از میان هنرهای تزیینی به کار رفته در بناهای تاریخی ایران، کاشی کاری اهمیت بیشتری دارد تا جایی که میتوان آن را نماد معماری سنتی ایران در دوران اسلامی به شمار آورد.
کاشیها در نبود اسناد مکتوب مصور، تصویر گویایی از تحول و توسعه هنرهایی چون نگارگری، خطاطی، کاربرد تزیینات و رنگها را ارایه میکنند و در عین حال میزان پیشرفت دانش و صنعت در دورههای گوناگون را نشان میدهند.
حتا در دورههای مصیبت باری مانند حمله مغول و یورش تیمور که ضربهای کاری به فرهنگ و اجتماع ایران وارد آمد، پیشرفت هنر کاشی متوقف نشد و فرازهای درخشانی را تجربه کرد.
این که هنرمندان کاشی ساز توانسته اند بدون بهره گیری از ابزارهای پیشرفته کنونی و تنها با ترکیب آب و خاک، شاهکارهایی از هنر تزیینی را خلق کنند، بیانگر شناخت عمیق آنها از شیمی مواد و دستیابی به ترکیباتی است که صدها سال دوام آورده اند و درخشش خود را حفظ کرده اند.
کاشی در گذر زمان، چه از نظر ترکیب مواد و تکنیک ساخت و چه از نظر نوع بکارگیری در بنا، گونههای مختلفی را تجربه کرد که کاشیهای زرین فام، معرق و هفت رنگ از آن جمله است.
متأسفانه شیوه آموزش شفاهی هنرهای سنتی و انتقال سینه به سینه آن در چارچوب محدود خانواده یا صنف، سبب شده است که بسیاری از روشهای بدیع کاشی سازی و کاشی کاری از میان برود و چگونگی تولید آثاری مانند محرابهای زرین فام در پرده ابهام باقی بماند.
اما از حیث محتوای هنری، کتاب قطور کاشی ایرانی همچنان گشوده است تا منبع بی بدیلی را در اختیار پژوهندگان تاریخ هنر قرار دهد و الهام بخش هنرمندان عصر جدید باشد.
در ایران امروز استفاده از کاشی به بناهای مذهبی مثل مساجد و زیارتگاهها یا بناهایی که اصرار به تظاهر در سنتی بودن دارند، محدود شده است. بیشتر آنچه ساخته میشود تقلیدی از یادگارهای گذشته، آن هم در مرتبهای نازلتر است و به سختی ردپای خلاقیت در آنها مشاهده میشود.
در این جا نیز، رسوخ فرهنگ غربی در فرهنگ بومی و انقطاع تاریخی ناشی از آن، موجب شده است که کاشی کاری به عنوان یک عنصر سنتی، پیوند و کارکرد مناسب خویش با معماری مدرن را پیدا نکند و غالبا یک مقوله موزهای به حساب آید.
آنچه در گزارش مصور این صفحه آمده، مروری است بر سیر کاشی ایران در دوران اسلامی و نگاهی بر مهمترین شاهکارهای به جا مانده از این هنر. شاهکارهای دیگری نیز مانند محراب زرین فام مسجد میر کاشان، و محراب زرین فام بقعه شیخ عبدالصمد اصفهانی در نطنز هستند که باید در موزههایی چون موزه برلین و ویکتوریا- آلبرت لندن به سراغشان رفت.
درست همان زمانی که کاشی ایرانی رو به افول نهاده بود، محققان اروپایی سرگرم کشف آن و انتقال برجستهترین نمونهها به سرزمین خویش بودند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
مثلا هنر خوشنويسي دوره قاجار (خصوصا در نسخ و نستعليق و شكسته) با بزرگاني چون ميرزا شفيع وصال شيرازي، ميرزا غلامرضا اصفهاني، ميرزاي كلهر و ميرزا شفيع ارسنجاني كه غالبا مورد حمايت دربار و اشراف قاجاري بودند كم از خوشنويسي دوره صفويه نيست
يا هنر لاكي كه در دوره صفويه رو به رونق گذاشت در عصر قاجار و با حمايت مستقيم شاهان قجر به اوج رسيد و بسيار فراگير شد و البته سير رو به اعتلاي موسيقي و هنرهاي نمايشي هم جاي خود دارد و حتي پويش هاي ادبي اين دوره درخور تأمل است
بنابراين انحطاط هنر كاشي در دوره قاجار يا تخريب نارواي آثار گذشته را نبايد به ساير حوزه ها تعميم داد و نتايج كلي گرفت
با سپاس از جديدآنلاين
سپاس از فرنوش عزیز و جدیدآنلاین