در خیابان امام خمینی تهران یا همان سپه قدیم، بین میدان حسنآباد و خیابان شیخ هادی، خانهای قدیمی هست که گرچه میان ساختمانهای ناهمگون اطراف و تابلوی فروشگاه های همجوار، گرفتار شده است اما سردر چشمنواز و شکوهمندش، رهگذران را به تماشا فرامیخواند.
بر تارک این سردر قدیمی، روی کاشی لاجوردی نوشتهاند: موزه مقدم. موزهای که این روزها در تهران شایع شده گرانترین خانه جهان است و گویا این ادعا مستند به نقل قولی از آرتورپوپ، هنرشناس شهیر آمریکایی است. اما جدا از این که موزه مقدم، گرانترین خانه جهان باشد یا نباشد یا اصلا چنین مقایسهها و اندازهگیریهایی محلی از اعراب داشته باشد، روشن است که این خانه با آثاری که در خود جای داده، یکی از نفیسترین خانههای تاریخی ایران محسوب میشود.
این خانه که در دهههای پایانی دوره قاجار بنا شده و به گفته راهنمایان موزه، خاطراتی را از حضور مظفرالدینشاه قاجار و دیگر بلندپایگان دربار و دیوان به یاد دارد، متعلق به دکتر محسن مقدم بوده است.
محسن مقدم (۱۳۶۶-۱۲۷۹) فرزند یکی از خاندانهای برکشیده عصر قاجار است. او به حاج علیخان حاجبالدوله نَسَب میبَرَد که در دوره ناصرالدینشاه مقام فراشباشی دربار را عهدهدار بود و چون از سوی شاه مأمور اجرای حکم قتل امیرکبیر شد، نام نیکی از خود برجای نگذارد. تیمچه معروف حاجبالدوله در بازار تهران از ساختههای اوست.
پسر بزرگ حاجبالدوله، عبدالعلیخان ادیبالملک بود که پدر بزرگ محسن مقدم است. او مدتی حکومت قم را در اختیار داشت اما بر اثر سکته ناقص، خانه نشین شد و در ۵۷ سالگی از دنیا رفت. برادر کوچکتر ادیبالملک، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه است که وزیر انطباعات ناصرالدینشاه و همراه او در سفر و حضر بود و چون کتابها و مقالات بسیاری را درباره تاریخ ایران به رشته تحریر درآورده است، از رجال خوشنام دوره ناصری به شمار میآید.
وقتی ادیبالملک مُرد، اعتمادالسلطنه وساطت کرد تا پسر برادرش، محمدتقی خان، رییس اداره احتسابیه تهران شود و لقب احتسابالملکی بگیرد. این شخص که تا آخر عمر نزدیکی خود به شاهان قاجار را حفظ کرد، پدر دکتر محسن مقدم است. او غیر از محسن، پسر بزرگتری به نام حسن داشت که در جوانی فوت کرد اما به سبب نوشتن نمایشنامه "جعفرخان از فرنگ برگشته" شهرت زیادی یافت.
محسن مقدم، در چنین خاندان اشرافی و سیاست پیشهای متولد شد و در ۱۲ سالگی برای تحصیل به اروپا رفت اما پس از مدتی ــ شاید به سبب بالاگرفتن آتش جنگ جهانی اول ــ به ایران بازگشت و این بار در مدرسه صنایع مستظرفه ثبت نام کرد که مدیریتش با کمالالملک غفاری بود و زیر نظر او به فراگرفتن نقاشی سرگرم شد.
چند سال بعد، دوباره به اروپا رفت و این بار در فرانسه در رشتهتاریخ هنر و باستانشناسی تحصیل کرد؛ ضمن این که تحصیلات خود در زمینه نقاشی را کامل کرد. همانجا نیز با همسر آینده اش "سلما کویومجیان" ــ که او نیز باستانشناسی و هنر خوانده بود- آشنا شد و ازدواج کرد. سپس در سال ۱۳۱۵ به ایران آمد و به فعالیتهای باستانشناسی و تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. از او به عنوان یکی از نخستین استادان آکادمیک باستانشناسی ایران و از بنیانگذاران دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یاد میکنند.
محسن مقدم از کودکی علاقه زیادی به گردآوری آثار تاریخی و هنری داشت و تحصیلات او در همین زمینهها موجب شد که پس از بازگشت به ایران، گردآوری آثار تاریخی را با جدیت دنبال کند. اغلب این آثار را با ثروت شخصی خود از داخل و خارج کشور خریداری میکرد. در مدت چند دهه، خانه پدری او در خیابان سپه که خود از خانههای اشرافی و زیبای دوره قاجار است، پذیرای مجموعه بزرگی از آثار تاریخی و هنری شامل پارچه، فلز، کاشی، سفال و آبگینه، مهرهای گِلین، عاج و صدف، مصنوعات سنگی و چوبی، مدال، تابلوهای نقاشی و غیره شد.
شهرت این خانه به حدی رسید که بسیاری از کارشناسان و علاقمندان هنرهای شرقی از نقاط مختلف ایران به دیدنش میآمدند و آرتورپوپ نیز در مجموعه "بررسی هنر ایران" * مقاله مستقل و مفصلی را به خانه دکتر مقدم و آثار موجود در آن اختصاص داد.
دکتر مقدم در سال ۱۳۵۱ این خانه و تمام آثار موجود در آن را وقف دانشگاه تهران کرد تا مورد استفاده دانشجویان رشتههای هنر و باستانشناسی قرار گیرد. او در سال ۱۳۶۶ و همسرش سلما در ۱۳۶۹ از دنیا رفتند و اداره مستقیم خانه ــ موزهشان مستقیما برعهده دانشگاه تهران قرار گرفت. این دانشگاه چنین تشخیص داد که موزه مقدم علاوه بر دانشجویان هنر و باستانشناسی به روی عموم مردم نیز گشوده شود و چنین بود که این موزه در مردادماه سال ۱۳۸۸ به شکلی تازه مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
گزارش مصور این صفحه، گشت کوتاهی است در خانه ــ موزه دکتر مقدم. راوی این گزارش دکتر رضا مستوفی، استاد باستانشناسی دانشگاه تهران و از دوستان و نزدیکان دکتر محسن مقدم است. او به خواست مرحوم مقدم، در ترتیب و اداره موزه با ایشان همکاری نزدیک داشت و به ویژه، عهدهدار فهرستبرداری از آثار موجود در آن بود.
*A Survey of Persian Art. Arthur Upham Pope
Oxford University Press, 1938-39