Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
ارکستر سمفونیک تهران از زبان رهبرش
آزاده نورى

گروه نوازی و حضور ارکسترهای موسيقی در ايران سابقه چندان طولانی ندارد. اما شواهد تاريخی و بقايای به جا مانده از سازهای مختلف نشان می دهد که موسيقی در ايران عمری بيش از پنج هزار سال دارد.
.
موسيقی ايرانی بيشتر به صورت تک نوازی و يا در نهايت دو يا سه سازنوازی اجرا می شده است تا اين که در سال های اخير با نوآوری هايی که توسط موسيقی دانان در اين زمينه شد، اجرای موسيقی سنتی ايران هم با ارکسترهای بزرگ عملی گرديد.

در سال ۱۲۳۵ش (۱۸۵۶ ميلادی) اولين دسته موزيک نظامی غربی توسط دو موسيقی دان فرانسوی به نام های بوسکه و رويون وارد ايران شد. دو سال بعد ژان باتيست لومر، معاون اول گارد پياده نظام فرانسه به عنوان رييس موزيک منصوب شد و در واقع او بود که به فعاليت پيگير و جدی در زمينه پرورش نوازنده و رواج موسيقی کلاسيک در ايران پرداخت.

به دنبال ورود آنان مدرسه ای برای آموزش موزيک نظامی غربی در ايران تاسيس شد. چند سال بعد، به پيشنهاد لومر، فرانسوی ديگری به ايران آمد تا نوازندگی ويولن را آموزش دهد و در سال ۱۲۴۸ش (۱۸۶۹) بيست و شش نفر از اولين شاگردان ايرانی فارغ التحصيل اين مدرسه ارکستری با عنوان «ارکستر زهی سلطنتی» برای اجرای آثار کلاسيک غربی تشکيل دادند.

سطح آموزش موسيقی در آن زمان چندان مطلوب نبود. با اين وجود باز هم بعضی از شاگردان لومر توانستند موفقيت هايی کسب کنند. بازگشت آنها و ادامه کار موسيقی در ايران در شکل گيری ارکستر سمفونيک تاثير زيادی داشت. از جمله اين افراد سالار معزز (غلامرضا مين باشيان) و دو فرزندش بودند که زير نظر ريمسکی کورساکوف و کارل فلش آموزش ديدند.

سالار معزز بعد از اين که تحصيلات موسيقی را در اروپا به پايان رساند، به ايران بازگشت و اولين مدرسه مخصوص موسيقی را به عنوان هنرستان موسيقی راه اندازی کرد. او همچنين در اين مدرسه و در شهرداری تهران دو ارکستر سمفونيک راه انداخت که نوازندگانشان تقريبا مشترک و حدود ۴۰ نفر بودند. اين ارکستر زمينه ای شد که بعدها ارکستر سمفونيک تهران تشکيل شود.

سال ۱۳۱۷ غلامحسين مين باشيان که مدير مدرسه موسيقی بود، ۱۰ استاد موسيقی از چکسلواکی را جهت تدريس به ايران آورد که در رشته های ويولن، ويولنسل، ابوا، کلارينت، ترومپت، باسون، پيانو، آواز و رهبری ارکستر متخصص بودند. اين گروه از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۰ در مدرسه مشغول به کار بودند و مدرسه کم کم به شکل يک کنسرواتوار واقعی درمی آمد.

در طول اين سال ها ارکستر های مختلفی به همت سازمان های مختلف تشکيل شد که از ميان آنها می توان به ارکسترهای شهرداری تهران، مدرسه موسيقی و اداره فرهنگ و هنر وقت اشاره کرد.

اما متاسفانه بخت چندان با موسيقی دانان ايرانی يار نبود و اين حرکت های راهگشا به واسطه وقايعی که بر اثر جنگ جهانی دوم پيش آمد، متوقف شد. سال۱۳۲۰ با ورود قوای متفقين به ايران نوازندگان چک از ايران خارج شدند و روند رو به رشد مدرسه کم کم متوقف شد.

تولد ارکستر سمفونيک تهران


اولين هسته ارکستر سمفونيک تهران سال ۱۳۲۲ توسط پرويز محمود شکل گرفت. او يک ارکستر خصوصی راه انداخت که در خانه پدری اش تمرين و کنسرت هايی هم برگزار می کرد. محمود نام اين ارکستر را «ارکستر سمفونيک تهران» گذاشت. اين همان ارکستری است که تا به امروز هم فعاليت خود را ادامه داده است و مهمترين ارکستر کلاسيک ايران به شمار می آيد.

در فاصله سال هاى ١٣٢٥ تا ١٣٥٧ ارکستر سمفونيک تهران روزهاى خوب و بد بسيارى را پشت سر گذاشت. اما شايد به دو دليل يکى مهاجرت سرپرست ها و رهبران اين ارکستر که يکى پس از ديگرى، براى تحصيل يا کار در ارکسترهاى بزرگ دنيا، ايران را ترک مى کردند و ديگرى انتقال مکرر مسئوليت اين ارکستر از سازمانى به سازمان ديگر  پيشرفت آن به کندى صورت مى گرفت.

يکى از درخشان ترين دوره هاى فعاليت اين ارکستر در زمان رهبرى حشمت سنجرى از سال ١٣٣٩ تا ١٣٥١ بود. ارکستر در زمان سنجرى از نظم و کيفيت قابل قبول اجرايی برخوردارشد. تا جايی که تعدادی از نوازندگان به همکاری در ارکسترهای کشورهای ديگر دعوت شدند و هنرمندان برجسته ای از جمله يهودی منوهين، زوبين مهتا و ايزاک ايشترن به عنوان نوازنده ميهمان برای اجرای کنسرت با ارکستر سمفونيک تهران از اروپا و امريکا به ايران آمدند.

در سال ۱۳۵۱ فرهاد مشکات که برنده مسابقات جهانی رهبری ارکستر بود به ايران آمد و رهبری ارکستر را عهده دار شد. ارکستر سمفونيک تهران با آمدن مشکات به کلی تغيير کرد و پيشرفت آن سرعت بيشتری گرفت. مشکات می خواست ارکستر به سرعت پله های ترقی را طی کند، به همين خاطر بسياری از نوازندگان ايرانی ارکستر را تغيير داد و نوازندگان خارجی استخدام کرد. تعداد نوازندگان در اين سال به حدود ۶۰ نفر رسيد.  در اين مدت رهبران ميهمانی نيز مانند حشمت سنجری و فرزندش فرشاد، علی رهبری و لوريس چکنواريان به ارکستر سمفونيک تهران دعوت شدند و برنامه هايی به اجرا گذاشتند.

ارکستر به اين ترتيب تا پيش از انقلاب کارش را ادامه داد اما بعد از آن با وقوع انقلاب سازمان های هنری از هم پاشيد و تمام ارکسترها به حالت تعطيل در آمدند. وضعيت موسيقی و نامعلوم بودن آينده آن سبب شد که بسياری از نوازندگان برجسته کشور را ترک کنند. از اين زمان به بعد ارکستر يک دوره رکود را طی کرد که صدمه زيادی به ساختار آن و کيفيت اجرايی اش زد.

ارکستر سمفونيک تهران با ده نوازنده که خودشان تلاش زيادی در حفظ ارکستر داشتند، کارش را ادامه داد و بيشتر به اجرای سرود های انقلابی و اجرای برنامه های مناسبتی پرداخت. حتی برای ادامه حيات، نوازندگانِ آن در دوره جنگ ايران و عراق مدتی هم به جبهه های جنگ اعزام شدند.

با تعطيلی مدارس موسيقی سنتی و کلاسيک ديگر اميدی به آينده ارکستر و ورود نوازندگان جوان تحصيل کرده وجود نداشت در همين سال ها حشمت سنجری دوباره ارکستر را رو به راه کرد و کار را از سر گرفت اما بعد از مدتی کار را رها کرد و در سال ۱۳۶۸ آخرين اجرايش را با ارکستر سمفونيک تهران انجام داد و از کار کناره گيری کرد.

يک سال بعد (۱۳۶۹) فريدون ناصری رهبری ارکستر را به دست گرفت. او تا زمان درگذشتش که در سال ۱۳۸۴ اتفاق افتاد عنوان رهبر دائم را حفظ کرد، هرچند که کهولت سن باعث شد در اين مدت برنامه های زيادی را رهبری نکند و ارکستر بيشتر توسط رهبران ميهمان برنامه اجرا کرد. 

در مدت رهبری فريدون ناصری نادر مشايخی برای دوره ای کوتاه، ايرج صهبايی دو سال (۱۳۸۱ تا ۱۳۸۲) و علی رهبری يک ماه به عنوان رهبر اصلی معرفی شدند ولی با عنوان رهبر دائم به کار مشغول نبودند.

در همین زمینه:

ارکستر سمفونيک تهران از زبان نوازندگانش

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.