Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
در جستجوی تمدن

جدید آنلاین: آلن دو باتن، نویسنده و اندیشمندی که کتاب های بسیاری در فلسفه و سیاست نوشته است. دو باتن در این مقاله،  کتاب "در جستجوی تمدن: جلای مفهومی کدر" را بررسی می کند که جان آرمسترانگ، فیلسوف انگلیسی ساکن ملبورن در استرالیا آن را نوشته است.

آلن دو باتن*

جان آرمسترانگ، فیلسوف انگلیسی ساکن ملبورن است که در پی باز خواندن فلسفه به وظیفۀ اصیل، سنتی و بایسته آن است، یعنی کمک به ما برای خردمندانه و نیکو زیستن.

کتاب تازۀ وی به صورتی شاعرانه، دلیرانه و روحیه بخشی در پی اصلاح غایت های جوامع غربی و تشویق به رشد مجموعه ای از ارزش هاست که او آنها را در واژۀ غیر معمول و رازآلود "تمدن" جمع کرده است.

آرمسترانگ خاطر نشان می کند که مفهوم تمدن جداً به مشکل بر خورده است، به طوری که معمولا با استعمار و اظهار علاقه فخر فروشانه به هنرها شناسایی می شود.

اما او به شکل ماهرانه ای اصرار می کند که ما باید باز بیاموزیم این واژه را با تداعی های مثبتی که روزگاری این واژه داشته است. و در عین زمان به روشنی را ه های دیگری را نیز اعلام می کند که به "بربر شدن" ما انجامیده است (استفاده از یک واژۀ ممنوعه دیگر).

آرمسترانگ در بهترین حالتش محافظه کار است. قهرمان های او جان راسکین و متیو آرنولد هستند. او با جرأت پیشنهاد می کند که جهانی به راستی متمدن بایستی موقوف حقیقت، زیبایی و نیکی باشد. خواسته ای که نمی توانسته در طی حداقل ۱۲۰سال در کتاب هیچ ناشر صاحب جریانی مطرح شود. و به نظر من، سیر تاریخ نیز به جانب آمسترانگ است. جریان بعدی در گسترۀ نظرات، مطمئناً به نفع مجموعۀ ارزش هایی است که آرمسترانگ از آنها دم می زند. محور ناراحتی آرمسترانگ حول جهانی می چرخد که ما در آن داراتر شده ایم، اما نه داناتر:

"مشکل تمدن غربی این است که بهروزی مادی به سرعت رو به فزونی بوده است، اما درعین حال، به همان اندازه بهروزی معنوی رشدی نداشته است. این به این معنی است که عدم تناسبی عمومی بین دارایی مادی غرب و ظرفیت آن در استفاده برای واقعیت خود بوده است".

جان آرمسترانگ، نویسنده کتاب

آرمسترانگ در ادامۀ توصیف چگونگی جهان آرمانی اش چنین می گوید: معماری بایستی اصلاح شود، تا گسترۀ زندگی اصیل و متعادل را تعالی دهد. به عنوان نمونه، طراحی کلاسیک شهرنو ادینبورگ که دشمنانش معمارانی اند که فقط مایلند شوک وارد کنند و بنابراین نمی توانند برای کاربرانشان فضیلت چگونه زیستن را فراهم آورند.

در حیطۀ روانشناسی، آرمسترانگ به اصطلاح  تزکیۀ نفس، علاقه مند است. اصطلاحی که او بدون ایهام طنزگونه به کار می برد و از چنگ شارلاتان هایی نجاتش داده است که متأسفانه این اصطلاح را تصاحب کرده اند. او پیشنهاد می کند که ما وظیفه تزکیۀ معنوی را جدی بگیریم. از نقطۀ نظری کاملا غیر مذهبی، او از ما می خواهد تا به توسعۀ روحمان بیشتر علاقه بگیریم و بدین گونه مهربان تر، دوست داشتنی تر، معقول تر و حساس تر خواهیم شد.

آرمسترانگ به طور خاص به مسئلۀ پول و دربارۀ پول علاقه مند است. شاید انتظار براین است که او به شدت برعلیه جامعه سرمایه داری موضع بگیرد، اما او برعکس، حس خوبی به آن دارد و شجاعانه از سرمایه داری در برابر منتقدین هر دو جناح چپ و راستش، دفاع می کند. او پول را هیچ چیز، جر فرصتی عالی و امکانی ناب نمی بیند. او بحث می کند که هیچ عیبی در اقتصاد بازار نیست. به این معنی که سیستم اقتصادی به میل مردم و آدم های با کفایت بستگی دارد. مشکل در خود امیال است. او می خواهد اصلاح کند، اما نه بازار را، بلکه روان مصرف کننده را، نه مکانیسم عرضه را، بلکه فحوای تقاضا را.

مسئلۀ توسعه امیال ما، آرمسترانگ را به این پیشنهاد می رساند که فضای علمی را بایستی اصلاح کرد و این در مقایسه با تصوراتی که در جامعه پراکنده شده است، خیلی تأثیربخش تر است.

او سیسرو، مشهورترین فیلسوف مردمی روم باستان را می ستاید که بیرون از آکادمی سعی می کرد بیاموزد؛ بیرون جایی که تاثیر رفتار واقعی را می شد دید، جایی که می شد با مردمی سرو کار داشت که هر گز آکادمیک نبوده اند، اما در عوض ممکن بود افسران نظامی، دولتمردان و سناتور ها باشند.

آرمسترانگ یک چارچوب وسیع اجتماعی را دوست دارد "که می تواند مردم را تشویق کند، صبور، معقول، بالغ، وارسته، شجاع و تحت کنترل باشند."

آرمسترانگ مشتاق به شناسایی نمونه های عجیب و غریب تمدن نیست. او همه مظنه های مرسوم مثل فلورانس و آتن و پاریس را در دوره های طلاییشان می پسندد. او همچنین مراسم چای خوری ژاپنی را می ستاید.

نکته، رسیدن به نمونه های جدیدی از تمدن نیست، بلکه تحلیل زمینه های فلسفی عظمت نمونه های قبلی تمدن است.

آرمسترانگ به راستی این فضیلت خارق العاده را دارد، تا چیز هایی را که دوست می دارد، جذاب نشان دهد. او به عنوان دوستی خوش مشرب کنارت می آید، به گونه ای که می توانی بدون بیم تحقیر شدن، بر نابخردی ات اعتراف کنی، با این امید که با هوشی ظریف و مهربان طرف هستی.

آرمسترانگ در عبارتی فاش، از سوژر راهب بزرگ فرانسوی، اصلاح طلب قرون وسطایی شهر سن دنیس فرانسه حرف می زند، اگر چه ممکن است این سخنناش در بارۀ خود او هم باشد:

"نخستین دغدغۀ سوژر، تعالی مردم از فرهنگ عوام به فرهنگ نخبگان است. و روش او در انجام این کار تکبر یا سخت گیری در لذت جویی روزمره نیست. او بر این دیدگاه است که فرهنگِ عامه توسعه نیافته است و تلاش می کند به همان مقصودی برسد که فرهنگ برتر از راهی مستقیم تر و با بصیرتی عظیم تر به آن رسیده است. ما نومیدانه محتاجیم در تزکیۀ درونی نوعی وضوح و ارج را بیافرینیم که راه ما را در جهان مادی هموار می سازد.".

کتاب جان آرمسترانگ، به خودی خود کاری برای معرفی تمدنی است که او مد نظر دارد، و بالاخره یک فراخوان از خود گذشته، انسانی و خوشبینانه برای تغییر دادن جهان غنی، اما هنوز غالباً وحشی ما در جهت بهتر شدن است.

*برگرفته از گاردین، چاپ لندن، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۹

In Search of Civilization
Remaking a Tarnished Idea:

by John Armstrong
197pp,
Allen Lane
London, 2009


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- کیومرث آزاد، 2009/07/08
لذت بردم. نوشته ای زیبا با نثری دلنشین که آدم را در گستره حکمت با صحبت ، نثرموزون فارسی به قلمرو خرد و دانایی می برد.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.