پیش از آنکه نقاش شود، هراس روزهای پرتب و تاب انقلاب ۱۳۵۷ را در کارهای "سالوادور دالی" حس کرد و زمانی که از محلۀ نوجوانی و جوانیاش، دروازه دولت تهران، به راه افتاد تا در گذر از قارهها به سرزمینی برسد که آرامشی را نصیبش کند، تمام دیدههایش را از دوران کودکی و نوجوانی و جوانی با خود آورد تا اینجا و امروز، در قالب نقشهایی ماندگار بازبیافرندشان.
خسرو برهمندی در سال ۱۳۳۷ در تهران به دنیا آمد. جوان بود که انقلاب شد و به اجبار راه خروج از کشور را در پیش گرفت. از ترکیه به ایتالیا رفت و همان وقتها که در کلیسای واتیکان مینشست تا پولهای خرد حاصل از فروش روزنامه را بشمارد، نقش "سیستین چاپل" راه آیندهاش را روشن کرد. از آنجا به شهر لندن در کانادا آمد و زیر نظر پاترسون یوئن (Paterson Ewen)، نقاش مشهور کانادایی، نقاشی را آغاز کرد. نقاش پیر کانادایی اگرچه روی خوش به هرکسی نشان نمیداد اما با دیدن اولین کارهای برهمندی جوان، توصیه کرد برایش نمایشگاهی ترتیب دهند. او بعد به پاریس رفت و تحصیلات تکمیلی خود را در زمینه نقاشی در این شهر به پایان رسانید.
از آن روز به بعد برهمندی در نقاط مختلف جهان نمایشگاههای نقاشی متعددی ترتیب داده است. به قول خودش مسیری را از آن "هراس" روزهای نخستین گذشته، طی کرده تا به اینجا و به این "حیرت" رسیده؛ حیرتی که با نقشهای او در هر زبان به همین حیرت تجربه میشود. شاید برای همین است که آثار او چه در میان ایرانیان و چه در میان غیرایرانیان همیشه طرفدار دارند.
او کار با چوب و کاغذ را بر کار روی بوم ترجیح میدهد. رنگ طلایی نشانۀ نادیدههای هستی است و گاه نقشهایش نمایشی است از جهانی تاریک که در آن پدیدههای نادیده مکشوف میشوند. برهمندی روی جهانی که همیشه بر سطح سیاه نقش میکند، تمایزی میان انسان و اشیا و طبیعت نمیگذارد. از نظر او مخلوقات "اشرف"ی ندارند و همه و همه موجوداتی هستند که در هستهای به نام وجود زندگی میکنند. نگاه برهمندی خیره به زایش است و گاه از آنجا به مرگ هم میرسد. سرچشمۀ این زایش اما همیشه زنان هستند یا موجوداتی که در عین "چیز" بودن و "موجود" بودن گاه با طرحی از زنانگی بر قاب او مینشینند. ازلیت کارهای او، یادآور روزگار "بینامی" موجودات است؛ زمانی که هنوز آنچه بود، فقط "بود" و بودناش تنها هویتش بود.
خسرو برهمندی سالهاست در مونترال کانادا زندگی میکند و در کنار برگزاری نمایشگاههای مختلف چند کتاب-آلبوم هم به چاپ رسانده. خویشاوندی با شعر فارسی در کارهای خسرو برهمندی آشکار است. اولین کتاب-آلبوم او "فاصله در خود" در بهار ۲۰۰۹ در مونترل (کانادا) منتشر شد، با اشعاری از یدالله رؤیایی، حسین شرنگ، بهمن صدیقی و محمد حسین مدل، و دومین کتاب این هنرمند، فراموشی و خاموشی، با متنی از بهمن صدیقی نام دارد، که مجموعهای از آثار ده ساله گذشته اوست. در تابستان ۲۰۱۲، آلبومی تازه از نقاشیها و طرحهای خسرو برهمندی به نام "گذر از آتش" با اشعاری از چند شاعر ایرانی و کبکی در مونترال منتشر شد. شاید تنها وجه تشابه شعرها و تصویرهای این کتاب-آلبومها همدلی و حس مشترکی باشد که بین شعر این شاعران و نقش نقاش وجود دارد.
در گزارش تصویری این صفحه خسرو برهمندی از سبک و آثار هنری خود میگوید.
پی نوشت:
موزیک بکار گرفته شده در گزارش تصویری این صفحه بر اساس آثار خسرو برهمندی است و توسط شونی تسو (Shuni Tsou) نوازنده فلوت و پاتریک گرهم (patrick Grahm ) نوازنده درام اجرا شده است.