شروع فعالیت هنری مازیار پرتو به تحصیل در هنرستان و زمانی که نقاشی را با "استاد زرین قلم" آغاز کرد، بازمیگردد. او مدتی در هنرستان تدریس کرد و سپس به عنوان فیلمبردار و عکاس خبری فعالیتاش را ادامه داد و به تشویق عدهای از دوستان ارمنی توانست در پشت صحنه فیلم "شبنشینی در جهنم" تجربهاندوزی کند. در این فیلم کار طراحی را از "موشق سروری" فراگرفت و همچنین نقش منشی دادگاه را در آن بازی کرد.
همین تجربه باعث آشنایی و ورود او به ساخت فیلمهای خبری شد و امکان یافت از خلاقیتهای خود بهره گیرد. در آن زمان سیستم فیلمبرداری نگاتیو، فیلمبردار بر اساس تجربه و خلاقیت خود و در زمانی سریع مجبور به انتخاب زاویه درست و صرفهجویی لازم برای انجام کار بود.
"امید پرتو" فرزند مازیار پرتو میگوید: "پدرم در کار فیلمبرداری همیشه از اصطلاح خودساختۀ "تصور دکوپاژ شده" استفاده می کرد. یعنی هر چیزی را که تصور میکنید، همان باید تدوین شده باشد. اصل مهم برای ایشان همین بود اما بعضی با این نظر مخالفند و میگویند که این روش خلاقیت را از فیلمبردار میگیرد.
او وقتی سناریوی فیلم را میخواند تمام فیلم را در ذهن خود تصویر و تدوین میکرد. در کار خبری هم زاویه و نور درست را در ذهن خود میسنجید. همین عامل باعث شد که به سرعت در کار فیلمبرداری خبری پیشرفت کند؛ اگرچه خیلی زود به این نتیجه رسید که فیلمبرداری خبری پاسخگوی نیازهای درونی و هنریاش نیست و در آستانۀ سی سالگی به عرصه فیلمبرداری سینمایی وارد شد".
مازیار پرتو با ورود به سینما تلاش کرد که آثار مردمپسند را ببیند و از آنها بیاموزد. بسیاری از این آثار غربی بود و از دستگاهها و تجهیزات مجهزتری برای ساخت آن استفاده شده بود. با آن که سینمای ایران فاقد این تجهیزات بود، این محدودیت سد راه مازیار پرتو نبود: "پدرم سعی میکرد صحنههای زیبا را با همان تجهیزات و امکانات موجود در داخل ایران اجرا کنند. بارها برای ثبت بهترین تصویر با دوربینی که سی کیلو وزن داشت از پنجره ماشین به بیرون خم میشد و در حالیکه سرش نزدیک زمین بود و ماشین در جادههای ناهموار در حال حرکت بود، فیلم میگرفت. او خطر را میپذیرفت و سعی میکرد نتیجه کار متفاوتتر از همیشه باشد و با عشق و اصالت درون، به خلق اثر ماندگار میاندیشید نه چیز دیگر".
مازیار پرتو فیلمبرداری و مدیریت فیلمبرداری بیش از پنجاه فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را برعهده داشت: "اگر بخواهیم آثار مازیار پرتو را از نظر کیفی دستهبندی کنیم باید فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را از هم تفکیک کرد. مثلا سریال تلویزیونی"امام علی" را نمیتوان با فیلم سینمایی"روز واقعه" مقایسه کرد. این دو با اینکه از نظر موضوعی و تاثیرگذاری بین مردم شبیه هستند، از نظر ساخت تفاوت دارند. سریال "غارتگران" و سریال امام علی از بهترین و موفقترین کارهای ایشان بود که در هر دو مدیریت فیلمبرداری را انجام داد. سریال "هزار دستان" نمونه دیگری از کارهای موفق ایشان است. پدرم در بین کارهایش بیشتر به فیلمهای سینمایی "باباشمل"، "قیصر" و "طوقی"، فیلم "آدم برفی" و "روز واقعه" علاقهمند بود. در فیلم مستند "بارگاه ملکوتی" توانست در یک زمان کوتاه، لحظهای ماندگار از شستشوی حرم امام رضا را ثبت کند؛ صحنهای که قابل تکرار نبود و تنها یک فیلمبردار حرفهای میتوانست با کمترین وسایل نورپردازی شرایط ثبت این صحنه را مهیا سازد.
شخصیت مازیار پرتو به گونهای بود که برای یاددادن به افراد هرگز دریغ نمیکرد و بدون هیچ چشمداشتی اندوختهها و تجربههای خود را با آغوش باز در اختیار دیگران میگذاشت. مثلا اگر با کارگردان جوانی همکاری داشت تجربههای چندین ساله خود را برای بهترشدن کار در اختیار او قرار میداد؛ حتا اگر به مذاق بعضی خوش نیاید.
مازیار پرتو مانند بسیار دیگر هنرمندان زندگی خود را وقف هنر کرد و بعد از مهاجرت به آمریکا در سال۱۳۸۲ و محدودشدن فعالیتش در عرصه سینما، کم کم عوارض فعالیتهای سخت حرفهایاش نشان داده شد. در ابتدا دچار بیماری چشم شد، همان چشمی که همیشه از آن به ویزور دوربین نگاه میکرد. سپس مجبور به جراحی شانه سمت راست خود شد، همان شانهای که دوربین قدیمی Arriflex سی کیلویی را با خود میکشید. عوارض دیگری نظیر درد زانو و پا هم تا پایان راه با او بود و سرانجام در تاریخ دو بهمن ۱۳۹۲ در ۸۰ سالگی به علت نارسایی قلبی چشم از جهان فروبست.
در ویدیوی این صفحه زندگی هنری مازیار پرتو را از نگاه فرزندش امید پرتو میبینید. در این گزارش از تکههایی از فیلم "قیصر ۴۰ سال بعد"، کاری از مسعود نجفی استفاده کردهایم.