بابک اخوان*
امروزه الیاف پلى استر و نایلونى به دلیل قابلیت تولید انبوه، فرآورى ارزان، استحکام، یکنواختى و نظم مقاطع رشته ها، عدم چروک شدن و نیز برق و جلا و لطافت هاى مختلفى که مى توان از کار در آورد، بیشترین تولیدات صنایع ریسندگى و نساجى را تشکیل می دهند.
کارخانه هاى رنگرزى با استفاده از رنگ هاى شیمیایى بسیار ساده تر و سریع تر از رنگ هاى طبیعى، و بدون دخالت دست انسان، تولیدات خود را به میزان قابل توجهى افزایش داده اند. صنایع عظیم بافندگى فرش و موکت با به کارگیرى الیاف آکریلیک که جاى پشم را گرفته اند، تولیداتى ارائه مى کنند که در طرح ها و رنگ هاى متنوع حتى در روستاها هم جاى گلیم و جاجیم و قالى دستباف را گرفته اند.
تولیدکنندگان پوشاک هم به تأثیر از بازار تولید پارچه اکثر تولیدات شان غیرطبیعى و نایلونى شده است. همه این تحولات شگرف در صد و پنجاه سال اخیر، با ضرب آهنگى تصاعدى رخ نموده است. و این گونه است که امروزه در صد بالایى از منسوجات و بافته هاى مورد نیاز زندگى، با فرآورى هاى شیمیایى و اغلب از مشتقات نفتى، در کنار ما، بر بدن ما و زیر پاى ما نشسته اند. محصولاتى که از نظرزیست شناختی بدن ما با آنها ناآشناست.
الیاف گیاهى مثل پنبه، کتان و کنف به دلیل دارا بودن خاصیت موئینگى، به راحتى عرق و رطوبت هاى سطحى بدن را به خود کشیده و در طول الیاف پخش مى کنند. با این کار اول از ایجاد بوى نامطبوع بدن که در اثر جمع شدن عرق روى پوست به وجود مى آید جلوگیرى مى شود و دوم در اثر تبخیر این رطوبت ها فضاى بین بدن و لباس خنک باقى مى ماند. چیزى شبیه مکانیزم کولرهاى آبى، که در آن آب پخش شده روى پوشال ها با جذب حرارت درون محفظه کولر تبخیر مى شود و دماى درون کولر پایین تر از محیط باقى مى ماند.
عکس این وضعیت در الیاف حیوانى مشاهده مى شود. پشم حیوانات به خاطر دارا بودن مقدارى چربى آب را به خود جذب نمى کند. حتى روى سطح خود نگاه نمى دارد و به همين خاطر با خیس شدن سمتى از این الیاف رطوبت به طرف دیگر منتقل نمى شود.
پشم با طبیعت گرم خود مناسب ترین اختراع طبیعت براى پوشش پستانداران و حتى خود انسان در سرما بوده است. پوشش هاى پشمى حیوانات به دلیل تراکم بالا این امکان را به وجود مى آورد که هوا را در خود محبوس کند. این هواى محبوس عایق بسیار خوبى است در مقابل تبادل حرارت و نفوذ تشعشعات اضافى تابشى.
ضخیم شدن این عایق با افزون شدن مقدار پشم مکانیزمى طبیعى است براى نگهدارى بهتر حرارت بدن در فصول سرما و ریختن پشم ها در فصل گرما نیزعکس آن. استفاده از لباس هاى پشمى ، شبیه سازى مناسبى است از این مکانیزم.
در کلاه هاى نمدى با همین عایق هوایى از نفوذ تشعشعات تابشى اضافى جلوگیرى مى شده است.
متأسفانه در زندگى مدرن دیگر جایى براى پشم و بافته هاى پشمى نمانده است و در بسیارى، حتی نوعی احساس پرهیز از پشم به وجود آمده. احساسى که شاید دلیلش عادت به تماس دایمى با الیاف نرم، لطیف و صیقلى باشد. در کل، تمایل جوامع مدرن امروزى نه تنها در زمینه پوشاک که در انتخاب تمام لوازم زندگى به سمت چیزهای براق، جلادار و صیقلى کشیده شده است.
رنگ هاى گیاهى، حیوانى و معدنى در فرآیند رنگرزى، آلودگى براى آب، خاک و هوا ایجاد نمى کنند حتى تفاله هاى آنها به صورت کود قابل استفاده است و بر خلاف رنگ هاى شیمیایى که در مقابل آفتاب کمرنگ مى شوند این رنگ ها در برابر نور خورشید بسیار پردوام اند ؛ حساسیت هاى پوستى ایجاد نمى کنند و درخشش و نور خاص خود را دارند.
کسانى که به دلایل مختلف از حساسیت هاى پوستى رنج مى برند، تنها با استفاده از لباس هاى نخى و طبیعى مى توانند آن را کنترل کنند. الیاف طبیعى قابلیت ذخیره الکتریسیته ساکن را درخود ندارند. بنابراین به هنگام پوشیدن و درآوردن لباس، بار الکتریکى تخلیه نمى کنند و در تعادل الکتریکى و مغناطیسى بدن خللى ایجاد نمى شود.
تبادل انرژى هاى ماورایى بین بدن و منابع مرجع انرژى ها با پوشش هاى الیاف طبیعى مختل نمى شود و به عبارتى اين پوشش ها سدى بین بدن و محیط پیرامون نیستند.
مطلب دیگری که شاید فقط بصورت حسى و تجربى بتوان به آن اشاره کرد احساس سبکى است که در پوشش هاى طبیعى وجود دارد. نمونه محسوسى از این تفاوت را شاید در پوشیدن جوراب نایلونى و نخى بتوان درک کرد.
* بابک اخوان توليدکننده پوشاک با الياف طبيعى است که در گزارش تصويرى اين صفحه نيز حرف هاى او را در اين زمينه مى شنويد.
با تشكر از اطلاعات مفيدتان بسيار عالي و كامل بود.