۰۲ آوریل ۲۰۱۲ - ۱۴ فروردین ۱۳۹۱
گلریز فرمانی
اولینبار که اسمش را شنیدم، گویی نامی آشنا بود در گوشهای از کشورم که میپنداشتم خوب میشناسمش. و در پی شنیدن نامش دعوتی دوستانه بود به دیاری با میراثهای ماندگار و دلهای ساده و مهربان همنشین کویر.
در فصل جوانههای تازه سرک کشیده و با طراوت تک درختان کویری، در آغاز بهار بود که همراه شدم در سفری به شرقیترین مرزهای کشور؛ سفری که بازگشتش با کولهبار سنگینی عکس و نوشته بود تا بگوییم به راستی خواف کجاست و مردمانش چگونهاند.
خواف، نشتیفان، زوزن، خرگرد و سنگان... در آغاز نامهایی غریب بودند برای ما پایتختنشینانی که حافظهمان پر است از نام شهرها و دیدنیهای غربی. و دیدنشان، لمس و باور ماندگاریشان در گرمای بیرحم کویر، با همه بیتوجهیها و محرومیتی که در هر گوشهاش پیدا بود، سخت بود و فراموش نشدنی. گویی این شهرها و روستاهایی که روزگاری با مدارس باشکوه و قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم از اهمیت بالای تجاری و علمی برخوردار بودند، در آیندهای دور یا نزدیک بر اثر جبر زمان و بیوفاییها تنها به ماندن در کتابهای تاریخ و جغرافیا رضا خواهند داد.
اما در سفر، لحظهای به این دلهای کویری دلسپردن و با آنها هم کلام و هم سفره شدن، همقدم شدن با آنها در کوچه باغهای به جا مانده از دوران سنت، شاید کمی بیشتر دلگرممان کرد. دلگرم به اینکه با این همه بازی روزگار و قدرتمندانش، امید و ایمان به آینده و عزمی راسخ به توسعه و گسترش اقتصادی منطقه، در این دلهای گداخته و سختی کشیده به دست روزگار حک شده است و این مردمان برای ساختن آینده این دیار با امید و پشتکار در حرکتند.
خواف
خواف شهری است با سابقه تاریخی چند هزارساله درجنوب خراسان رضوی، در مرز افغانستان. این شهر، تاریخی پرمخاطره را پشت سرگذارده به قدمت تاریخ ایران: از هجوم و حمله و تاخت و تازهای اقوام مختلف، تا منزلگاهی بر شاهراه تجارتی جاده ابریشم و جادۀ آذربایجان به سیستان برای حمل آتش مقدس زرتشتیان. از آبادی و شکوه در زمان ساسانیان و اشکانیان و کشت انار و انگور و ابریشم تا از بین رفتن رونق شهرنشینی و خشکی و کم آبی امروز. از ولایتی مستقل، پررونق و باشکوه در دوران خوارزمشاهیان و تیموریان و مدارس و مساجدی که مهد تعلیم و تربیت علمایی چون عبدالرحمان جامی بودند، تا وقوع زلزله در سال ۷۳۷ هـ.ق و حمله مهاجمین و تخریبها و بیتوجهیهای ناشی از تعصبات دینی از دوران صفویه تا امروز و محو شدن آن همه آوازه و شکوفایی.
بافت قدیم شهر در محلات میانده، پایینده، سرده، قلعه بالا و سالارباشی، سرتلو و مزار میباشد. میان ده بخش اصلی، بافت قدیمی است که دیگر محلات به دور آن شکل گرفتهاند. دالانها وکوچههای تنگ و باریک و پیچ در پیچ و بنبستی که برای جلوگیری از تاخت و تاز اسب سواران در داخل شهر اینگونه ساخته شده بودند. زمینهای زراعی و باغها در محلههای قدیمی شهر بودند و مردم بیشتر در مسیر قناتها و آبهای سطحی سکونت میکردند. مسجد جامع خواف و یخدان مخروطی شکل با ارتفاع ۲۰متر از مهمترین آثار درون شهر هستند.
مسجد ملک زوزن
مسجدی دوایوانی است که تنها اثر بهجا مانده از شهر زوزن است. دومین مسجد تاریخدار دوره خوارزمشاهیان در ۶۵ کیلومتری جنوبغربی شهر خواف، در شهر قاسمآباد واقع شده است. محراب این مسجد با رنگهای پایدار در سالهای اخیر کشف شده است.
مدرسه نظامیه خرگرد
این بنا یکی از نظامیههایی است که توسط خواجه نظام الملک، وزیر ملکشاه سلجوقی با هدف تدریس علوم و تعلیم دانشمندان در سالهای ۴۷۵- ۴۸۵ هـ.ق ساخته شده بود. در گذر ایام و بیتوجهیها و عوامل طبیعی، از این بنا جز کتیبهای در موزه ایران باستان چیزی باقی نمانده است. در محل این بنا در سال ۱۳۶۱ هـ.ش. مسجدی به نام مسجد نظامالملک ساخته شد. عبدالرحمان جامی شاعر بزرگ قرن نهم هـ.ق شاگرد نظامیه خرگرد بوده است.
به گفته "آندره گدار"، این مسجد قدیمیترین مدرسه بزرگ چهار ایوانی در ایران است که الگویی برای چهار ایوانی شدن مسجد جامع اصفهان و پس از آن مسجد اردستان در قرن هشتم هـ.ق بوده است.
مدرسه غیاثیه خرگرد
در ۵ کیلومتری خواف، در خرگرد نزدیک جاده آسفالت بنایی دیده میشود که زمانی مهمترین مرکز تعلیم و تربیت بوده است. بر اساس کتیبه موجود، این مدرسه در سال ۸۴۸ هـ.ق به دستور خواجه غیاث الدین پیراحمد خوافی، وزیر شاهرخ میرزا بنا شده است. این بنا نماینده کامل دوران تیموریان است. در داخل ایوان نوار پهنی از کاشیهای معرق با زمینه سفید و نقوش فیروزهای رنگ است که کلمه ا... در آن تکرار شده است. در سال ۱۳۱۶ تعمیراتی روی آن صورت گرفته است.
چون مدرسه غیاثیه را وزیر اهل سنت دوره تیموری برای طلاب علوم دینی ساخته بود، بعد از ۶۰ سال با ظهور دولت صفوی که در تشیع تعصب داشت، مورد بیمهری قرار گرفت وعلم و درس علما از بین رفت.
در سالهای پس از آن به دلیل عدم آگاهی، مردم محل به مرور زمان کاشیها و سنگها را از مدرسه جدا کرده، حتی از آن به عنوان آغل گوسفندان استفاده میکردند. این بنا از سال ۱۳۴۸ هـ.ش. توسط دفتر فنی سازمان حفاظت آثار باستانی استان خراسان مورد مرمت قرار گرفت؛ اما به گونهای که همخوانی رنگ و ماده و طرح را بینشان پیدا نمیکنی. بازسازیهایی که سالها به طول میانجامند و داربستهایی که تا همیشه جزئی از تاریخ امروز این بنا میشوند.
مسجد جامع سنگان
این بنا که در شهر سنگان قرار دارد مربوط به اواخر دوره سلجوقیان است که به مرور به دلیل زلزله و ریزشهای جوی برخی قسمتهای آن تخریب شده است. زیبایی بنا در آنجاست که به شکل ذوزنقه ساخته شده است.
آس بادها
چشمگیرترین تاسیسات سنتی خواف آس بادها یا آسیابهای بادی هستند که هنوز هم با ابهتی تمام سینه سپر باد دارند. آس بادها از بزرگترین مجموعههای خشت، گل و چوب بازمانده از دوره صفویه هستند و چرخش آنها تنها به وزش باد قوی، مداوم و شبانهروزی ۱۲۰ روزه سیستان (از اردیبهشت تا مرداد) بستگی دارد که در مناطق مختلف خراسان، بهویژه از خواف تا نهبندان میوزد و با حرکت دادن پرههای چوبی این آس بادها، باعث انتقال نیرو به سنگ و آرد شدن گندمها میشود.
کوشک سلامه
بنای تاریخی زیبایی با قدمت ۸۰۰ ساله، که یادآور حیات سیاسی منطقه خواف در گذشتههای دور میباشد. این قصر قدیمی از زمان آخرین خرابی تا سال ۱۳۲۶ (هـ.ق) بصورت تلی قلعه مانند از خاک بود که ویرانههای عمارتی بزرگ را در دل داشت. مردم سالها قبل خاک این تپه را بهعنوان کود به مزارع اطراف حمل میکردند و حفرههای عمیقی که در دل تپه ایجاد شده بود محلی بود برای پناه دادن احشام در برابر برف و باران و باد و آفتاب.
موسیقی محلی
شهرستان خواف پیشینه غنی در هنر موسیقی دارد و استادان بینظیری را در زمینه موسیقی مقامی به هنر ایران زمین معرفی نموده است. از جمله میتوان به "استاد عثمان محمدپرست" و "استاد حسین سمندری" اشاره کرد. دف و دوتار از سازهای مهم این منطقه هستند. بعضى آهنگهاى این ناحیه در هر دو منطقه (شمال خراسان و شرقى - مرکزى خراسان) اجرا مىشود؛ مثل نوایى که در هر دو منطقه جزو آهنگهاى اصلى محسوب مىشود.
و نمیشود از خواف گفت و از استاد عثمان چیزی نگفت و نشنید نغمههای دلنشین و آسمانی دوتارش را. او که از بازماندگان اصیل دوتارنوازی خراسان است، موسیقی را سینه به سینه آموخته و مهارت بینظیری در بداهه نوازی دارد.
مذهب
آتشکدههای مهمی که در این دیار یافت شدهاند، نشان از رواج و رونق دین زرتشت در این منطقه دارند. قلعه گبرها در تپهای مرتفع در خرگرد به روایتی دژ نظامی زرتشتیها بوده برای مقاومت در برابر مسلمانان. امروزه، بیش از نیمی از مردم این منطقه از اهل سنت و پیرو فقه حنفی هستند.
منابع:
خواف در گذر تاریخ، عبدالکریم احراری رودی، ۱۳۸۴
سیمای هزارساله خواف، ابراهیم زنگنه قاسم آبادی، ۱۳۸۲
بافت قدیم شهرها، جلوه فرهنگ مادی و معنوی شهرهای اسلامی، دکتر فرامرز بریمانی، علی شعاع برآبادی . فصلنامه جغرافیا و توسعه، پاییز ۸۸
خواف و شهرهای آن، غلامحیدر ابراهیم بای سلامی، فصلنامه تحقیفات جغرافیایی، تابستان ۸۵
شما در مطالب خود مکان هایی همچون آتشکده و قلعه گبرها را نام بردید که واقعا ممکن است بیشتر خوافیان هم ندانند که اینها در خواف هست.
با تشکر از زحماتتان.