به پیشنهاد دوستی برای دیدن ترنا بازی به تاتر شهر رفتم. وقتی از پله های کافه تریا پایین رفتم احساس کردم وارد جائى شده ام متعلق به حداقل ٦٠ سال قبل. جایی که پیش تر فقط در فیلم های فارسی دیده بودم.
فرشی پهن بود و تعدادی کلاه مخملی بر روی نیمکت نشسته بودند. دستمال پیچیده ای در دست یکی از آنان بود و شخصی که جلوی مردم ایستاده بود افرادی را صدا می زد. آنان می نشستند و دستشان را پیش می آوردند و کسی که آن طناب به دستش بود بر کف دست آنها ضربه می زد.
گاهی به جای ضربه زدن حاضرین را به فرستادن صلوات دعوت می کرد. کسانی که مشغول بازی بودند آنقدر جدی رفتار می کردند که گویی به عمل مقدسی مشغول اند.
ترنا چیست؟
قدیم تر در ماه رمضان مردان بعد از افطار در قهوه خانه برای بازی ترنا دور هم جمع می شدند. ترنا شباهت زیادی به یک نمایش داشت که در آن مسائل محله و اخبار روز و سیاست هم گاه به گاه مطرح می شد.
به قهوه خانه ای که در آن ترنا برگزار می شد دکه می گفتند و به صاحب قهوه خانه دکه دار. در وسط قهوه خانه نیمکتی روبروی جمعیت می گذاشتند به نام تخت ترنا. خود ترنا هم پارچه اى ضخیم و کتان مانند بود که آن را لوله می کردند ، به طول حدوداً یک متر و نیم و قطر چند سانتیمتر . پارچه تبدیل به تسمه اى سنگین مى شد که با یک نخ کشی محکم و مقاوم، مقاومت تسمه را تضمین می کردند.
سر تسمه ، آن قسمت که قرار است بر کف دست بنشیند، تقریباً دو برابر کف یک دست ، پهن و سنگین بود که گاهی به وسیله چرمی که لابه لای ”کفى“ کار مى گذاشتند ، آن را سنگین تر و چابک تر و خوش صداتر مى کردند . به حکم شاه ترنا بر کف دست کسی که بر تخت نشسته و دستش را برای خودن ترنا دراز کرده می خورد.
مردم دسته دسته به قهوه خانه یا همان دکه می آمدند برای شرکت در ترنا. صاحب دکه یا بانی ترنا شخصی را به عنوان شاه انتخاب می کرد و شاه هم وزیری را که در ترنا نقش ترنازن دارد را بر مى گزید. وبازی شروع می شد.
شاه به تناوب یکی از حاضرین را صدا می زد (یا در اصطلاح ترنا پیش می کرد). شخص پیش شده بدون هیچ حرفی می آمد و بر تخت ترنا می نشست و کف دستش را به طرف شاه می گرفت. شاه به وزیر امر می کرد که ترنا بزند.
نقش شاه در این بازى این است که با اطلاع از اوضاع محل و آشنائى با حاضرین احکام سنجیده اى صادر کند که از یکسو اسباب سرگرمى جمع باشد و از سوى دیگر به قدر امکان به رتق و فتق امور محله کمک کند. او گاهی از شخص پیش شده چیزى مى خواهد و گاهی هم دستور ترنا زدن می دهد.
تمام حاضرین در بازی شرکت می کنند. بازی ترنا گاهی ساعت ها به طول می انجامد. بانی مراسم برای جالب تر کردن بازی کسانی را برای اجرای هنرشان دعوت می کند تا مراسم را برای حاضرین دلچسب تر کند. اكثراً در بازی غزلخوان، شاهنامه خوان و یا پرده خوانى هست که در میان ترنا به ارائه هنر می پردازد.
مقررات ترنا
ترنا قهوه خانه را به صحنه نمایش و حاضرین را به اشخاص نمایش تبدیل می کند. ترنا بازان اصیل و قدیم تهران لفظ ترنا را ترنه تلفظ می کردند و هرگز کلمه بازی را برای آن به کار نمی بردند . عنوان ترنابازی ، توهین آمیز و نشانه نااهلى گوینده محسوب مى شد : ” احمد آق ابرام ترنا داره“ یا ”امشب مى ریم ترنا.“
کسی که به عنوان شاه انتخاب می شد باید سخنور بود و توانایی اداره بازی و حکم کردن را داشت و مى توانست خوب و عادلانه حکم کند . حکم شاه لازم الاجرا بود و اگر کسی توانایی اجرای حکم را نداشت در محله سرافکنده مى شد. برای همین شاه همیشه باید متوجه این قضیه بود که حکمش متناسب با شخص پیش شده باشد.
وزیر کسی بود که مهارت زیادی در زدن ترنا داشت. ترنازن باید در هنگام زدن ترنا پای راستش را از زمین بلند مى كرد که بتواند ترنا را درست بر کف دست کسی که حکم به نامش است بنشاند . چرخاندن ترنا بدور سر نشان دهنده اهمیت کسی بود که برای ترنا خوردن بر تخت نشسته. هر چه وزیر ترنا را بیشتر مى چرخاند آن شخص صاحب مقام بالا تری بود.
سید و صغیر و پیر ترنا نمی خوردند. اگر سیدى بر تخت مى نشست باید دستش را مشت مى كرد تا شاه متوجه شود و حکم زدن ندهد. اگر بزرگی بر تخت مى نشست جمع با فرستادن صلوات شاه را متوجه مقام پیش شده می کردند.
از دیگر مراسم قدیمى ترنا گلریزان بود. در این بخش به حکم شاه برای تهیه دارو، تهیه جیزیه و ... به طور کل برای کمک به کسانی که توانایی مالی کمتری داشتند محکومین مبلغی را که شاه حکم مى کرد در کاسه ای که بر سردر قهوه خانه گذاشته می شد مى ریختند.
آبدار باشی هم در تمام مدت مشغول پذیرایی از میهمانان بود. شب آخر ماه رمضان را شب وداع می گفتند و ترنا تا رمضان سال بعد توقیف می شد به امید این که تا سال آینده به لطف ترنا گره از کار همه باز شود.
به دلیل شباهت هایی که مراسم ترنا به میر نوروزی دارد بعضى معتقدند که ترنا شکل اسلامى شده مراسم میر نوروزی است.
در عهد شاهنشاهان ساسانی به افراد مملکت حق داده شده بود که در آیین میر نوروزى، ارکان سلطنت و اجزای حکومت را آزادانه نقد کنند .
امیر نوروز ، در پنج روز اول سال، شاه بود، وزیر بود ، صاحب حکم و قلم و شمشیر بود . و با این هیبت حکومتى و هیئت نمایشى در شهر مى گشت و یک سال فرمانفرمایى شاه وقت و حکومت حاکمان و قضاوت قاضیان را با شیرین کاری و طنز مورد انتقاد قرار مى داد.
اما این که چه بر سر میر نوروزی آمده و چطور در سده اخیر سر از قهوه خانه ها در آورده و با شلاق و صلوات ترکیب شده هنوز مشخص نیست.
در روزگارى که رادیو و تلویزیون در خانه ها نبود ترنا نه تنها سرگرمی لذتبخشی برای مردم به شمار می رفت بلکه در میان بازی توسط بزرگان و ریش سفیدان هم براى مردم حکایت و اندرز گفته مى شد و هم خبرهاى مهم به گوش آنها مى رسید.
امروز اما ترنا فقط به عنوان نمايش اجرا مى شود. گزارش تصويرى اين صفحه از اجراى اخير آن در تئاتر شهر تهران است.
با سلام و ضمن آرزوی موفقيت
گزارش و تاريخچه خوبی بود .
موفق و مويد باشيد
اطلاعات جالب و دسته اولي در مولتي مديايت ارائه كرده بودي كه براي من خيلي جالب بود. هروقت كه در سريالها و فيلم هاي تلويزيوني از مراسم ترنا بازي صحبت ميشد ، دلم مي خواست بدانم فلسفه و اصول و شيوه اين بازي چيست .گزارش تو جواب تمام سوال هايم را داد.موفق باشي
گزارش بسیار دیدنی و شنیدنی بود. به خصوص آن که برشی از زندگی اجتماعی نه چندان دورمان بوده که با وجود تمام درس های اخلاقی اش, سنت هایش و شادی اش, نه آن که فراموش شده باشد که از ذهن ها با تعمد حذف شده است.
هاله عزیز سپاس برای این یادآوری.