"در موسیقی خود ساخته بود و خلاقیت های فراوانی داشت. آهنگ ساز و در ویولن صاحب سبک بود. شیرین و مسلط ساز می زد. موفقیت او به این دلیل بود که عشق در کارهایش نمایان است. او هنرمندی بود بی جانشین."
در ميان نوازندگان بيشمار ويولن، کسانی که توانستند به سبک و شيوه ای در نوازندگی ويولن در موسيقی ايرانی برسند، کم اند. پرويز ياحقی، در اين ميان از کسانی بود که صاحب سبک بود.
فرامرز صديقی پارسی ، در سال ۱۳۱۴ در تهران به دنيا آمد و در دوازده بهمن ۱۳۸۵در گدشت. از کودکی به واسطه دايی هنرمندش حسين ياحقی با موسيقی آشنا شد و به عنوان تکنواز خردسال در راديو آغاز به نوازندگی کرد و نام هنری پرويز ياحقی را برای خود برگزيد.
ياحقی که در هيجده سالگی يک نوازنده تمام عيار شده بود سبک خاص خود را داشت. در همين سال ها بود که آهنگسازی را آغاز کرد. آهنگ های او به اندازه ای زيبا بودند که در ابتدا همه گمان می کردند اين آثار به دايی اش تعلق دارد نه او. اما کم کم استعداد و هنر خلاقانه او بر همه آشکار شد.
اولين اثر او «اميد دل من کجايی» بود که با صدای غلامحسين بنان اجراشد. اعضای ارکستری که اين قطعه را در راديو اجرا کردند هنرمندان برجسته ای چون ابوالحسن صبا، حسين ياحقی، مرتضی محجوبی، علی تجويدی، حبيب اله بديعی، محمد مير نقيبی، نصراله زرين پنجه، حسينعلی وزيری تبار، و حسين تهرانی بودند. اين پيشکسوتان و استادان مسلم موسيقی، اثر اين آهنگساز جوان هجده ساله را اجرا کردند.
ياحقی از بهترين تکنوازان برنامه بسيار برجسته گلها بود و در عمر هنری خود صدها آهنگ زيبا ساخت. او در جوانی با حميرا خواننده خوش صدای موسيقی ايرانی ازدواج کرد. اگر چه اين زندگی مشترک شش، هفت سال بيشتر به طول نيانجاميد اما تاثير عميقی در زندگی هنری اين دو هنرمند داشت. در اين مدت آثار ماندگار بسياری از ياحقی با صدای حميرا به جا مانده است که از آن ميان می توان به صبرم عطا کن، مرانفريبی، هديه عشق، بهار نورسيده، مراتنها نگداری، پنجرهای به باغ گل اشاره کرد. بعد از جدايی نيز دوستی و علاقه اين دو هنرمند با يکديگر باقی ماند و آنها تا همين اواخر نيز از حال يکديگر سراغ می گرفتند.
استاد حسن کسايی نوازنده نام آشنای نی درباره اومی گويد: "بدانيد که ياحقی ها به اين زودی ها دوباره پيدا نمی شوند و به دستمان نمی رسند. مثل پايورها و شهناز ها که در منزل افتاده اند و در سن کهولت هستند و يا علی تجويدی ها و حبيب الله بديعی ها جايگزين نمی شوند. اميدوارم خداوند تفضلی کند تا موسيقی ايرانی از بين نرود و بازهم ادامه پيدا کند."
استاد کسايی درباره شيوه نوازندگی پرويز ياحقی گفت: "من، پرويز ياحقی و منوچهر همايون پور در تهران با هم مانوس و همنشين بوديم. ياحقی با اينکه سنش کمتر بود شيرين و مسلط ساز می زد و آهنگساز خوبی هم بود. فقدان او برای جامعه موسيقی فاجعه است. به ديگران توهين نمی کنم اما جانشينی برای او نداريم. اين موسيقی کليشه ای امروز با آنچه ما اجرا می کرديم تفاوت دارد. انشاءالله موسيقی ما به مقام و شخصيت خود بازگردد."
همايون خرم آهنگساز و نوازنده ويولن که در راديو با ياحقی آشنا شده بود آثار اين هنرمند را می ستايد: "او در موسيقی خود ساخته بود و خلاقيت های فراوانی داشت. موفقيت او به اين دليل بود که عشق فراراهش قرار داشت. اين عشق در کارهايش کاملا نمايان است. آشنايی ما به پنجاه سال قبل باز می گردد. زمانی که خودم نوازنده چهارده ساله ای بودم و در راديو ساز تک می نواختم. ياحقی هم آن زمان به عنوان نوازنده خردسال در راديو ساز می زد. البته آن زمان از نزديک با او آشنا نبودم فقط می دانستم که خردسالی به نام پرويز ياحقی در راديو نوازندگی می کند. چند سال بعد وقتی در جوانی کار نوازندگی را شروع کرد با هم آشنا شديم و دوستی عميقی ميان ما ايجاد شد."
خرم ادامه می دهد : "سال ۳۵ بود که فعاليت های موسيقايی زيادی را با هم شروع کرديم. ارکستری تشکيل داديم . مشغول ساخت آهنگ شديم. آن زمان ناچار بودم به کرج بروم و بيايم. پرويز در اين مدت همه کارهايم را انجام می داد. سالهای سال اين رابطه ادامه داشت. من، پرويز ياحقی، حبيب الله بديعی و علی تجويدی ديدارهای خصوصی زيادی داشتيم و در خانه هم حمع می شديم. يادم است که به ما چهار سوار سرنوشت می گفتند که الحق اين صفت شايسته ياحقی بود و سرنوشت موسيقی ايرانی را در دست داشت."
ياحقی سال های بعد از انقلاب را در خلوت گذراند و تمايلی به ادامه همکاری با راديو و انتشار آلبوم های موسيقی نکرد. اما برخلاف آنچه همه گمان می کردند او اين سال ها را بيکار ننشسته بود و در خانه اش به کمک سيستم ضبط خانگی اش به ضبط تکنوازی و آثاری از خود مشغول بود. علاوه بر اين ياحقی همنوازی های زيادی با استادان به نام موسيقی ايرانی، از جمله جليل شهناز، فرهنگ شريف، حسن کسايی، معروفی، فضل الله توکل، ناصر فرهنگ فر و ديگران دارد. ياحقی در اواخر عمر همچنان با ساز خود دمساز بود. از او در سال های اخير چند اثر تکنوازی و همنوازی خود از جمله راز و نياز ،طوبی منتشر شده بود.
دکتر جهانشاه برومند از موسيقی دانانی بود که در اين سال ها با او دوستی نزديکی داشت. او می گويد: "درست است که گوشه خلوت را برای خودش انتخاب کرده بود اما با سيستم ضبط صدا، آثار بسياری را به صورت تکنوازی و هم نوازی با استادان موسيقی از جمله جليل شهناز، فرهنگ شريف و ديگران ضبط کرده بود. متاسفانه نزديک يک سال و نيم پيش، دست چپ او در اثر تصادف شکست و روزهای سختی را گذراند. و اين موضوع باعث شد بيشتر در اندوه و انزوا فرو رود. آخرين اثری که پرويز ضبط کرد، به دو سال پيش باز می گردد و شامل بيش از ده ساعت هم نوازی با فضل الله توکل است. که بخش هايی از آن قرار است به زودی منتشر شود."
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید