"درخلال دهههای گذشته، معماران ایرانی سهم قابلتوجهی در مقوله طراحی معماری داشتهاند، هرچند بسیاری از طرحهای معماران ایرانی به دلیل آنکه فرصت انتشار در خارج از ایران را نداشتهاند، در سطح جهانی ناشناخته باقی ماندهاند. از طرف دیگر معماران موفق ایرانی در غرب همچون خواهران "حریری" و "نادر تهرانی" نیز که امروزه شهرتی جهانی به هم زدهاند، خاستگاه کارهایشان لزوما در پیوند با فرهنگ ایرانی نبوده است. علاوه بر این معماری و فرهنگ ایران، یکی از میراثهای غنی و کهن معماری جهان است که میتواند بالقوه به اندیشههای معماری امروز کمک شایانی برساند. منظور از انتشار این شماره نشریه، معرفی معماران ایرانی و آثار کلیدی آنها، در داخل و خارج از کشور، و برجسته نمودن امکانات بالقوه تاریخ معماری ایران و معرفی ایدههای آن برای طراحی معاصر جهان است".
این مقدمه دویست و هفدهمین نشریه تخصصی معماری به نام "AD: Architectural Design - اِی دی: طراحی معماری" است که هر دو ماه یکبار در بریتانیا منتشر میشود.
هدف این شماره نشریه، که با عنوان "ایران: گذشته، حال و آینده - Iran: Past, Present and Future" منتشر شده است، معرفی معماران پیشگام و مهم از طیف وسیعی از نسلهای داخل و خارج از ایران و آثار آنها و نیز برجسته کردن امکانات بالقوه سازههای تاریخی ایران برای معماری معاصر جهان است. انتشار این نشریه حاصل تلاش "سلمن گریک - Salman Craig" و "دفنه سون گورقلو هنسل - Defne Sunguroğlu Hensel" و همچنین معماران جوان ایرانی، "مهران قارلقی" و "امین صادقی" است که با همکاری استاد و مشوقشان "مایکل هنسل- Michael Hensel" در لندن به انجام رسیده است.
مهران قارلقی از آشنایاش با مایکل هنسل در ایران، از شیفتگی مایکل نسبت به معماری سنتی ایران و بخصوص از علاقه او به راهحلهای هوشمندانهای که معماران سنتی ایران سالها پیش بکار گرفتهاند میگوید. از زمانی حکایت میکند که مایکل با مشاهده بنای باد گیر معروف باغ دولت آباد یزد، درایت معماران سنتی ایرانی را تحسین کرده و با قطعیت تاکید میکند که رسالت معماران در تمام اعصار، بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان بوده است.
در فصل اول این نشریه نتیجه تحقیقات صورت گرفته روی تعدادی از عناصر و مجموعههای شاخص معماری سنتی ایران است مانند کبوترخانهها، یخچالها و سردابهای سنتی، قنات، آب انبار، پلها و خانههای مسکونی ساخته شده در اقلیم گرم و خشک ایران. مطالعاتی که روی این پدیدههای معماری ایرانی صورت گرفته تنها برای یادآوری و تحسین معماران با ذکاوت گذشته نیست بلکه جنبههای کاربردی معماری قدیم در فصول مختلف سال نیز مد نظر بوده است. این شیوه بررسی برای اولین بار توسط نرم افزارهای پیشرفته همچون Ensight, Radtherm, Ansys انجام گرفته که پیش از این تنها در صنایع اتومبیلسازی و صنایع دفاعی مورد استفاده بود. طبق این آنالیزها به راحتی میتوان رفتارهای بنا را بررسی کرد، جهت وزش باد در ساعات مختلف و فصلهای مختلف سال، جابهجایی هوای گرم و سرد و بسیاری از رفتارهای هوشمندانهای که صدها سال قبل جهت تنظیم شرایط محیطی محاسبه و اجرا شدهاند را در نظر داشت.
فصل دوم نشریه به معماری معاصر ایران و تاثیرگذاران معاصری که از معماری گذشته ایران الهام گرفتهاند، پرداخته است. معماران نامآوری هم چون "کامران دیبا"، معمار موزه هنرهای معاصر تهران و شهر جدید شوشتر، "حسین امانت"، معمار برج آزادی (شهیاد). این فصل با مقالهای درباره باغهای ایرانی (پردیس) از "امین صادقی" و "نسرین فقیه" شروع میشود.
در مقاله "فرشاد فرحی" با عنوان "دنیای همگونی: دگردیسی معماری ایرانی" بحثی فلسفی درباره معماری ایرانی به میان میآید. در مقاله دیگری، "رضا دانش میر"، که سالهاست با اتفاق همسرش "کاترین اسپریدونف" بر روی قناتهای ایران مطالعه و پژوهش میکند، از تاثیر قناتها بر توسعه شهری تهران سخن میگوید. در جای دیگر "سامان سیار" به تجلیل از "هادی میرمیران"، طراح و معمار فقید معاصر، میپردازد. هادی میرمیران طراح و معمار برجسته ایرانی است که موفق به طراحی مجموعه ورزشی و استخر رفسنجان با بهرهگیری و الهام از فضای آب انبارهای سنتی ایرانی شده است و همچنین طراح بسیاری از ساختمانهای داخل و خارج از ایران مانند ساختمان کانون وکلای دادگستری در تهران و ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت و تایلند و نیز ساختمان کتابخانه مرکزی تهران بوده است. وی در ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ در برلین چشم از جهان فروبست. نسبت خانوادگی آقای سیار با هادی میرمیران و کار در شرکت ساختمانیاش (شرکت نقش جهان پارس) امکان خوبی به او داده تا به بهترین نحو شخصیت حرفهای و خصوصیات فردی او را در این مقاله ارائه دهد.
در مقاله مهران قارلقی، از بانیان گردآوری و تدوین این مجموعه، از چند تن از معماران متأخر ایران با ذکر نمونههایی از آثار آنها با رویکردی مثبت در دوره ده ساله اخیر نگریسته شده است. در ادامه مایکل هنسل مقالهای درباره معماران مطرح ایرانی که ساکن ایران نیستند ولی در سطح بینالمللی بسیار موفق بودهاند و ردپایی از رویکرد آنها به فرهنگ ایرانی ارائه کرده است.
فصل آخر و پایانی این شماره نشریه نیز به همت مایکل هنسل تهیه و تدوین شده است. او که سالهاست در انجمن عالی معماری لندن موسوم به " AA: Architectural Association" تدریس میکند درباره معماری منطقه خاورمیانه به ویژه ترکیه، مصر و ایران مطالعه کرده است. مایکل هنسل در این فصل به ذکر نقل قولهای مختلف معماران میپردازد که میتواند حلقه ارتباط بین گذشته، حال و آینده معماری ایران نیز باشد و چشماندازی که برای این سبک از معماری متصور است را به پیش چشم خواننده میآورد.
کلام آخر این مجموعه مقالات به قلم "فرخ درخشانی"، یکی از مدیران ایرانی "بنیاد آقاخان" است. بیناد آقاخان مسابقه مهم معماری درباره شیوههای بومی و اسلامی و روشهای معماری کهن و نوین در توسعه جهان سوم را هر سه سال یک بار در دنیا برگزار میکند و به بسیاری از معماران ایرانی جایزه داده است.
نشریه ایران: گذشته، حال و آینده در ۱۳۶ برگ و با قیمت ۲۵ پوند منتشر شده و در فروشگاههای کتب هنری، مهندسی و معماری و نیز فروشگاههای اینترنتی قابل دسترسی است.
در گزارش تصویری این صفحه مهران قارلقی درباره مجله ایران، گذشته، حال و آینده توضیح میدهد.
صحبت شما خیلی کلی و طعنه آمیز است. اولا صحبت بر سر این نیست که معماران جوان امروز صلاحیت و خلاقیت لازم را ندارند، بلکه مسأله این است که کار به دست کاردان - اعم از این که پیر باشد یا جوان - سپرده نمیشود.
ثانیا کارنامه سیحون و امانت و اردلان و دیبا و امثالهم که اتفاقا بهترین کارهایشان را در جوانی ارایه دادند، کاملا روشن است. می توانم آرامگاه بوعلی را مثال بزنم که طرحش را سیحون پیش از 30 سالگی ارایه داد و در زمان خودش بسیار طرح پیشرویی بود؛ یا برج شهیاد که امانت آن را در 24 سالگی طراحی کرد. اهمیت این آثار فقط به خاطر جنبههای فنی و تکنیکی انها نیست، چون مثلا آرامگاه بوعلی پیچیدگی خاصی ندارد. بلکه اهمیتشان به جهت درک بالایی است که این معماران هم از معماری بومی ایران و هم از معماری مدرن داشتهاند و در تلفیق آنها بسیار موفق عمل کردهاند.
حالا شما نمونهای از جوان های مورد نظرتان را که چنین دستاوردی داشتهاند، معرفی بفرمایید. البته تقصیر جوانها نیست، این کمبود، ناشی از فضای فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است که مانع از ظهور و بالندگی چنین استعدادهایی میشود و این خود بحثی مفصل است.
در ضمن، بنده خودم جوان هستم و معماری هم نخواندهام، بلکه بیشتر درباره معماری معاصر مطالعه و پژوهش کرده ام. بنابراین حرفهایم از سر "شکست" و "سرخوردگی شخصی" در این حوزه نیست. لطفا اگر نظری را نمی پسندید، به بیان نظرات خودتان بسنده کنید و از فکرخوانی و برچسب زدن بپرهیزید.
با سپاس از پاسخ هوشمندانۀ شما، بویژه در آخرین پاراگراف نوشتۀ خود. ایکاش در توجیه حقانیت پیشرفت های چشمگیر معماران ایرانی نمی نوشتید " لازم میدانم که یاد آوری کنم که این تحقیق در ایران انجام نشده و به حمایت The Architectural Association و مرکز پژوهش معماری نروژ به انجام رسیده که حاصل همکاری محققان از موسسات و ملیت های مختلف بوده است."
آیا اگر این تحقیق در ایران انجام شده بود معتبر نمی بود؟
آیا دستآوردهای شایان دانشمندان و دانش پژوهان ایرانی گواه ارزشمند بودن پژوهش های آنان نیست؟
آیا معماران ایرانی ای که این نشریه به ارزیابی آثارشان پرداخته و آن ایرانیانی که ارزیابی ها و بررسی هایشان در این نشریه آمده توان دستیابی به تحقیقی ارزشمند در ایران نمی داشتند؟
چرا برای باورکردن ارزشمند بودن دستآوردهای ایرانیان باید از خارجیان تائیدیه بگیریم؟
سربلند و سرفراز باشید،
ایرج یمین اسفندیاری
زمان آن رسیده که انتقاد بر پایه دانش را جایگزین غرایض، شکستها و سرخوردگی های شخصی کنیم و به حضور جوان ها و تلاش آنها احترام بگذاریم.
با آرزوی دیدار