اکسير نقش
کتاب "اکسیر نقش" زندگی هنری محمد علی کشاورز را با این هدف دنبال می کند که تاتر را در گذر زمان یعنی دهه های ۴۰ به بعد ببیند. کتاب به نقش کشاورزدر سینما هم می پردازد وشناسنامۀ کارها و فیلم هایی که کشاورز در آنها شرکت داشته و نگاه دیگران به نقش او. اما مطالب جذاب تر کتاب، گفتگوهایی است که به نگاه این هنرمند به تآتر و سینما می پردازد؛ از جمله نقش ارامنۀ ایران و خدمات برجسته آن ها به تآتر و حتا ورود تآتر به ایران.
کشاورز در این بخش از مدرسه شاه عباس یاد می کند که بیشتر شاگردان اش بچه های ارمنى بودند و تعداد مسلمانان در آن اندک بود و در آن سال ها که در ایران هیچ سالن تاتری وجود نداشت "سالن داشت و سن داشت و پرده می رفت و چراغ ها بود و آنجا برنامه هایی گذاشته می شد، برنامه های تآتری."
در گفتگو با زاون قوکاسیان، روزنامه نگار ارمنی که در سی سال اخیر به ویژه در عرصۀ سینما بسیار فعال بوده، کشاورز می گوید: "موقعی که دکتر پرویز ممنون داشت راجع به تاریخ تآتر اصفهان می نوشت من به او گفتم این را که نوشتی درست نیست. تو باید بروی ببینی در اصفهان اول تآتر از کجا شروع شده. من معتقدم تآتر توسط ارامنه به ایران آمد. آنها با تأتر آشنایی داشتند. بخصوص در اصفهان."
کشاورز همچنین در این گفتگو از شاهین سرکیسیان به شایستگی یاد می کند و می گوید که او خیلی به تآتر این مملکت خدمت کرد. این کتاب همچنین حاوی عکس های زیبایی از کارهای سینمایی این هنرپیشه است.
بزرگداشت کشاورز
در واقع نشرکتاب "اکسیرنقش" درشب بارانی سوم دی ماه بهانه ای شد برای بزرگداشت کشاورز که علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا برگزار کرده بود. چند تن در باره او سخن گفتند و فیلمی نیز از فعالیت های سینمایی کشاورز پخش شد.
دکتر محمد صنعتی، روان پزشک و همشهری کشاورز، از دوره ای گفت که با کشاورز در تاتر همکاری می کرد. او که از "بازیگری روی صحنه و بازیگری در کوچه و خیابان" سخن می گفت، گفت: "آدم هایی مثل کشاورز جزء هنجار جامعه نیستند و خود را غریب حس می کنند. جوامعی که ما در آن زندگی می کنیم فقط با کسانی می توانند سازگار باشند که مانند خود آنها باشند. آدم متفاوت دشوار پذیرفته می شود."
"کسانی مانند کشاورز یا باید دنبالۀ رو مردم باشد و در چارچوب ذهنیت آنها بگنجد یا محکوم به غربت شوند. این گونه هنرمندان نه مانند عامۀ مردم زندگی می کنند و نه آرزوهایشان مانند عوام الناس است. اقلیت فرهنگ ساز، اقلیتی نا بهنجارند. درست به همین دلیل نا بهنجاری است که تابو شکن، اسطوره شکن و نوآفرین می شوند."
پس از صنعتی، اسماعیل شنگله بازیگر و کارگردان مشهور تآتر از نمایشنامه ای با عنوان "چند لحظه تا مرگ " یاد کرد که در آن سال های دور در تلویزیون اجرا شد. شنگله گفت: "آقای کشاورز را معمولا به عنوان بازیگر درخشان هزار دستان می شناسند یا بازی او در فیلم مادر مشهور است اما من معتقدم که بازی کشاورز در آن نمایش کوتاه تلویزیونی دست کمی از نقش ایشان در فیلم مادر و هزار دستان ندارد."
شنگله از تاتر سال های ۵۷ و ۵۸ به عنوان دوران شکوفایی تاتر ایران یاد کرد و گفت در آن سال ها گروهی تماشاگر نوپا به تآتر روی آوردند که قبل از ۲۲ بهمن رفتن به تآتر و شنیدن موسیقی را گناه می دانستند. اما به گفتۀ او این دستاوردی بود که زود از میان رفت.
زندگی نامه
بايد دید که محمدعلی کشاورز در چه دوره و تحت چه شرایطی پرورش یافته است. او در ۲۶ فروردین سال ۱۳۰۹ در اصفهان زاده شد. پدرش اهل عرفان بود و دراویش و اهل عرفان در خانه اش جمع می شدند، مولوی می خواندند و محفل بحث داشتند.
رابطۀ پدر با ارامنۀ جلفا نیز حسنه بود و داستان نویسان ارمنی در این محفل شرکت می کردند. محمدعلی پنج شش ساله بود که به کودکستان رفت و هفت هشت ساله بود که به مدرسه مریم، که مدیرش یک کشیش ارمنی بود و معلمانش بطور مختلط مسلمان و ارمنی بودند. این مدرسه ای بود که معلمان ارمنی در آن راجع به تآتر و رقص حرف می زدند.
محمدعلی تا سال سوم ابتدایی در این مدرسه مختلط ماند و سپس به مدرسه عصر پهلوی و چندی بعد نیز به مدرسه شاه عباس رفت. تحت تأثیر فضای تاتری همین مدرسه بود که بعدها وارد تاتر و عالم بازیگری شد.
اصفهان در عین حال شهر هنر بود و قهوه خانه خانه هایی داشت که شاهنامه خوانی در آنها رایج بود از جمله قهوه خانه علی انجیلی که در ماه رمضان شاهنامه خوانی می گذاشت. تعزیه نیز از سنت های اصفهان بود. محمد علی در چنین شهری از کودکی با انواع تآتر ایرانی آشنایی یافت.
وی در سال ۱۳۳۳ به اخذ مدرک دیپلم نائل آمد و بعد راهی خدمت وظیفه شد. در دوران سربازی هم بیشتر برای اینکه از زیر کارهای نظامی در برود، نمایش کار می کرد و برای خانواده های افسران نمایش می گذاشت.
بعد از دورۀ سربازی، در سال ۱۳۳۵ وارد مدرسۀ هنرپیشگی شد که شاید برای اولین بار هنرآموز می پذیرفت. از جمله استادان این هنرستان آقایان گرمسیری، اسماعیل مهرتاش، ناظر زاده و حبیب یغمایی بودند. دورۀ سه سالۀ هنرستان را به پایان رساند و وارد کار هنرپیشگی شد.
سپس به کلاس اسکویی رفت که سبک استانیسلاوسکی را آموزش می داد و هنرمندان برجستۀ تآتر ایران مانند علی نصیریان و جعفر والی و عباس جوانمرد در این کلاس شرکت داشتند. با اسکویی بود که نمایشنامۀ "هیاهوی بسیار برای هیچ" شکسپیر را بازی کرد. این در واقع اولین کار حرفه ای کشاورز در عالم تآتر به شمار می رود.
اما در آن زمان مردم به تاتر جدی عادت نداشتند و برنامه های رقص و آواز را بیشتر می پسندیدند. وقتى حبيب ثابت تلویزیون ايران را تأسيس کرد گروهی از هنرمندان مانند دکتر پرویز ممنون، علی نصیریان و جعفر والی و عباس جوانمرد و حمید سمندریان به آن پیوستند و برنامه های تأتر آن را به عهده گرفتند. کشاورز نیز به این گروه پیوست و در نمایشنامه هایش نقش هایی به عهده گرفت.
هنوز در تهران سالنی برای اجرای تآترهای جدی وجود نداشت و کسانی که در غرب تحصیل کرده بودند کوشش می کردند ذوق خود را در سالن های کوچکی که این سو و آن سو اجاره می کردند پرورش دهند. در عین حال مرتب پی گیری می کردند تا سالن هایی مختص تآتر ساخته شود.
سرانجام تالار رودکی و تآتر ۲۵ شهریور (سنگلج) ساخته شد و تآتر شهر پدید آمد و تآتر از هنرهای قابل توجه ایران شد و صاحب مدرسه و دانشکده و سازمان های مناسب خود گردید.
کشاورز حدود ۶۰ نمایش صحنه ای، و در حدود ۷۰ نمایش تلویزیونی بازی کرده و کارگردانی پاره ای از آنها را به عهده داشته است. نمایشنامه های مربوط به او بیشتر متعلق به دهۀ ۴۰ و ۵۰ است که به نظر او دوران طلایی تآتر ایران بود. از سریال های مشهورى که او بازی کرده، و در آن ها نقش های تاریخی داشته "هزار دستان" و "سلطان و شبان" را می توان نام برد.