان های سوخاری پرهیزی موسوم به رژیمی و غیره به ذهن متبادر می گردد که در فروشگاه های شیک و پر زرق و برق، که بیشتر به قنادی می مانند، فروخته می شود.
فروشندگان اين مغازه ها هم به جای « شاطرآقا» های سنتی، خانم های جوانی هستند که با روپوش سفید به چالاکی به این سو و آن سو می دوند و مشتریان را « سرو» می کنند.
این گونه نانوائی ها در سال های اخیردر تهران افزایش یافته و بازار پر رونقی دارند. اما به گفته افراد مطلع سهم این نوع نان در الگوی غذائی مردم، به نسبت جمعیت شهر، بسیار ناچیز است و بیشتر جنبۀ هوسانه و تجملی دارد. قیمت آن هم چون از آرد غیر یارانه ای و آزاد استفاده می کنند ربطی به مراجع مسؤل نان ندارد.
من هم پیش از عید هوس کردم و وارد یکی از این قنادی- نانوائی ها شدم و پس از یک انتظار ده دقیقه ای در صف، بابت دو گرده نان جو کوچک و دو عدد نان « سیر و زیتون» در صف دیگری ایستادم و پس از پرداخت ٣٢٠٠ تومان ناقابل یک کیسۀ نایلون کوچک به دستم دادند.
با گرفتن آن کیسه اولین کاری که کردم این بود که، برای پرهیز از شماتت های همسرم، فیش صندوق را از کیسه در آوردم آن را در سطل زباله انداختم و از مغازه خارج شدم.
نان های گران منحصر به نان های فرنگی مآب نیست. نان های شهرستانی، همچون لواش قزوینی و نان اسکو هم به نسبت گرانتر هستند و مصرف کمتر و جنبۀ گهگاهی دارند.
در واقع این نان های سنتی هستند که پر مصرف ترین نان اهالی را تشکیل می دهند و نان های لواش، بربری، تافتون و سنگک به ترتیب همچنان اصلی ترین جایگاه را در سفرۀ مردم دارند.
گفته می شود نان در ایران از پر مصرف ترین و ارزان ترین اقلام کالاهای اساسی به شمار می رود. پر مصرف است، زیرا از سویی این مائدۀ حیاتی مقدم بر همۀ طعام ها مصرف می گردد و آنچه به همراه آن می آید در واقع «قاتق » آن است.
از سوی دیگر قوت غالب اقلیت بسیار مهمی از مردم ما فقط نان است و قاتق سهم اندکی در ترکیب کلی آن دارد. اما ارزان بودن آن، به رغم «یارانه» کلانی که دولت برای آن می پردازد، چندان محل اطمینان نیست.
از اسباب چشمگیر این عدم اطمینان وجود انواع نرخ های متفاوت در مناطق مختلف شهری و حتا نانوایی های یک محله است. در محلۀ ما یک نوع معین از نان، مثل بربری، سه نرخ متفاوت دارد: ٥٠، ١٠٠ و ٢٠٠ تومان. البته همین نان را در محلات بالای شهر به این قیمت ها نمی توان به دست آورد.
این سوای نان های « نیمه سنتی نیمه لوکس» مانند نان جو و بگت و نان های بریده شده یا سبوس دار و غیره است است که به مناسبت این که نسبتاً پر مصرف هستند در میانۀ دو گروه لوکس و سنتی قرار می گیرند. این نوع نان ها با وزن دویست – سیصد گرمی شان در همۀ محلات یافت می شوند و بین ١٥٠ تا ٨٠٠ تومان قیمت دارند.
با این که نرخ نان را موقعیت جغرافیائی محله تعیین می کند و نه مصوبات مراجع مسئول، اما چون نیک نگریسته شود حاکمیت قانون عرضه و تقاضا دراین قلمرو نیز به وضوح به چشم می خورد و گویا تخطی از آن امکان ناپذیر است.
مثلاً در حالی که دریک نانوائی صف طویلی از مشتریان در انتظار نان ایستاده اند مشتری دیگری از راه می رسد و با پرداخت پنج یا ده برابر قیمت، خارج از نوبت، به راحتی نانش را می گیرد و سوار اتومبیلش می شود و می رود. فروشنده هم نیازی به پنهان کردن رضایت خاطرش از نگاه های خشم آلود منتظرین نمی بیند.
در یک سنگکی در شمال شهر، که فروشنده یک عدد نان ١٠٠ تومانی - به نرخ مصوب - را، به بهانۀ این که چند دانۀ قابل شمارش کنجد بر آن پاشیده بود، به ٥٠٠ تومان می فروخت، می گفت " همین نان را اگر در خانۀ مشتری تحویل بدهیم قیمتش ٨٠٠ تومان می شود." وقتی تعجب مرا دید اضافه کرد "همین نان در شهرک درِِ مغازه ١٠٠٠ تومان است."
تحویل نان سفارشی در خانه ها نیز از نو آوری های دیگری است که در پی تحویل پیتزا و غذا در خانه ها رواج یافته است. این پدیده را برخی ناشی از نازل بودن بهای نان در ایران می دانند و دلیل شان هم این است که در مقایسه با سایر مایحتاج زندگی قیمت نان هنوز هم بسیار ارزان است و از این رو پرداخت ده برابر بهای آن هم بر بسیاری دشوار نیست.
بعضی دیگر آن را نشانۀ ظهور طبقه ای در جامعه می بینند که تمکن مالی و موقعیت اقتصادی شان با خاستگاه فرهنگی و شیوۀ زندگی آن ها همسان نیست واین پدیده را نمود دیگری از جا به جائی طبقاتی و ظهور طبقۀ تازه به دوران رسیده ای می دانند که ذوق و سلیقه و خورد و خوراکشان، به رغم قدرت مالی نیرومند و امکانات جدیدشان، تغییر چندانی نکرده است.
برنجم کته شد شاطر علی ممد
بچم خفه شد شاطر علی ممد
دو تا نون بده شاطر علی ممد
in ham shod mantegh avel yekam fekr konid bad harf bazanid lotfan kareh kochak yani chi kari ka baes besheh shoma kar bara digaran be vojad biarid besiar khob hast shoma fekr kon 1000 nafer in kar ro anjam bedan dar tehran bayed 5000 nafar ro esteghdam konand va hamintor dar sharhaye digar
kin hanuz az natayeje sahar ast.
dar zemn pool ba in karayeh kochik va maskhareh beine tabaghat jameyeh ma taghsim nemisheh bayad sare kisaro dorost kard