همواره در جوامع مدرن تسهیل زندگی افراد معلول و مسئولیتپذیری این جوامع در ایجاد انگیزۀ مضاعف برای ادامه زندگی این افراد در الویت است. به همین منظور در چنین جوامعی تلاشهای زیادی برای یافتن راههای عملی و بنیادین در طی این مسیر صورت میپذیرد.
تأسیس مراکزی برای نگهداری افراد معلول از سالها پیش در ایران برای ارائۀ خدمات بهتر به معلولان توسط بخشهای خصوصی و دولتی صورت گرفتهاست که نمونههای بسیاری را میتوان در این خصوص برشمرد؛ اما یک نام بیش از همه به گوش ایرانیان آشناست و آن "آسایشگاه کهریزک" واقع در جنوب تهران است.
این مرکز که ۳۸ سال پیش توسط دکتر محمدرضا حکیمزاده تأسیس شده، هماکنون شناختهشدهترین و شاید بزرگترین مرکز در ایران برای ارائۀ خدمات بهتر به معلولان به شمار میآید.
انتخاب شعار "محلی برای زندگی و نه زنده ماندن" برای معرفی آسایشگاه کهریزک به تنهایی کافیست تا به میزان توجه به ایجاد انگیزه در افراد ناتوان پی ببریم.
در آبانماه سال ۱۳۸۷ مراسم ازدواج چهار زوج ساکن این مرکز برای ادامۀ زندگی مشترکشان در محل آسایشگاه برپا شد که این گزارش از آن مراسم تهیه شدهاست.
در طی این مراسم ازدواج گروهی، شاهد آویختن حلقۀ عروسی به گردن احمد محمودیسرشت، یکی از دامادهای جشن عروسی، هستیم که به دلیل معلولیت از ناحیۀ دو دستش حلقه ازدواج را به گردن میآویزد و به آوازخوانی میپردازد:
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز
همچنین در این گزارش از درد دل مادر محمود محمدی، یکی دیگر از دامادها، میشنویم که میگوید، سه پسر معلول دارد که همگی ساکن آسایشگاه کهریزک هستند. او که گذر زمان فرتوتش ساخته، با خوشحالی به نظارۀ جشن عروسی فرزندش چشم دوختهاست.
برای دیدن شوق ادامۀ زندگی به تماشای این گزارش نشستن کافیست، تا بدانیم توجه به زندگی معلولان تا چه حد میتواند رنگی از امید و آینده به خود بگیرد.