امید صالحی
کمتر کسی است که تا به حال بخت و اقبال خود را با فال و یا به نحوی دیگر نسنجیده باشد. این روزها برخی از آنها که قبلا با توسل به نجوم و بهره گرفتن از رمل و اسطرلاب دنبال طالع خود بودند، به شیوه های نوین آینده نگری روی آورده اند و در بسیاری از فضاهای زنانه شهری مثل آرایشگاه ها یا فضاهایی شبیه آن گرفتن فال قهوه و تاروت رایج شده است. حتی در خیابان ها هم می توان آگهی های تبلیغاتی فال را دید. فال و پیش بینی آینده و خبر گرفتن از احوالات نامعلوم آدمی به دنیای مجازی هم راه پیدا کرده است. به همین خاطر سایت ها و وبلاگ های بسیاری هستند که علاقمندان را برای گرفتن فال راهنمایی می کنند.
لادن حیدرپور یکی از فالگیرانی که حدود ۱۸ سال است برای مشتری های خاص خود فال قهوه و تاروت می گیرد، می گوید: "کمتر کسی است که بعد از خوردن قهوه فنجانش را دمر نکند به دنبال نشانه یا علامتی نگردد."
به نظر او استعداد فالگیری ارثی است و می افزاید:«کولی های آلمانی، روس ها و ارمنی ها به فال اعتقاد دارند و در کتاب هایی که مطالعه کردم متوجه شدم که این توانایی زاییده انرژی و نیرویی است که از وجود انسان ها در فضا منتشر می شود.» انگشتان و چشم ها منبع انتقال انرژی هستند بنابراین در فال هم این دو عضو می تواند انرژی ها را به تاروت منتقل کنند. شمع و عود نیز از اجزاء حذف نشدنی مراسم فال است.
درباره کارت های تاروت تحقیقات گسترده ای انجام شده است و برخی معتقدند که خاستگاه بازی با ورق در کشور چین بوده و به اوایل سلسله تانگ، ۹۰۸ -۶۱۸ میلادی، برمی گردد.
به عقیده یک نویسنده ایتالیایی به نام کولوزو نیز برای اولین بار در سال ۳۷۹ کارت های بازی از شمال افریقا وارد ایتالیا شد و به نام بازی نائیب رایج شد.
برخی دیگر نیز تصور می کنند که کلمه تاروت تحریفی از نام توت خدای جادوی مصر باستان بوده است.
به اعتقاد جامعه شناسان وقتی افراد جامعه توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان را از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند یا نمی توانند به خواسته هایی مثل ازدواج، طلاق، شغل مناسب و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می آورند.
در کشورهایی که افراد نمی توانند در عالم واقع به امیال و خواسته های خود برسند گرایش به خرافات بیشتر می شود.
نعمت الله فاضلی مردم شناس و استاد دانشگاه نوشته ای به سه نوع فالگیری اشاره کرده است:
فالگیری مسأله محور: هدف آن پیدا کردن راه حلی برای یک مشکل است.
فالگیری اعتقادی: هدف آن انجام یک آن آیین یا باور فرهنگی خاص است.
فالگیری فراغتی: هدف آن تولید لذت و پر کردن اوقات فراغت است.
به اعتقاد فاضلی: "آنچه در جامعه شهری ایران دیده می شود بیشتر فالگیری فراغتی است. توجه به فالگیری و اهمیت دادن به آن در رسانه ها و گفتگوها را شاید بتوان اهمیت یافتن زنان و جوانان در فرهنگ و گفتمان های معاصر دانست با این حال پرداختن به این موضوع نیازمند بررسی آماری دقیق است."
فاضلی با اشاره به این نکات از علاقمندی تحصیل کردگان و اقشار مرفه اجتماع نیز یاد می کند. علاقمندان به فال در هر قشر و طبقه ای قرار دارند اما مشتریان لادن بیشتر تحصیل کرده گان متمولی هستند که به معنای انتقال انرژی و تفکرات لادن درباره فال اعتقاد دارند. او می گوید: "بیش از ۷۰ درصد از مراجعه کنندگان من را افراد طبقات بالای اجتماع تشکیل می دهند. بر خلاف تصور همه بیشتر آنها مرد هستند و بیشتر سوالاتی درباره تجارت و حرفه خود دارند."
لادن برای هر مشتری حداقل ۴۵ دقیقه و حداکثر ۱۹۰ دقیقه وقت می گذارد و برای فال گرفتن مبلغی بین هفت تا پانزده هزار تومان دریافت می کند.
علاقمندان به یادگیری این فن نیز کم نیستند. لادن شاگردانی را هم تربیت کرده است به طور متوسط شهریه یادگیری فال تاروت حدود ۲۵۰ هزار تومان است.
بیشتر مردم توقع دارند به وسیله تاروت یا قهوه به اوضاع اجتماعی عاطفی و حرفه ای خود سر و سامانی بدهند. بیشتر در مورد مسائل عاطفی خود سوال می کنند. بعضی هم به طور افراطی به این عمل معتاد می شوند، کسانی که دچار ضعف در شخصیت و اراده هستند و نمی توانند به درستی تصمیم بگیرند. بعضی از مشتریان لادن هر ۷۲ ساعت یکبار برای گرفتن فال به او مراجعه می کنند.
در قوانین ایران، برای رمالی و پیشگویی مجازات تعیین شده است، اما به نظر بعضی از حقوقدانان، این موضوع جنبه شخصی دارد و نمی توان به راحتی برای آن مجازات تعیین کرد.
در ماده سوم آیین نامه خلافی برای اقداماتی نظیر فالگیری و ایجاد کسب و کار از این طریق مجازات حبس تعیین شده بود پس از مدتی تنها جریمه آن پابرجا باقی مانده است. با وجود چنین قوانینی نه تنها از تعداد این افراد کاسته نشده، بلکه روز به روز به تعداد فالگیران و علاقمندان به فال اضافه می شود.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد
__________________
جدیدآنلاین: متاسفانه شماره تماس ایشان را نداریم.
اصلا نمی دونستم خبر نگار هم هستی
هم عکاس هم .......