رویا ۲۶ساله است. او ژیمناستیک را به عنوان سرگرمی در دوران دبستان شروع کرد و کم کم به این رشته علاقهمند شد. میگوید زنگهای تفریح با دوستانش مسابقه راهرفتن روی دست میگذاشته و از همان زمان به رقص روی دست و آکروباتبازی روي آورده. در ابتدا خانوادهاش او را جدی نمیگرفتند ولی به محض پیبردن به علاقه و پشتکار رویا از او حمایت کردند و امروز رویا والدینش را از حمایتکنندههای اصلی در زندگیش میداند.
رویا در کنار علاقهمندی به رقص روی دست، در حال تمام کردن تحصیلات خود در مقطع فوقلیسانس در رشته «مدیریت پروژه» است. رشته تحصیلیاش را دوست دارد اما "دلش میخواهد تا جایی که توان جسمیاش اجازه میدهد در حیطه اجرای رقص روی دست و آکروباتبازی فعالیت کند". رویا همچنین در ملبورن استرالیا مربی رشته ژیمناستیک است اما "شاگرد بودن را بیشتر از معلم بودن" دوست دارد. وقتی از او میپرسی «کِی از خودت راضی میشوی؟» با صراحت تمام میگوید راضی شدن در وجود او نیست؛ همیشه در حال تلاش کردن و به دست آوردن است.
رویا عبدالحسینی نمونه بارز یک دختر فعال و پرانرژی است. این سومین بار است که به مونترال سفر میکند تا به قول خودش در "هالیوودِ ِهنرهای نمایشی در سیرک" شرکت کند. او خودش را در مونترال غریبه حس نمیکند. هرروز از ساعت ۳ تا ۸ عصر و حتا گاهی تا ۱۱ شب در خیابان "سنت کترین" که خیابان اصلی مرکز شهر مونترال است، به همراه همگروهیهایش میرقصد. او به کاربردن کلمه معلول را برای خودش و دوستانش پسندیده نمیداند و معتقد است آنها "اشخاص بسیار مهم - VIP" هستند.
بالاترین هدف دستیافتنی زندگی رویا کار کردن با شرکتهای معروف آکروباتیک و یا سیرکهای معروف دنیا مثل «سیرک دو سُلِی- Cirque du Soleil» است. میخواهد یک قرارداد طولانی مدت داشته باشد، با خیال آسوده کار کند، به واسطه کارش به کشورهای مختلف سفر کند و با آدمهای مختلف آشنا شود؛ چرا که از دید او سفر "خودِ یادگرفتن" است.