۰۱ فوریه ۲۰۱۲ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۰
دوازدهم بهمن ماه امسال پنج سال از خاموشی پرویز یاحقی و ویلوننوازی بیهمتایش میگذرد. هنرمندی که گفته بود اولین آهنگش را در سن دوازده سالگی ساخته و تا پایان عمر ۷۱ سالهاش، چه در جمع دوستدارانش و چه در خلوت خود، همواره یک مونس داشت: ویلونش. در مصاحبهای که سالها پیش منوچهر نوذری با پرویز یاحقی و حمیرا کرده بود، آن زوج زیباترین ساخته یاحقی با صدای حمیرا را به شنوندگان معرفی کردند. اگرچه زندگی مشترک آندو هنرمند چند سالی بیشتر دوام نیافت اما حاصل زندگی هنریشان برای نسلها به یادگار ماند. در گزارش تصویری این صفحه تکههایی از مصاحبه منوچهر نوذری را به همراه خاطره آشنایی پرویز یاحقی و بیژن ترقی میبینید و میشنوید. همچنین در فایل صوتی که جین لویسون در اختیار جدیدآنلاین گذاشته پرویز یاحقی از خاطره ساخت ترانه "من از روز ازل دیوانه بودم" میگوید. متن زیر نیز پنج سال پیش به مناسبت درگذشت پرویز یاحقی در جدیدآنلاین منتشر شده است.
یاحقی، هنرمند بیجانشین
"در موسیقی خود ساخته بود و خلاقیتهای فراوانی داشت. آهنگ ساز و در ویولن صاحب سبک بود. شیرین و مسلط ساز میزد. موفقیت او به این دلیل بود که عشق در کارهایش نمایان است. او هنرمندی بود بیجانشین."
در میان نوازندگان بیشمار ویولن، کسانی که توانستند به سبک و شیوهای در نوازندگی ویولن در موسیقی ایرانی برسند، کماند. پرویز یاحقی، در این میان از کسانی بود که صاحب سبک بود.
فرامرز صدیقی پارسی ، در سال ۱۳۱۴ در تهران به دنیا آمد و در دوازده بهمن ۱۳۸۵در گذشت. از کودکی به واسطه دایی هنرمندش حسین یاحقی با موسیقی آشنا شد و به عنوان تکنواز خردسال در رادیو آغاز به نوازندگی کرد و نام هنری پرویز یاحقی را برای خود برگزید.
یاحقی که در هیجده سالگی یک نوازنده تمام عیار شده بود سبک خاص خود را داشت. در همین سالها بود که آهنگسازی را آغاز کرد. آهنگهای او به اندازهای زیبا بودند که در ابتدا همه گمان میکردند این آثار به داییاش تعلق دارد نه او. اما کم کم استعداد و هنر خلاقانه او بر همه آشکار شد.
اولین اثر او "امید دل من کجایی" بود که با صدای غلامحسین بنان اجراشد. اعضای ارکستری که این قطعه را در رادیو اجرا کردند هنرمندان برجستهای چون ابوالحسن صبا، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی، محمد میرنقیبی، نصراله زرین پنجه، حسینعلی وزیری تبار، و حسین تهرانی بودند. این پیشکسوتان و استادان مسلم موسیقی، اثر این آهنگساز جوان هجده ساله را اجرا کردند.
یاحقی از بهترین تکنوازان برنامه بسیار برجسته گلها بود و در عمر هنری خود صدها آهنگ زیبا ساخت. او در جوانی با حمیرا خواننده خوش صدای موسیقی ایرانی ازدواج کرد. اگر چه این زندگی مشترک شش، هفت سال بیشتر به طول نیانجامید اما تاثیر عمیقی در زندگی هنری این دو هنرمند داشت. در این مدت آثار ماندگار بسیاری از یاحقی با صدای حمیرا به جا مانده است که از آن میان میتوان به صبرم عطا کن، مرانفریبی، هدیه عشق، بهار نورسیده، مراتنها نگداری، پنجرهای به باغ گل اشاره کرد. بعد از جدایی نیز دوستی و علاقه این دو هنرمند با یکدیگر باقی ماند و آنها تا همین اواخر نیز از حال یکدیگر سراغ میگرفتند.
استاد حسن کسایی نوازنده نام آشنای نی درباره اومی گوید: "بدانید که یاحقیها به این زودیها دوباره پیدا نمیشوند و به دستمان نمیرسند. مثل پایورها و شهنازها که در منزل افتاده اند و در سن کهولت هستند و یا علی تجویدیها و حبیب الله بدیعیها جایگزین نمیشوند. امیدوارم خداوند تفضلی کند تا موسیقی ایرانی از بین نرود و بازهم ادامه پیدا کند."
استاد کسایی درباره شیوه نوازندگی پرویز یاحقی گفت: "من، پرویز یاحقی و منوچهر همایون پور در تهران با هم مانوس و همنشین بودیم. یاحقی با اینکه سنش کمتر بود شیرین و مسلط ساز میزد و آهنگساز خوبی هم بود. فقدان او برای جامعه موسیقی فاجعه است. به دیگران توهین نمیکنم اما جانشینی برای او نداریم. این موسیقی کلیشهای امروز با آنچه ما اجرا میکردیم تفاوت دارد. انشاءالله موسیقی ما به مقام و شخصیت خود بازگردد."
همایون خرم آهنگساز و نوازنده ویولن که در رادیو با یاحقی آشنا شده بود آثار این هنرمند را میستاید: "او در موسیقی خود ساخته بود و خلاقیتهای فراوانی داشت. موفقیت او به این دلیل بود که عشق فراراهش قرار داشت. این عشق در کارهایش کاملا نمایان است. آشنایی ما به پنجاه سال قبل باز میگردد. زمانی که خودم نوازنده چهارده ساله ای بودم و در رادیو ساز تک مینواختم. یاحقی هم آن زمان به عنوان نوازنده خردسال در رادیو ساز میزد. البته آن زمان از نزدیک با او آشنا نبودم فقط میدانستم که خردسالی به نام پرویز یاحقی در رادیو نوازندگی میکند. چند سال بعد وقتی در جوانی کار نوازندگی را شروع کرد با هم آشنا شدیم و دوستی عمیقی میان ما ایجاد شد."
خرم ادامه میدهد : "سال ۳۵ بود که فعالیتهای موسیقایی زیادی را با هم شروع کردیم. ارکستری تشکیل دادیم. مشغول ساخت آهنگ شدیم. آن زمان ناچار بودم به کرج بروم و بیایم. پرویز در این مدت همه کارهایم را انجام میداد. سالهای سال این رابطه ادامه داشت. من، پرویز یاحقی، حبیب الله بدیعی و علی تجویدی دیدارهای خصوصی زیادی داشتیم و در خانه هم حمع میشدیم. یادم است که به ما چهار سوار سرنوشت میگفتند که الحق این صفت شایسته یاحقی بود و سرنوشت موسیقی ایرانی را در دست داشت."
یاحقی سالهای بعد از انقلاب را در خلوت گذراند و تمایلی به ادامه همکاری با رادیو و انتشار آلبومهای موسیقی نکرد. اما برخلاف آنچه همه گمان میکردند او این سالها را بیکار ننشسته بود و در خانهاش به کمک سیستم ضبط خانگیاش به ضبط تکنوازی و آثاری از خود مشغول بود. علاوه بر این یاحقی همنوازیهای زیادی با استادان به نام موسیقی ایرانی، از جمله جلیل شهناز، فرهنگ شریف، حسن کسایی، معروفی، فضلالله توکل، ناصر فرهنگفر و دیگران دارد. یاحقی در اواخر عمر همچنان با ساز خود دمساز بود. از او در سالهای اخیر چند اثر تکنوازی و همنوازی خود از جمله راز و نیاز، طوبی منتشر شده بود.
دکتر جهانشاه برومند از موسیقی دانانی بود که در این سالها با او دوستی نزدیکی داشت. او میگوید: "درست است که گوشه خلوت را برای خودش انتخاب کرده بود اما با سیستم ضبط صدا، آثار بسیاری را به صورت تکنوازی و همنوازی با استادان موسیقی از جمله جلیل شهناز، فرهنگ شریف و دیگران ضبط کرده بود. متاسفانه نزدیک یک سال و نیم پیش، دست چپ او در اثر تصادف شکست و روزهای سختی را گذراند. و این موضوع باعث شد بیشتر در اندوه و انزوا فرو رود. آخرین اثری که پرویز ضبط کرد، به دو سال پیش باز میگردد و شامل بیش از ده ساعت همنوازی با فضلالله توکل است. که بخشهایی از آن قرار است به زودی منتشر شود."
با تشکر حقیر عضوی از جامعه موسیقی
نمی دانم استاد پرویز صدیقی پارسی کجاست و چه می کند فقط برایش می توانم بهترینها را آرزو کنم. البته مطمئنم که خداوند کریم نیز او را دوست می دارد کسی که مهر و خشم طبیعت را در پنجه خود یکجا داشت. غرض از بیان بیت بالا نارحتی است که برای همیشه در دلم باقی مانده است چرا که بتهوون و موتزارت را هموطنانش و شناخت آنها از هنر به دنیا معرفی کرد ولی پرویز یاحقی در تنهایی و با دلخوری رفت. کسی که می توانست بهترین لحظات و خاطرات را در بهترین و مجلل ترین سالن های اجرای موسیقی برای مردم رقم بزند، کسی که ترنم ساز او، آموزش دقیق و بی چون و چرای مهر ومحبت و انسانیت بود. بسیار دوستش داشته و دارم تا زنده ام در قلبم جاودانه خواهد بود و از او به نیکی و بزرگی یاد خواهم کرد . او یکی از کسانی است که بخاطر او به ایرانی بودنم میبالم. ارادتمند همه مردم ایران زمین علی.