بَل یا وَل در زبان گیلکی به معنی شعلۀ آتش است و "نوروز بَل"، یعنی شعلۀ آتش نوروزی. منظور از نوروز، نه نوروز ملی و سراسری ایران و حتا فراتر از آن فلات ایران، بلکه نوروز بومی خودمان، یعنی نوروز گیلان باستان است و هیچگونه ارتباطی با جشن خرمن یا برداشت محصول ندارد.
"نوروز بَل" جشنی است که عصر آخرین شب سال و شب اولین روز سال، یعنی اول "نوروز ما" به تقویم مردم قدیم گیلان برگزار میشود و با مراسم خاصی همراه است.
در این شب گالشها، یعنی چوپانان و دامداران کوهستانهای گیلان برفراز قله کوهها که تمیز و پاک و به دور از هر آلودگی و پلیدی است، جمع میشوند و آتش نوروزی برپا میدارند. به دور آن حلقه زده، خداوند را در ازای نعمتها و برکتهایی که عطا کرده، همراه برداشت محصولات دامی و زراعی شکرگذاری میکنند، برای درگذشتگان و شادی روح آنها دعا میکنند، همدیگر را بغل گرفته میبوسند و سال نو را به هم تبریک میگویند.
آیین نوروز بَل در نیمۀ امرداد، یعنی وسط تابستان یا به تعبیر گذشتگان قلب الاسد برپا میشود و امرداد هم طبق نجوم قدیم ماه خورشید و شیر است، یعنی برجی که خورشید در آن قرار دارد. از گذشتههای دور مردم به هفت ستاره باور داشتند که خورشید یکی از آنها و بزرگترین آنها بوده است. این ستارهها هر کدام فراز و فرودی داشتند که خورشید هم از این قاعده مستثنی نبود. حرکات زمین و آسمان، شب و روز، ماه و سال را با آن میسنجیدند. این سنجش که بر مبنای خورشید بود، سال خورشیدی را رقم میزند.
تفاوت سال خورشیدی رسمی کشور با سال خورشیدی گیلان باستان در این است که در تقویم ملی و رسمی جانب اعتدال شب و روز، به اصطلاح، اعتدال بهاری گرفته شده است. ولی در نوروز بومی گیلانی جانب انقلاب تابستانی، یعنی نهایت اوج طول روز و شب و گرما و آغاز فرود آن گرفته شده است. همچنان که در تقویم میلادی جانب انقلاب زمستانی، یعنی اوج سرما و کوتاهی شب و روز و فرود آن گرفته شده است.
باری، اجرای مراسم "نوروز بل" نشان دهندۀ پشت سر گذاشتن اوج و از سر گرفتن فرود ستارۀ خورشید است؛ ابتدای تدارک و تهیۀ کوچ از ییلاق به طرف دشت گیلان است و این مقارن زمانی است که اغلب محصولات دامی و زراعی برداشت شده (در قدیم خراج و مالیات پرداخت شده) و اوقات فراغت حاصل شده است. مردم به انواع و اقسام مراسم و جشنهای آیینی رو میآورند که نمونۀ آن امروزه به صورت انواع جشن خرمن، علم واچینی و غیره در جای جای روستاهای منطقه برگزار میشود.
لازم به تذکر است مردم کوهنشین سر تا سر رشته کوههای البرز از غرب گیلان تا شرق مازندران به دو گروه تقسیم میشوند. یکی گالشها که دامدار و کوچندهاند و دیگری کِلاییها که کشاورز و باغدارند.
برگزاری مراسم نوروز بل و افروختن آتش بر فراز کوهها، البته، بر عهدۀ گالشها بوده است که با گلههای گاو و گوسفند و بز خود، اغلب به مراتع و ارتفاعات کوچ میکنند و سابق بر این به هنگام تحویل سال که به تناوب بین ۱۳ تا ۱۷ امرداد میباشد، در بالای کوههای مرتفع و دور از هم آتش میافروختند و به این وسیله تحویل سال را به یکدیگر اطلاع میدادند.
شعلههای آتشی که آنها از فراز کوهها میافروختند، علامتی بود برای مردم تمامی روستاهای اطراف و جنگل نشینان که مطلع شوند، سال نو فرا رسیده است، تا به پیشواز آن بروند. جشنی نه فقط برای گالشان و دامداران، بلکه برای تمامی ساکنان روستاها و همین طور به خاطر علائق زمین و کارشان در مناطق پائین دست جلگهای، در دشت گیلان، برای همۀ گیلانیان.
در نوشتههای قدما اشارهای به این جشن باستانی شده است. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیۀ خود که در شهر گرگان در شمال ایران کنونی تألیف کرده، آورده است که در دامنۀ شمالی البرز، در نواحی گیلان و مازندران رسم آتش افروزی دایر بوده و گفته شده که در خوارزم هم این رسم وجود دارد و خوارزمیها هم سال تابستانی دارند.
اسم ماههای نوروز بَل به ترتیب از اول سال به این شکل است: امرداد /نوروز، شهریور/کورچ، مهر/اَریه، آبان /تیر، آذر/موردال، دی /شَریر، بهمن /امیر، اسفند /آوَل، فروردین/سیا، اردیبهشت/ دیا، خرداد/ ورفنه، تیر/ اسفندار.
گزارش تصویری این صفحه پاره ایی از مراسم نوروز بل در دیلمان، سال ۱۵۸۳ (۱۳۸۸) را نشان میدهد.
*محمدتقی پوراحمد جکتاجی صاحب امتیاز و مدیر مسئول ماهنامه گیله وا، چاپ رشت است.
* انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین.