حمیدرضا حسینی
میدان نقش جهان اصفهان اگرچه بزرگترین میدان تاریخی ایران است، اما نخستین میدان از این دست نیست.
وقتی شاه عباس بزرگ در سال ۱۰۰۶ ه.ق پایتخت صفویان را از قزوین به اصفهان آورد، این شهر پایتختی آل زیار، آل بویه و سلجوقیان را از سرگذرانده و شاهکارهایی از هنر و معماری را در خود جای داده بود. یکی از این شاهکارها، میدان بزرگ عتیق در مرکز شهر بود که در سده ششم هجری قمری، نبض سیاست و اقتصاد سلجوقیان در آن می تپید.
صفویان آنچه را از پیشینیان به جای مانده بود، ویران نکردند. میدان نقش جهان را در بخش جنوبی بافت سلجوقی بنا نهادند و آن را از طریق بازار قیصریه به میدان عتیق وصل کردند. اما بافت سلجوقی رفته رفته در برابر نقش جهان رنگ باخت و اهمیت پیشین را از دست داد.
تا پایان دوره صفوی، بخش هایی از میدان عتیق زیر ساخت و ساز رفت و در دوره های بعد، به کلی محو شد. با این وجود، دانه های تاریخی پیرامون میدان، همچون مسجد جامع، هارونیه، منار علی، مسجد علی وانبوهی از خانه های تاریخی که برخی پیش از روزگار صفویان و برخی پس از آن ساخته شده بودند، بر جای خود باقی ماندند.
آنچه بافت سلجوقی اصفهان را زیر و رو کرد، خیابان کشی های دوره پهلوی بود که شیرازه محله های تاریخی را از هم پاشید. هنوز این زخم التیام نیافته بود که جنگ آغاز شد و رژیم عراق برای درهم کوفتن روحیه مردم اصفهان ـ که به پیشتازی در جبهه های جنگ شهره بودند - بافت تاریخی این شهر را زیر آتش گرفت.
طی هشت سال، نزدیک به ۲۰۰ راکت و موشک در بافت تاریخی اصفهان، خصوصا اطراف مسجد جامع فرود آمد و دهها اثر تاریخی را به کام مرگ کشاند. حتی شبستان مسجد جامع و بازار سلجوقی نیز هدف قرار گرفت و ضربه ای هولناک به میراث فرهنگی کشور وارد آمد.
در این اوضاع و احوال، مردمان ریشه داری که نسل اندر نسل در این محدوده زندگی می کردند، به محله ها یا شهرهای امن کوچیدند و ترکیب اجتماعی بافت تاریخی دگرگون شد. سوغات جنگ برای اصفهان انبوه خانه های خالی از سکنه بود که شتابان رو به ویرانی می رفتند.
جنگ که پایان یافت، جویندگان کار از شهرها و روستاها و حتی کشورهای دیگر به اصفهان سرازیر شدند و در خانه های متروک بافت تاریخی جا گرفتند. مهاجران، علاقه ای به این بافت نداشتند و حفظ میراث نیاکان دیگران را وظیفه خود نمی دانستند. لاجرم یک جور حاشیه نشینی در هسته مرکزی شهر شکل گرفت وانواع بزهکاری از دزدی و اعتیاد تا فحشاء و قاچاق مواد مخدر پدید آمد.
مدیران شهر همچنین پنداشتند که با نو کردن در و دیوار، اوضاع اجتماعی بهبود می یابد. از این رو، آثار تاریخی یکی پس از دیگری ویران شدند و جای خود را به بناهای تازه سازی دادند که نه نسبتی با سنت داشتند و نه بهره ای از مدرنیسم برده بودند.
تا روشن شود که این ره رو به ترکستان است و کعبه ای پیش رو نیست، بافت تاریخی که یک بار با خیابان کشی پهلوی و دیگر بار با موشک اندازی صدام زیر و زبر شده بود، برای سومین بار شخم خورد.
آن روزها، هر کسی به اصفهان می آمد، یکراست سراغ نقش جهان و چهارباغ و پل خواجو و سی و سه پل را می گرفت و با دیدن ظاهر مرتبشان، از بابت نصف جهان آسوده خاطر می شد؛ غافل از این که پشت این ویترین بزک کرده، صدها کالای گرانبها در تاریکی پستو رو به نابودی اند.
در پاسداری از میراث فرهنگی، هر وقت که ماهی را از آب بگیرند، دیر است؛ امروز دیرتر از دیروز و فردا دیرتر از امروز؛ و حالا چهل- پنجاه سال دیر شده است! اما باز هم می توان آغاز کرد. اصفهان هنوز هشتصد خانه تاریخی و دهها شاهکار دیگر را در خود جای داده است.
اکنون، وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری اصفهان چاره کار را در این دیده اند که بازسازی بافت تاریخی را از همان جایی آغاز کنند که آغاز خرابی بود: از میدان ۹۰۰ ساله عتیق که زیر دهها ساختمان بی قواره مدفون شده اما خط و خطوط و حدود و ثغورش معلوم است.
احیای میدان عتیق، از دهه ۱۳۶۰ خورشیدی طراحی شد، اما اجرایش به همان علت همیشگی، یعنی بوروکراسی اداری و کمبود اعتبارات و مدیریت نابسامان تا اوایل دهه ۱۳۸۰ به تعویق افتاد. اکنون، این پروژه که بزرگترین پروژه توأمان شهری، میراثی و گردشگری ایران است، کلید خورده تا دومین میدان نقش جهان را در نصف جهان برپا کند.
در گزارش مصور این صفحه، دو تن از مدیران پروژه احیای میدان عتیق، اهداف و کم و کیف این پروژه را بازگو می کنند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
پاسخ حميدرضا حسينى:
این که شهرداری اصفهان به رغم مخالفت شورای عالی ترافیک و سازمان میراث فرهنگی خط مترو را از زیر خیابان چهارباغ عبور داد، سخن درستی است. همان گونه که در گزارش "حمام ایرانی" نوشته ام، این نهاد کارهای نامناسب دیگری چون ویران کردن حمام تاریخی خسروآقا را در کارنامه دارد که البته مربوط به سالیان نسبتا دور است. در گزارش حاضر نیز به تخریب ها و بلندمرتبه سازی های شهرداری در دوران پس از جنگ اشاره شده است. در این باره باید به دو نکته توجه داشته باشیم: نخست این که شهرداری اصفهان نهادی بزرگ با تعداد زیادی سازمان و شرکت وابسته است. پیچیدگی های سیاسی، اداری و ااقتصادی موجب شده است که این سازمان ها لزوما هماهنگ با یکدیگر نباشند. بنابراین در حالی که شرکت مترو با عملیات خود به آثار تاریخی لطمه می زند، سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری دهها اثر تاریخی را مرمت می کند و به احیای بافت های قدیمی می پردازد که میدان عتیق یکی از آن هاست.
نکته دوم این که پس از یک دوره تجربه های ناخوشایند در تخریب بافت تاریخی، شهرداری کوشش هایی را برای تصحیح رفتارهای گذشته آغاز کرده که هرچند کافی نیست اما امید بخش است. به ثمر نشستن طرح هایی چون احیای میدان عتیق نیز تا حد زیادی منوط به پی گیری افکار عمومی و خصوصا رسانه هاست. وگرنه خطری که شما گوشزد کرده اید، همچنان وجود خواهد داشت.
به نظر من این اثار تاریخی فقط مختص فرنگی هاست و بس!