براى اكثر جوان ها چهارشنبه سورى فرصتى براى زدن و رقصيدن و مهمانى رفتن است. هرچند همه شان از ريشه ها و آداب اين جشن مطلع اند اما انگيزه هايشان براى شركت در مراسم چهارشنبه سورى به سنت هاى قديمى ارتباطى ندارد. يكى قصد نقاشى روى ديوارها را دارد؛ ديگرى اميدوار است در يك مهمانى بى مزاحمت با دوستانش تا ديروقت شب خوش بگذراند و آن يكى مى خواهد در شلوغى و سر وصداى اين شب به خرده خرابكارى هائى دست بزند.
شوكا صحرائى در گزارش چند رسانه اى ديگرى در باره مراسم چهارشنبه سورى با يك گروه از جوان هاى به قول خودشان ‘پانك’ تهرانى گفتگو كرده كه از انگيزه هاى شركت و برنامه هاى خودشان در اين شب حرف مى زنند.
چهارشنبه سوری متفاوت
داريوش دبير
مراسم چهارشنبه سوری سال ۸۵ در ايران به کلی به چهارشنبه سوری هايی که نزديک به سه دهه از عمر آن می گذرد متفاوت بود.
در پايتخت در شرايطی که تهرانی ها بر سر برگزاری جشن در روز ۲۲ اسفند توافقی نا نوشته و اعلام نشده داشتند، شهرداری و پليس برای اولين بار به شکل رسمی برای برگزاری اين جشن باستانی به کمک مردم آمدند.
مغازه ها و فروشگاه ها به درخواست پليس پايتخت فقط تا نيمروز باز بودند و شهرداری باز هم به در خواست پليس مقدماتی فراهم کرده بود تا مردم به آسانی آتش روشن کنند و سنت های اين روز را به جا بياورند.
چهارشنبه سوری در واقع جشن استقبال و سيزده به در جشن بدرقه نوروز محسوب می شود. مراسم چهارشنبه سوری از معدود جشن های باستانی ايرانی است که در کنارسه جشن ديگر يعنی نوروز و سيزده به در و شب چله هنوز در سرتاسر ايران و بخش هايی از حوزه تمدن فارسی زبان و ايرانی گرامی داشته می شود.
مراسم چهارشنبه سوری در ايران در سه دهه اخير در هر دوره به شکلی متاثر از فضای اجتماعی ايران برگزار شده است. در سال های نخست دهه شصت و انقلاب، گرچه برگزاری چنين جشن هايی که رنگ و بوی ملی داشت مورد حمايت رسمی نبود اما با اصرار ايرانيان که در حفظ رسوم ملی پافشاری به خرج می دادند، همچنان برگزار شد.
در سالهای بعد که آتش جنگ ايران و عراق شعله گرفته بود، شهرهايی که زير بمباران قرار داشتند، آتش چهارشنبه سوری خود را به زير سقف هايی بردند تا نور آن دشمن را به وجود شهر آگاه نکند و به دنبال آن بمبارانی شکل نگيرد. افروختن آتش در آن سال ها می توانست شهری را تا مرز بمباران هوايی پيش ببرد اما ساختن سقف برای آتش، تدبيری بود تا هم مردمان زنده بمانند و هم سنت ها.
پس از پايان جنگ و خاموش شدن صدای انفجار نوجوانانی که در زير اين صداها و دلهره ها بزرگ شدند و به مدرسه رفتند، گويی برای آن دلتنگی می کردند. سنت آتش افروزی يک چندی جای خود را با صداهای انفجار و ترقه تقسيم کرد. با قدم گذاشتن بچه های دوران جنگ به سن جوانی، نه حوصله ای برای توليد صداهای مهيب از سوی بچه ها ماند و نه طاقتی از سوی پا به سن گذاشتگان که يادآوری سالهای جنگ را با آن دلهره مرگ و زندگی تاب نمی آوردند.
حالا چند سالی است که فشفشه و نورافشان های چينی به مدد توليدات ارزان و افتصاد پرسرعت اين کشور همراه با عروسک های حاجی فيروز ساخت چين که به فارسی ترانه " نوروز اومده اخماتو وا کن" می خوانند به کمک جشن چهارشنبه سوری ايرانی آمده است.
در کنار پذيرش رسمی اين جشن پس از نزديک به ۲۸ سال و عوض شدن شرايط زندگی که ورود عروسک های حاجی فيروز چينی نمادی از آن است، چهارشنبه سوری امسال در فضايی متفاوت برگزار شد. تعطيلی نيمه رسمی اين روز و دعوت رسمی از مردم برای خوشگذرانی در کنار خانواده و عبور بی عقوبت اتومبيل پليس از کنار جوانانی که دور آتش در حال شادی بودند همه از آغاز دوره ای تازه در برگزاری چهارشنبه سوری خبر می دهند که گوشه ای از تحولات اجتماعی ايران است .